مجله مهر - آزاده باقری: «زمانی که به این نتیجه رسیدیم اختلاف طبقاتی بین مناطق محروم و مدرن تهران خیلی شدیدتر است تا شهرهای مرزی مناطق محروم کشور؛ تصمیم گرفتیم بخشی از انرژی گروه جهادیمان را در تهران و مناطقِ محرومِ شناسایی شده بگذاریم.» این چند جمله بخشی از صحبت های یکی از اعضای گروه جهادی دانشگاهی است که البته چندان تمایلی نداشت نامی از خود و گروه شان به میان بیاید. گروه جهادی که با برگزاری اردوهای داخل شهر تهران تلاش شان این است که به مناطق محروم پایتخت نیز تا آنجایی که در توان دارند سر و سامانی بدهند.
مدت زمان شروع کارشان در تهران چندان زیاد نیست و شاید به کمتر از یک ماه هم نرسد؛ اما امید دارند با این کارشان گروه های دیگر مردمی، مسئولان و اردوهای جهادی دیگر را نیز به این سمت ترغیب کنند. به هر حال در همین تهران، مردم با فاصله کمی از خودشان با منطقه و محله هایی روبرو هستند که بیشتر از هر منطقه دیگری نیازمند کمک و یاری رسانی اند. با این گروه زمانی آشنا شدیم که چند هفته پیش برای بازسازی و مرمت یک خانه پدر شهید مشغول به کار بودند. همچنین کار دیگری که انجام داده اند نیزهمکاری با گروه کمک رسان دیگری بود که قصد داشتند برای اولین بار مدرسه ای برای کودکان کار، راه اندازی کنند.
به شرط آنکه حرفی از گروه جهادی و نامی از اعضای آن برده نشود یکی از اعضای گروه حاضر شد درباره فعالیت هایی که انجام می دهند گفت و گویی با مجله مهر داشته باشد که می توانید در ادامه آن را بخوانید.
آغاز کار چگونه بود؟
گروهی که از دل دانشگاه امیر کبیر سردرآورد؛ از سال ۸۷ پا گرفته است. آنها در دو سال اول شروع کار علاوه بر اینکه اردوهای جهادی شان برای رفتن به مناطق محروم کشور به شکل مرسومی ادامه داشت؛ ایده ای در تهران داشتند که در ایام تعطیلات عید در مناطق کم برخوردار تهران، کار تدریس برای کنکور انجام بدهند. چنین فعالیت هایی ادامه داشت تا اینکه دو سال پیش مجتبی شاکری، یکی از اعضای شورای چهارم شهر تهران که در همین دانشگاه فعالیت می کند در جلسه ای گفته بود در تهران، منطقه عجیب و غریبی به نام شوش وجود دارد که بهتر است برای آنجا نیز فعالیت هایی انجام گیرد تا از آن شرایط نامناسب خارج شود.
این عضو گروه جهادی کلید اصلی کار را بعد از این اتفاق می داند و می گوید: «تا یک سال بعد از این دیدار نتوانستیم فعالیتی در این منطقه داشته باشیم. اما در گروه جهادی مان یک طرح نخبه پروری داشتیم که دانش آموزان مقطع هفتم و هشتم را شناسایی کنیم و از این مقطع تا دانشگاه آنها را مورد حمایت خود قرار بدهیم. بعد از آن، همان راه یافته های به دانشگاه تبدیل شوند به مربیانی که به دانش آموزان مقاطع پایین تر تحصیلی، تدریس کنند و این چرخه ادامه داشته باشد.»
آنها کار خود را از محله شوش و دروازه غار آغاز کردند: «چون شرایط منطقه ۱۲ و محله شوش و دروازه غار را می دانستیم، تصمیم گرفتیم با محوریت این منطقه کارمان را شروع کنیم. بچه های تیم دانشگاهی کار را شروع کردند و ابتدا به مدارس رفتیم؛ اما مدارس گفتند اجازه ندارند اسم و شماره تلفن دانش آموزان را در اختیار ما قرار بدهند. از طرف بسیج امیر کبیر وآموزش و پرورش تهران یک تفاهم نامه نوشتیم که ما(بسیج امیرکبیر) قصد فعالیت در این منطقه (شوش) داریم و شما(آموزش و پرورش) اجازه این کار را به ما بدهید. بعد از این کار، وارد مدارس شدیم و به عنوان مثال از مدیر فلان مدرسه لیست دانش آموزان شان را به ترتیب معدل و شماره تلفن خواستیم. رنج انتخابیما معدل ۱۹ به بالا بود که با آنها تماس گرفته شد. در آن زمان حدود ۷۰ نفر شناسایی و ثبت نام شدند. دوره برای آنها برگزار کردیم که تعداد قابل توجه ای از آنها برای منطقه ۱۲ و شوش بودند.»
