گروه بین الملل ـ عبدالحمید بیاتی: پس از اتمام فرصت ۶۰ روزه کنگره برای بی اثر کردن توافق هسته ای جامع که با سومین ناکامی مخالفان برجام همراه بود، دولت اوباما با جدیت برای اجرایی کردن این توافق وارد عمل شده و سفیر سابق این کشور در لهستان را به عنوان مسئول نظارت بر اجرای این توافق منصوب و اعلام کرد که رئیس جمهور احکامی را برای لغو همه تحریم های آمریکایی مرتبط با برنامه هسته ای ایران در ۱۸ اکتبر (یک ماه آینده) صادر خواهد نمود.
احکام مذکور تا زمان مقرر که در برجام «روز اجرا» نامیده شده است و آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز پایبندی ایران به همه تعهداتش را تأیید کند، اجرایی نخواهد شد. مقامات ارشد دولت اوباما گفتند که فرایندهای مذکور، به محض آنکه از ماه آینده طبق شرایط توافق ۱۴ جولای شروع شود، اما ممکن است تا سال ۲۰۱۶ به طول انجامد.
دولت آمریکا «استفن مول» سفیر سابق ایالات متحده در لهستان را مامور پیگیری پرونده توافق هسته ای با ایران کرده است. جان کری وزیر خارجه آمریکا با اعلام این خبر گفت: «مول در زمینه مسائل هسته ای و تحریم های بین المللی تجربه خوبی دارد و برای این کار از سوی آمریکا معرفی شده است.»
جرت بلانک، فردی که اطلاعاتی کم از وی در رسانه ها و منابع اینترنتی وجود دارد و از وی به عنوان نماینده ویژه در امور افغانستان و پاکستان یاد می شود اما جستجوی دقیق تر نشان می دهد که وی عضو «موسسه جامعه باز» است. موسسه جامعه باز نام پوششی «بنیاد سورس» استبر این اساس استفن مول ریاست هیئت واسطه آمریکایی در مذاکرات احتمالی با ایران را بر عهده خواهد گرفت. طبق اعلام مقامات آمریکایی استفن مول به نوعی از سوی آمریکا به این سمت منصوب شده است تا از اجرای توافق هسته ای از سوی ایران اطمینان حاصل کند. مول که آخرین روزهای ماموریت خود در ورشو را می گذراند، پیش از این به عنوان مشاور «ویلیام برنز» معاون وقت وزیر خارجه آمریکا فعالیت کرده و هماهنگکننده فعالیتهای دیپلماتیک این وزارتخانه در ارتباط با ایران بوده است.
اما وظیفه نظارت بر حسن اجرای برجام فقط برعهده استفن مول نیست و وی در این کار ریاست تیمی را برعهده خواهد داشت که دست کم این تیم هفت عضو دارد و نفر اول این تیم یعنی کسی که وظیفه معاونت مول را بر عهده خواهد داشت فردی است با نام «جرت بلانک» (Jarrett Blanc).
نگاهی به پرونده مول و بلانک
استفن مول متولد آوریل ۱۹۵۸ و دانش آموخته دانشگاه جرج تاون در رشته سیاست بین الملل از کارمندان ارشد وزارت خارجه آمریکا محسوب می شود که به عنوان سفیر ایالات متحده در کشورهای لیتوانی و لهستان انجام وظیفه کرده است. وی مدتی را نیز به عنوان معاون وزیر در امور سیاسی ـ نظامی فعالیت کرده و علاوه بر لهستان و لیتوانی، در جنوب آفریقا، باهاما، جاکارتا و اندونزی نیز حضور داشته است.
تنها نکته ای که مول را به ایران مربوط می کند آن است که از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ معاون «بیل برنز» بوده است. برنز مسئول اصلی پرونده ایران در وزات خارجه آمریکا بوده و در امر تدوین و اعمال تحریم های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران نقشی اساسی داشته است.
و اما جرت بلانک، فردی که اطلاعاتی کم از وی در رسانه ها و منابع اینترنتی وجود دارد و از وی به عنوان نماینده ویژه در امور افغانستان و پاکستان یاد می شود اما جستجوی دقیق تر نشان می دهد که بلانک عضو «موسسه جامعه باز» است.
«جرت بلانک»
ناظران برجام و ارتباط با بنیاد سورس
موسسه جامعه باز نام پوششی «بنیاد سورس» است. بنیاد سوروس با نام اصلی بنیاد جامعه باز متعلق به یک یهودی میلیاردر به نام «جرج سوروس» است. وی یک یهودی مجاری تبار آمریکایی است که سال های متمادی با تشکیل یک شرکت سرمایه گذاری و یک سازمان مطالعاتی حقوق بشر، به انجام اموری چند منظوره مبادرت کرده است. هدف این مؤسسه، آن طور که خود مدعی است ایجاد و حفظ ساختارها و نهادهای جامعه باز است.
