گروه بین الملل ـ محمد قادری/ حنیف غفاری- وضعیت کنونی منطقه خاورمیانه با توجه به جنگ نیابتی تروریست های تکفیری علیه نیروهای محور مقاومت ـ عراق، سوریه و لبنان ـ در شرایطی ویژه قرار دارد. از سویی؛ پس از ورود روسیه به ماجرا و آغاز حمله علیه تروریست ها معادلات صحنه نبرد در سوریه تا حدود زیادی تغییر کرده و از سوی دیگر؛ طرف های غربی با گذشت حدود ۵ سال از تحمیل این بحران به ملت های مظلوم منطقه، اکنون به این نتیجه رسیده اند که حتی در صورت توانایی شکست نظام حاکم در دمشق ـ که تقریبا به عدم توانایی اذعان دارند ـ آنچه پیش بینی کرده بودند رخ نخواهد داد و منطقه با وجود خیل زیادی از عناصر افراطی همچنان آبستن حوادث بسیاری خواهد بود که البته شعله های این آتش دامان خودشان در اروپا را نیز خواهد گرفت. بر این اساس و با توجه به نقش بازیگران دو سوی جبهه در این بحران، در سفری که به بیروت داشتیم به سراغ «دکتر محمد فتحعلی» دانش آموخته دانشگاه امام صادق (ع) و سفیر کنونی جمهوری اسلامی ایران در لبنان رفتیم و در گفتگو با ایشان به تحلیل مسائل مذکور پرداختیم. متن این گفتگو به شرح زیر است:
*با توجه به اوضاع کنونی منطقه و وضعیت متقابل نیروهای محور مقاومت و تکفیری ها در سوریه و لبنان از یک سو و ورود اخیر روسیه به ماجرا از سوی دیگر، ارزیابی شما نسبت به صحنه ستادی و عملیاتی نبرد چگونه است؟
ـ در تحلیل اوضاع منطقه باید فراتر از وضعیت کنونی و ظواهر رویدادها و حوادث جاری رفت. از یک طرف باید به سیر تاریخی تحولات توجه داشت و رویدادها را در بستر تاریخی تحلیل کرد و از طرف دیگر بازیگران و مولفه های موثر بر منطقه را در نظر داشت، آنگاه همگی را در چارچوب کلان روندهای جاری در سطح نظام بین الملل تحلیل کرد. فقدان چنین رویکردی باعث خطا در تحلیل و در نتیجه اشتباهات محاسباتی در طراحی ها و نهایتا تدوین راهبردهای نادرست خواهد شد.
از چنین منظری میتوان گفت منطقه غرب آسیا به ویژه شامات در یکصد سال گذشته صحنه تحولات اساسی بوده است که ناشی از مداخله شیطنت آمیز قدرت های بزرگ در ضدیت با اسلام و ملت های منطقه از یک سو و ضعف و خود باختگی مقام های مسئول در برخی کشورها بوده است. در نتیجه این عوامل است که امروز شاهد اشغال سرزمین مقدس فلسطین و شکلگیری رژیم نامشروع در این اراضی، آوارگی مسلمانان، تجزیه کشورهای منطقه و غارت ثروت های مردم هستیم.
دخالت و نقش بیگانگان در منطقه در زمان فعلی نیز ادامه دارد. نزدیک دو دهه است که آمریکا با طرح خاورمیانه به اصطلاح بزرگ و یا طرح خاورمیانه جدید به دنبال مهندسی دوباره منطقه است. طرحی که در چارچوب راهبرد امریکا برای تأمین امنیت رژیم صهیونیستی طراحی شده و متاسفانه برخی کشورها آگاهانه یا ناآگاهانه در چارچوب آن عمل میکنند. با چنین نگاهی حوادث تلخ سوریه و عراق و ظهور تکفیری ها و تروریسم را می توان اجزای نقشه بزرگی دانست که برای منطقه ترسیم شده است.
به نظر می رسد منطقه در یک مرحله تاریخی و نقطه عطفی قرار دارد و نیروهایی می کوشند مسیر تحولات آن و نقشه آینده آن را بر اساس منافع خود ترسیم کنند و در این راستا از هر کوششی فروگذار نیستند. در حال حاضر چندین بردار قدرت یا نفوذ برای تاثیرگذاری بر آینده منطقه در حال رقابت و مواجهه هستند لذا می بینید بلوک بندی های جدید در منطقه شکل گرفته است.
سوریه به عنوان مهمترین کشور محور مقاومت در کنار حزب الله به عنوان اصلی ترین گروه با ایران، عراق و روسیه بر پایه درک مشترک از وضعیت منطقه و آگاهی از نقشه خطرناکی که برای منطقه کشیده شده است در یک طرف قرار گرفته اند و کشورهای عربستان، قطر، ترکیه در کنار امریکا و اسرائیل و برخی کشورهای اروپایی در طرف دیگر قرار دارند که میکوشند وضعیت را در چارچوب نقشه ای که بیان شد تغییر دهند. با این توضیح امیدوارم تا حدی دلایل و ریشه مواضع جمهوری اسلامی ایران در سوریه و لبنان و همچنین ورود عملیاتی روسیه در سوریه روشن شده باشد.