در حین فعالیت هایی که داشتند با گروهی جدید آشنا می شوند و روی تازه ای از فعالیت ها به روی گروه جهادی گشوده شد: «در همین جریان به شکل کاملا اتفاقی با گروهی آشنا شدیم که قصد داشتند اولین مدرسه برای کودکان کار را راه اندازی کنند. ما هم برای راه اندازی چنین مدرسه ای بخشی از کار را در دست گرفتیم. بعد از اینکه با چنین گروهی آشنا شدیم آنها گفتند ما چند مورد جهادی داخل شهر تهران می شناسیم که می توانیم به شما معرفی کنیم.»
شروع کار در پایتخت با خانواده شهدا
و اینگونه می شود که این گروه جهادی توانستند کار خود را در تهران نیز پی بگیرند و شروع کارشان با خانواده شهدا بود: «شروع فعالیت داخل پایتخت نیز با خانواده شهدایی بود که به آنها کمتر رسیدگی می شد. چند مورد گزینش شد که البته هفته اول و دوم آن برگزار شده بود و ما هفته سومی بودیم که به عنوان یک گروه به آنها ملحق شدیم.»
او درباره اینکه چطور برای افراد نیازمند کمک های مردمی جمع آوری می کنند گفت: «به عنوان مثال به سراغ خیرین می رویم و به او نشانی می دهیم که می خواهیم برای یک خانه کم بضاعت مبلغی جمع آوری کنیم تا بتوانیم آنجا را مرمت و بازسازی کنیم. از او تا هر چقدر در توان دارد کمک مالی می خواهیم. به همین شکل از طریق این خیرین مبلغ تعمیرات آماده می شود. بعد از آنکه پول آماده شد در طی روزهای مشخص شده مثلا ۲ روز پنجشنبه و جمعه خانه یک پدر شهید را بازسازی می کنیم. دیوارهای آن رنگ و کف خانه موزاییک شد. موردهای از این دست کم نیستند. مثلا یک مورد داریم در میدان شهدا که خانه برای پدر سه شهید است. از بیرون ظاهر بدی ندارد اما شرایط زندگی داخل آن مناسب نیست. فعلا پروژه های اردوهای جهادی ما در منطقه مواردی این چنینی است.»
تلاشی برای کاهش جرم های آشکار
این عضو گروه جهادی با اشاره به اینکه محله شوش و دروازه غار جزو محله هایی هستند که آسیب اجتماعی در آنها بیشتر از مناطق دیگر آن هم به شکل مشهود و علنی دیده می شود یکی از بهترین کارها برای رفع این معضل را حضور مسئولان، گروه های مردمی و برگزاری حداقل دو روزه اردوهای جهادی در این منطقه می داند تا کمی از بار جرم های آشکار و علنی آن کاسته شود: «منطقه دروازه غار از آنجایی که منطقه ای است واقع در پشت بازار، کسانی که برای کار به تهران می آمدند بعضا در اینجا جمع می شدند. چون اکثرا مجرد بودند این موضوع آفت های بد خودش را داشت. بعد از آنکه خاک سفید و تهران پارس را از وجود چنین مشکلاتی تقریبا پاک کردند باز هم تعداد زیادی از آنها به این منطقه می آیند. در حال حاضر جمع کثیری از کسانی که سرچهارراه ها و مکان های دیگر در حال تکدی گری، دست فروشی و... هستند برای این منطقه اند. متاسفانه در این محله به شکل کاملا علنی اعتیاد و خرید و فروش مواد مخدر هم دیده می شود. برای حل این معضل اجتماعی در چنین فضایی علاوه بر مسئولان، شهرداری و... مردم و گروه های مردمی نیز باید حضور داشته باشند. به عنوان مثال شهرداری تا جایی که بتواند کار خودش را انجام می دهد؛ اما کافی نیست و همت گروه های مردمی را هم می طلبد. وقتی در این مناطق آدم ها و گروه های مختلف مردمی ورود و خروج داشته باشند موجب می شود که حداقل این افراد ظاهر قضیه را حفظ کنند و به عنوان حرمت به شکل علنی دست به خرید و فروش مواد مخدر نزنند. اگر به عنوان مثال آخر هفته ها ۱۰ گروه جهادی در چنین منطقه ای رفت و آمد داشته باشند و آدم های دیگر غیر از اهالی منطقه در این محدوده خودی نشان دهند حجم جنایات و جرم های آشکار کم خواهدشد.»