خود مؤسسه و رسانه های غربی، فعالیت بنیاد مذکور را از کمک انسان دوستانه گرفته تا بهداشت عمومی و رعایت حقوق بشر و اصلاحات اقتصادی عنوان می کنند، ولی عده ای به خاطر دست داشتن این مؤسسه در انقلاب های رنگی، هدف این مؤسسه را براندازی نرم و خاموش کشورهای مختلف می دانند. سوروس در بیش از ۳۰ کشور جهان از جمله جمهوری های آذربایجان، ارمنستان، ازبکستان، اوکراین، تاجیکستان، روسیه، گرجستان، قرقیزستان، قزاقستان و مولداوی دارای نمایندگی های فعال است. بنیاد سوروس با فعال کردن مراکز مطالعاتی در کشورهای مختلف و سپس با ارزیابی مخالفان دولت مرکزی و حمایت از مطبوعات مخالف دولت، زمینه را برای انقلابی آرام و به شکست کشاندن دولت و یا حکومت فراهم می نموده است. عمده ترین فعالیت این بنیاد در حوزه کشورهای آسیای میانه و قفقاز است.
نکته مهم در مورد رئیس و معاون این تیم آن است که هر دو در یک مورد اشتراک دارند و آن کشورهایی است که به نوعی با جریان انقلاب های رنگی در ارتباط بوده اند. هدف اصلی این انقلاب ها حذف کامل موانع بزرگ هژمونی آمریکا بر جهان است، این تلاش ها در غالب یک جنگ سرد غیرایدئولوژیک همچنان در جریان است و هنوز نتیجه نهایی خود را آشکار نساخته استبنیاد سوروس از مؤسسات و مراکزی که به دنبال ایجاد «نافرمانی مدنی» در جمهوری اسلامی ایران هستند نیز حمایت می کند. مهم ترین مورد آن، حمایت و پشتیبانی بنیاد سوروس از مرکز آمریکایی «ویلسون» است که «هاله اسفندیاری» از مدیران بخش خاورمیانه ای آن می باشد. طبق اعتراف اسفندیاری، بنیاد سوروس با حمایت از برنامه خاورمیانه ای مرکز ویلسون، به دنبال ایجاد یک شبکه ارتباط غیر رسمی در ایران در جهت عملی نمودن اهداف براندازی نرم بوده است.
تیم ۷ نفره نظارت و نقطه اشتراک رئیس و معاون
نکته مهم در مورد رئیس و معاون این تیم آن است که هر دو در یک مورد اشتراک دارند و آن کشورهایی است که به نوعی با جریان انقلاب های رنگی در ارتباط بوده اند.
انقلاب رنگی یا انقلاب مخملی یا انقلاب گلی نوعی دگرگونی بدون خونریزی است که آن را برای اولین بار «واسلاوهاول» رئیس جمهور سابق چک که در آن زمان رهبر مخالفان این کشور بود، بر سر زبان ها انداخت. انقلاب رنگی به تغییر و تحولاتی اطلاق می شود که تاکنون در کشورهای باقیمانده از بلوک سابق شرق اتفاق افتاده و هیأت حاکمه این کشورها جای خود را به حکومت های یکسره طرفدار غرب داده اند. این تحولات با وقوع «انقلاب مخملی» در دوره ۶ هفته ای ۱۷ نوامبر تا ۲۹ دسامبر ۱۹۸۹ در چکسلواکی آن زمان آغاز می شود و با وقوع تحولات مشابهی به شکل زنجیره ای در صربستان (دو مرحله ۱۹۹۷ و ۲۰۰۰)، گرجستان (۲۰۰۳)، اوکراین(۲۰۰۴) و قرقیزستان(۲۰۰۵) ادامه می یابد.
پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی بلوک شرق، کشورهای بلوک مذکور با خروج از سیطره کمونیست این بار به دام اقتدارگرایی گرفتار شدند، چنین کشورهایی اولین هدف انقلاب های رنگی واقع شدند، هدف اصلی این انقلاب ها حذف کامل موانع بزرگ هژمونی آمریکا بر جهان یعنی کشورهایی همچون چین و روسیه است، این تلاش ها در غالب یک جنگ سرد غیرایدئولوژیک همچنان در جریان است و هنوز نتیجه نهایی خود را آشکار نساخته است.
«استفن مول»
کم اطلاعی تیم ناظر از موضوع ایران و اهداف پشت پرده
همانطور که اشاره شد تنها رابطه تیم ناظر بر اجرای برجام با ایران سابقه دو ساله استفن مول با پرونده ایران است و این در حالی است که افراد به مراتب با تجربه تری در مورد ایران در وزارت خارجه آمریکا وجود دارند افرادی چون نیکلاس و ویلیام برنز.
با وجود چنین افرادی انتخاب استفن مول به عنوان رئیس تیم ناظر بر حسن اجرای برجام سوال برانگیز است. سوابق مول و بلانک در بنیاد سوروس و کشورهایی که به نوعی با انقلاب های رنگی مرتبط بوده اند نشان می دهد که سیاستگذاران آمریکایی با انتخاب این افراد به عنوان اعضای اصلی تیم نظارت بر اجرای برجام هدف دیگری را به غیر از اطمینان از حسن نیت ایران در این رابطه دنبال می کنند، هدفی که در چارچوب استراتژی کلان «نفوذ» ارزیابی می شود.
مرور اسناد محرمانه دولت های آمریکا در سال های گذشته که به نوعی به بیرون درز کرده اند نشان می دهد که آمریکا خصومت دیرینه خود با جمهوری اسلامی را به این سادگی ها و به صرف رسیدن به توافق هسته ای با ایران رها نمی کند، بر همین اساس آشنایی دقیق با طرح ها و برنامه هایی که واشنگتن در قبال ایران به اجرا می گذارد امری ضروری است.