*با توجه به وضعیت کنونی جریان های سیاسی داخل لبنان ـ به عنوان کشوری که کثرت گروه های سیاسی در آن زبانزد است ـ و اختلافات عمیقی که منجر به بن بست در انتخاب رئیس جمهور شده است، این شرایط را چگونه ارزیابی می کنید؟
ـ لبنان کشوری است که در آن طوایف مختلف با ادیان گوناگون در طول قرن ها به خوبی زیسته اند. این ویژگی از یک سو باعث شده لبنان از جهت همزیستی طوایف و فرق مختلف به الگویی قابل مثال تبدیل شود اما در عین حال این امر مشکلاتی را بر این کشور بار کرده است. چنانکه امروز شاهد برخی کاستی ها در زمینه های خدمات رسانی از جمله کمبود برق یا مشکل جمع آوری زباله ها یا مسائل کلیدی و اصلی کشور مانند انتخاب رئیس جمهور هستیم.
*به نظر شما «گفتمان مقاومت» به پرچمداری «حزب الله» تا چه حد در میان مردم و گروه های سیاسی لبنان نفوذ یافته و آیا می توان از آن به عنوان رمز موفقیت این کشور در حفظ تمامیت ارضی یاد کرد؟
ـ همانطور که می دانید با توجه به تجاوزات رژیم صهونیستی و اشغال سرزمین فلسطین، مقاومت واقعیت و بخش غیر قابل انکار از حیات مردم منطقه است که با وجود تلاش های آشکار و پنهان و کوشش های سخت افزاری مثل سرکوب ها یا نرم افزاری مثل تبلیغات وسیع برای عادی سازی مناسبات با این رژیم، همچنان موضوع اشغال و تهدید رژیم صهیونیستی در ذهن و خاطر مسلمانان منطقه ثابت مانده است.
این روحیه همانند آتشفشانی است که هر لحظه ممکن است فوران کند لذا امریکا و متحدان آن میکوشند آن را آرام ساخته یا به تاخیر اندازند. لذا شما میبینید هر انتفاضه و خیزشی که در برابر رژیم صهونیستی انجام می شود تندتر و سخت تر از گذشته است شاید به همین علت است که امریکا و رژیم صهیونیستی و متحدان منطقه ای آن چاره را در آن دیده اند که از طریق راه انداختن جنگ در سوریه و گسترش گروه های تکفیری، مردم منطقه را به خود مشغول سازند.
در میان گروه های مقاومت، گروه حزب الله نقش بارز و برجسته ای را بازی می کند همانطور که می دانید گروه حزب الله بر بستر جمعیت شیعی لبنان و بر پایه مبانی آموزه های اسلام ناب شکل گرفته است. این گروه اگرچه گروهی شیعی شناخته می شود اما امروزه به خاطر رویکرد فعال و بنیادینش در مقابله با تجاوزات رژیم صهونیستی و موفقیت های آن در آزادسازی اراضی اشغالی لبنان و همراهی آن با ارتش لبنان در حفظ تمامیت ارضی این کشور همچنین رویکرد مترقی در تعاملات سیاسی با سایر گروه های قومی و سیاسی و اهتمام به منافع ملی در میان سایر طوایف به ویژه مسحیان نیز دارای پایگاه است. در دوره اخیر نیز فعالیت های حزب الله در جلوگیری از سرایت بحران سوریه و گسترش تروریسم به لبنان قابل توجه بوده است که تقریبا مورد اذعان طرف های مختلف در داخل لبنان و حتی دیپلمات های خارجی است.
*اجازه بدهید کمی فراتر برویم. این روزها نقش ویژه آل سعود در به آتش کشیدن منطقه تقریبا بر کسی پوشیده نیست. از سویی؛ مبنای گفتمان مقاومت ایستادگی و استحکام همراه با درایت است. بر این اساس و با توجه به فاجعه دلخراش منا در مراسم حج امسال که سعودی با رفتاری توهین آمیز از همکاری درباره آن طفره می رفت، سخنرانی اخیر مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) در نوشهر را که منجر به اقدام فوری سعودی شد، چگونه ارزیابی می کنید؟
فرمایش مقام معظم رهبری در خصوص فاجعه منا به مثابه منظومه روشنی است که در تفسیر آن باید از کلام ایشان بهره گرفت. اما آنچه در این زمینه می توان گفت این است که مواضع و فرمایش های ایشان در خصوص این فاجعه از ابتدای انتشار خبر این واقعه در سطح جهان اسلام بی نظیر بوده است. اعلام سه روز عزای عمومی قبل از انتشار ابعاد فاجعه حکایت از وسعت نظر معظم له نسبت به موضوع و حساسیت رهبری نظام اسلامی نسبت به اتباع کشورمان و اهمیت جان مسلمانان و تعظیم شعائر اسلامی داشت.