اختلاف طبقاتی در تهران بیشتر از مناطق محروم مرزی کشور است
این عضو گروه اردوهای جهادی، برگزاری اردوهای داخل شهر تهران را بسیار مفید می داند و معقتد است با چنین فعالیت هایی کسانی وارد می شوند که شاید فرصت حضور در اردوهای دو هفته ای خارج از شهر را نداشته باشند اما با میل و انگیزه بالا برای یک اردوی جهادی دو روزه داخل تهران داوطلب می شوند: «خیلی ها می گویند درصد بالایی از این اردوهای جهادی خودسازی است و به همین خاطر آنها به مدت طولانی مثلا دو هفته از خانه، کاشانه و خانواده خود دل می کنند و به همراه گروه اردوی جهادی به مناطق دورافتاده و محروم کشور می روند. حتی در همین تهران هم بعضی موراد قرار می گذاریم که شب خانه نرویم و با یک پتو و متکا در اردو سر کنیم. اگر دقت کرده باشید اختلاف بین مناطق محروم و مدرن تهران خیلی شدید تر است تا شهرهای مرزی و محروم که امکانات مناسب در آنجا وجو ندارد. در همین تهران یک متکدی و دست فروش در شوش زندگی می کند اما کارش در خیابان نیاوران است. او در همین تهران تفاوت های فقر و ثروت را احساس می کند و از نزدیک با ماشین مدل بالا روبرو می شود. اما کسی که در منطقه مرزی زندگی می کند شاید تنها از طریق رسانه هایی که در اختیار دارد با این موارد برخورد داشته باشد اما در طول عمر خودش یک ماشین مدل بالا از نزدیک نبیند.» او یکی دیگر از ویژگی های مثبت اردوهای جهادی داخل شهر تهران را انجام فعالیت های بلند مدت فرهنگی می داند و می گوید: «در اردوهای دو هفته ای در مناطق محروم تنها کاری که می شود انجام داد کارهای عمرانی است و فرصتی برای کارهای فرهنگی نیست؛ اما در تهران فرصت لازم برای انجام کارهای فرهنگی نیز وجود دارد. خیلی از بچه هایی که اردوهای تابستانی خارج از تهران را کنسل می کنند به دلیل مدت زمان اردو است. اما از دو روز اردوی داخل شهری بسیار استقبال خواهند کرد.»
گروه های مختلف وارد شوند تا یک موج مطلوب اتفاق بیافتد
به هر حال انجام چنین فعالیت هایی مشکلاتی را نیز به همراه دارد. این عضو گروه جهادی نیز درباره مشکلات اینطور توضیح می دهد: «اگر یکسری از مشکلات موجود برطرف شود خیلی شرایط بهتر خواهدشد. به عنوان مثال در بافت فرسوده ساخت و ساز غیر قانونی است و برای اینکه بتوانیم خانه ویران شده یک نیازمند را مرمت کنیم و حتی بخواهیم آن را بسازیم نیازمند دریافت مجوزهایی هستیم که به این راحتی نمی توان آن را به دست آورد. همچنین پیدا کردن مستحق و نیازمند نیز کار ساده ای نیست. شاید ۳ تا ۵ ماه طول بکشد تا نیازمندی شناسایی شود و بعد فعالیت کمک رسانی را شروع کنیم. از سوی دیگر به دنبال پروژه های مشترک هم هستیم مثلا ۱۰ تا ۳۰ خانواده شهید شناسایی کنیم و آنها را با هم و به شکل همزمان به عنوان یک پروژه پیش ببریم. از آنجایی که یک دست صدا ندارد امیدوار هستیم گروه های دیگر هم وارد عمل شوند تا کم کم منطقه ای مانند منطقه شوش تغییر کند. یک گروه تاثیر چندانی ندارد اما اگر گروه ها زیاد باشد تاثیر خودش را نیز به سرعت و به شکل مطلوبی نشان خواهدداد. مدل چنین مناطقی به گونه ای است که حداقل ۱۰ گروه می توانند آخر هفته ها فعالیت داشته باشند. اعضای دانشگاهی U۸ (یعنی ۸ دانشگاه های تهران) حتما می توانند ورود کنند. گروه های مردمی هم می توانند و اگر به موج تبدیل شود قابلیت اینکه یک اتفاق خوب در مدت زمان کوتاه بیافتد را دارد.»