به گزارش خبرنگار مهر، کمپین پشت کمپین به وجود میآید، بعد از ماجرای اتومبیلهای داخلی، حالا داستان کمپین تحریم داوریهای لیگ برتر فوتبال به چشم دیده میشود که یک سری ناراضی به آن پیوستهاند و این را بدانید که اکثر ناراضیها هنوز به این کمپین نپیوستهاند چرا که با این وضع داوری که تقریبا بازی بدون اشتباه سرنوشت ساز آنها برگزار نمیشود بیسابقه ترین اشتباهات داوری ادوار فوتبال را به وجود آورده است.
در واقع حالا هواداران و مربیان و بازیکنان علاوه بر تاکتیکهای مد نظر خودشان و تیمشان باید داور ها را هم ببینند و البته داورها این اواخر در حد ستارههای برتر فوتبال ایران دیده شدهاند، البته به واسطه اشتباهاتشان.
اشکال کار اما کجاست؟ اگر بخواهیم دقیق به ماجرا نگاه کنیم باید دایی جان ناپلئونها - شخصیتی سینمایی که همیشه هر اتفاقی را کار انگلیسیها میدانست - را دلیل اینهمه اشتباه داوران بدانیم و البته رفتار های غلط مسئولان که از داور ها حمایت نکردند.
تراکتور سازی
تاریخ را تورق کنید، به تبریز بروید و روزی را به یاد بیاورید که کرار داور مسابقه را کتک زد. آن روز تبریزیها از کرار حمایت کردند، این اتفاق هر کجای دیگر که رخ میداد بازیکن حداقل یک فصل محروم میشد کما اینکه طعم این محرومیت را علی کریمی و فرشاد پیوس هم در آسیا چشیدند.
اما سعیدلو پس از چهار جلسه به تبریز رفت و کرار را بخشید تا داور و کمیته داوران و کمیته انضباطی با تعجب بسیار و با چشم هایی حیرت زده مظلومیت و ترس داورشان را ببینند.
دوباره در تبریز حمله گاز انبری اینبار به سوی فغانی آغاز شد، در حالی که او کمترین نقش را در تساوی تراکتور و البته از دست دادن قهرمانی تراکتور داشت. او آندو را اخراج کرد در حالی که تراکتور سه بر صفر جلو بود، آندو هم البته درست اخراج شد، اما لک و مدافعان تراکتور در چند دقیقه سه گل یک شکل در یافت کردند تا تبریز فغانی را مقصر قلمداد کند و نمایندگان مجلس و نهایتا برخی دولتمردان برای آنکه دل تبریزیها را به دست آورند آخرین نماد «داور خوب» را هم بشکنند.
آنها فغانی را نابود کردند تا بگویند تراکتوریها میتوانستند قهرمان شوند، البته تراکتوری ها شایسته قهرمتانی بودند اما برد را به خاطر فغانی با تساوی عوض نکردند بلکه به خاطر اشتباهات خودشان چنین اتفاقی رقم خورد.
پرسپولیس
قهرمانی که در اصفهان اشتباه کرد هرگز مدرک درستی علیه او پیدا نشد، در واقع ماجرا پیچیده بود، چون نزدیکان دایی برای یک مستمند که قهرمانی معرفی کرده بود مبلغ دو میلیون تومان ریخته بودند که این اول خود دایی را هم به عنوان مضنون مطرح میکرد اما پرسپولیس و دایی و رویانیان کاری کردند که قهرمانی از فوتبال کنار برود.
در پی این اتفاق ترکی هم رفت، مرادی هم خداحافظی کرد مظفری پور هم رفته بود تا بهترین داوران به یک گزینه برسند و تنها فغانی بماند و بس.
استقلال
این مهم برای استقلال و امیر قلعه نویی بسیار رخداد، تورق این پرونده برای آبیها از پرسپولیس و تراکتور قطور تر و تاریخیتر است و باز میگردد به آن روزها که امیر از دستهای پشت پرده حرف میزد و هر اشتباه داوری به ضرر استقلال را منسوب میکرد به همان دستها و پروسه داوریهای برنامه ریزی شده را در فوتبال ایران کلید میزد.
در واقع تا قبل از آن میگفتند داور اشتباه کرده اما بعد از این گفتند داور به عمد علیه ما سوت زده است؛ در این پروسه البته خیلیها دخیل بودند و هستند، خیلیها هستند که دایی جان ناپلئونی داورها را مقصر میکنند، آنها باخت خود، اشتباه خود را نمیپذیرند و همیشه داور را مقصر میدانند و در نتیجه کار به جایی رسیده که تماشاگر حالا تماشاگر نیست، بیشتر از تماشاگر بودن، مداخله گر است.
در تبریز آنقدر علیه ترکی فحاشی کردند که وی به ستوه آمده و به کفاشیان میگوید: اگر نمیتوانی کاری انجام بدهی برو کنار. حالا اگر او هم دوباره برود، دیگر کسی باقی نمیماند، فغانی را که زدیم، قهرمانی را محروم کردیم و حالا هنوز نتوانسته سرپا بایستد، ترکی را هم ایضا، اصالتا بهترین داورانمان را قربانی کردهایم، هم توسط باشگاهها و مدیران و مربیان و هم توسط تماشاگران.
حالا چه کسی میتواند خوب سوت بزند، داور خوبی باقی مانده یا ما همه آنها را نابود کردهایم و آنها را قربانی کردهایم؟ اصالتا دیگر داورها هم آنقدر از اتفاقات سالهای اخیر که همیشه داور قربانی شده میترسند که تمرکز ندارند، حالا چه کسی سوت بزند؟