آنچه به نظر من حایز اهمیت بود و باید مایه مباهات هر ایرانی باشد اهتمام رهبری نظام اسلامی نسبت به جان و کرامت تک تک ایرانیان است که تحت هیچ شرایطی قابل گذشت نیست. بلکه بالاتر از آن نظام اسلامی حتی کوچکترین بی احترامی را نسبت به اتباع خود نمی پذیرد و در این زمینه هر اقدام را لازم بداند انجام خواهد داد. البته همانطور که دیدید طرف مقابل با شناختی که از جمهوری اسلامی ایران طی سال های پس از انقلاب کسب کرده به خوبی پیام روشن این فرمایشها را دریافت و با پذیرش هیات اعزامی از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران موافقت کرد و شرایط پیگیری سرنوشت حجاج ایرانی را نسبتا تسهیل کرد. البته همانطور که می دانید موضوع انتقال عزیزان هموطن که در این حادثه جان باخته اند همچنان ادامه دارد و با دستور جناب آقای روحانی رئیس محترم جمهوری موضوع در حال پیگیری است.
*با توجه به اینکه یکی از مفقودین این فاجعه آقای «دکتر غضنفر رکن آبادی» سفیر پیشین کشورمان در لبنان هستند، نظر شما درباره این واقعه و شخصیت ایشان به عنوان عنصری جهادی در عرصه مقاومت در منطقه که محبوبیت بسیار زیادی نیز در میان گروه های مختلف لبنانی دارند، چیست؟
ـ برادر عزیزمان جناب آقای رکن آبادی همچنان در شمار مفقودان این فاجعه تلخ هستند. ایشان دیپلماتی ورزیده و با تجربه در مسائل منطقه هستند. ما امیدواریم هر چه زودتر وضعیت ایشان روشن شود و نگرانی ها رفع شود. جالب است بدانید از ابتدای انتشار خبر مفقود شدن تا زمان حاضر، ما در سفارت جمهوری اسلامی ایران شاهد احساسات و عواطف مردم و مقام های دولت لبنان بوده و هستیم که همچنان نگران ایشان هستند.
*به نظر شما آیا موضوع توافق هسته ای و تاکتیک نرمش قهرمانانه (با توجه به حفظ راهبرد کلان مقاومت)، بر گفتمان مقاومت در منطقه تأثیر منفی داشته است یا مثبت؟
قبل و بعد از توافق هسته ای شاهد رویکردی در کشورهای غربی و متحدان عرب آنها در منطقه بودیم که می کوشیدند موضوعات و مسائل منطقه را در قالب یک بسته به هم پیوسته مطرح سازند. حتی رژیم صهیونیستی که مخالف درجه اول توافق هسته ای بود نیز به موازات مخالفت با مذاکرات و کوشش برای تخریب آن تلاش می کرد از مقوله مذاکرات در راستای تضعیف جبهه مقاومت استفاده کند.
برخی کشورهای عربی هم با گره زدن مسائل منطقه با موضوع هسته ای می کوشیدند بر متحدان غربی خود اثر گذارند تا دستیابی به توافق را برای طرفین دشوار سازند یا از آن در جهت پیشبرد منافع خود در منطقه بهره برداری نمایند لذا حین مذاکرات و بعد از توافق هسته ای اصرار می ورزیدند که باید مسائل منطقه ای به موازات موضوع هسته ای مورد مذاکره قرار گیرد. در مواردی حتی اصرار می کردند که مسائل منطقه قبل از توافق هسته ای حل و فصل شود.
اما همانطور که دیدید از ابتدای مذاکرات جمهوری اسلامی ایران در سایه تدابیر مقام معظم رهبری مقوله مذاکرات هسته ای را از سایر پرونده های منطقه جدا کرد و اجازه نداد این قضیه و نتایج آن تحت هیچ شرایطی بر سایر موضوعات و سیاست های ایران اثر گذارد. در دوره پس از حصول توافق هسته ای نیز دوباره دور جدیدی از تلاش ها برای گره زدن مسائل منطقه به موضوع هسته ای را شاهد بودیم. چنانکه بلافاصله پس از توافق هسته ای تبلیغات وسیعی در مورد تغییر رویکرد ایران نسبت به سوریه و جبهه مقاومت مطرح شد اما مواضع قاطع جناب اقای روحانی در خصوص سوریه نشان داد که جمهوری اسلامی ایران این مقولات را جدا از هم می داند و توافق هسته ای تاثیری بر مواضع اصولی ایران در خصوص سوریه یا مقاومت و سایر مسائل منطقه ندارد.
جناب آقای دکتر ظریف هم در سفر رسمی به لبنان و سوریه که چند روز پس از توافق هسته ای انجام شد آشکارا موضع جمهوری اسلامی ایران را در این زمینه اعلام تکرار کردند و خاطرنشان ساختند که جمهوری اسلامی ایران بر راهبرد حمایت از مقاومت پایبند است و توافق هسته ای تاثیری بر این سیاست مبنایی ایران ندارد.