به گزارش خبرنگار مهر، علی ربیعی وزیر کار میگوید دولت در سال گذشته توانسته ۷۳۵ هزار و ۶۸۳ شغل جدید در اقتصاد ایران ایجاد کند که حتی می توان آنها را از طریق کدهای ملی افراد و دفترچه بیمه ای صادرشده در تامین اجتماعی نیز ردیابی کرد.
وزیر کار با بیان اینکه سالیانه باید ۸۰۰ هزار شغل جدید باید در اقتصاد ایران ایجاد شود، از ورود زودهنگام ۵ میلیون نفر به بازار کار در سالهای آینده که بیشتر آنها را زنان و فارغ التحصیلان دانشگاهی تشکیل می دهند، خبر داده است. وی همچنین بر لزوم برنامه ریزی در این بخش تاکید کرده است.
۷۳۵ هزار نفر شاغل و ۳۲۶ هزار نفر بیکار شدند!
با وجود اینکه وزیر کار می گوید در سال گذشته ۷۳۵ هزار شغل جدید با کد بیمه مشخص در سال ۹۳ ایجاد شده اما وی عنوان کرد در همین مدت ۳۲۶ هزار ریزش شغل هم داشتیم؛ بنابراین خالص ایجاد اشتغال در سال گذشته بیش از ۴۰۰ هزار اشتغال بود.
همچنین نکته دیگری که ربیعی در تازه ترین گزارش خود از اوضاع بازار کار ارائه کرده، این است که در سال گذشته با تفاهم از ریزش ۲۳۷ هزار شغل موجود جلوگیری شده است. اگر چنین نمیشد، امروز باید می گفتیم در سال گذشته ۷۳۵ هزار شغل جدید ایجاد و ۵۶۳ هزار شغل موجود نابود شد؛ بنابراین روند در جا زدن بازار کار ایران را داشتیم.
وضعیت موجود نشان می دهد در سال ۹۳ به ازای هر دو شغل ایجاد شده، تقریبا یک شغل نابود شده است . این مسئله به خوبی یکی از دلایل بحرانی ماندن بازار کار و تبدیل بیکاری به چالشی برای خانواده ها را توضیح می دهد.
اینکه مجموعه سیاست گذاری ها، حمایتهای بانکی و تسهیلاتی و تصمیم گیریها، همچنین نسخه های اقتصادی دولت نتواند منجر به پایداری مشاغل موجود و تقویت عملکرد بنگاه ها و فضای کسب و کار شود، خود موضوع مهمی است که بی توجهی به آن باعث شده است که بخشی از سرمایه گذاری های صورت گرفته در فضای کسب و کار کشور نابود شود.
کمبود نقدینگی و سرمایه در گردش، ناتوانی بانکها در حمایت از تولید داخل، واردات بی رویه و غیر ضرور بسیاری از کالاها و تولیدات بُنجل خارجی، ضعفهای مدیریتی و مسائلی از این دست باعث شده است تا امروز نه تنها بازار کار کشور در یک حالت نیمه فعالی قرار داشته باشد بلکه ریزش و نابودی مشاغل هم در تعداد بالا اتفاق بیافتد؛ بنابراین اگر دولت توانسته دست کم به اندازه نیاز یکسال بازار کار اشتغال جدید ایجاد کند اما در نقطه مقابل از تثبیت شرایط فعالیتی بنگاه ها و جلوگیری از نابودی اشتغال موجود ناتوان بوده است.
غفلت از اشتغال موجود
کارشناسان عقیده دارند اگر تلاش دولتها برای حفظ اشتغال موجود مهم تر از برنامه ریزی برای ایجاد مشاغل جدید نباشد، کم اهمیت تر از آن نیز نیست؛ بنابراین یکی از سیاستهایی که دولت باید در حوزه بازار کار دنبال کند، این است که از روند نابودی و ریزش مشاغل در کشور جلوگیری شود که البته وزیر کار معتقد است برای بخشی از مشاغل در آستانه نابودی چنین حرکتی انجام شده است.
زمانی می توان به بهبود شرایط بازار کار و خروج بیکاری از بحران امیدوار بود که نه تنها سیاست گذاریهای دولت در بخش اشتغال زایی به نتیجه برسد بلکه ضمن حفظ مشاغل موجود، فضایی برای فعالیت واحدها و بنگاه های در حال فعالیت ایجاد شود که شاهد اشتغال زایی دوباره و پذیرش ورودیهای جدید در بنگاه های فعال کشور باشیم نه اینکه واحدهای تولیدی یکی پس از دیگری نابود و در نتیجه اشتغال موجود آنها نیز از بین برود.
این روند نشان می دهد هر چقدر هم رشد اقتصادی ایجاد شود و فضای کسب و کار بهبود یابد، غفلت از داشته ها باعث می شود تا اقتصاد و بازار کار کشور در جا بزند. یعنی به صورت مداوم تلاش شود تا موقعیت فعلی حفظ و شرایط بدتر نشود.
در چنین فضایی، بیکاری به بحران برای خانواده ها و جوانان تبدیل شده، ورود به بازار کار دشوار است، دوره انتظار جوانان برای کار به ۲ سال رسیده و بیش از ۹۳ درصد کل قراردادهای کار موقت و سطح دستمزدها بسیار پایین و دارای شکاف عمیقی با هزینه های خانوار است.
سرنوشت ۳۲۶ هزار تازه بیکار چه شد؟
کارشناسان از شرایطی که طی آن ۷۳۵ هزار شغل ایجاد و ۳۲۶ هزار شغل نابود می شوند، همچنین ۲۳۷ هزار شغل نیز در آستانه نابودی فعلا نجات می یابند به پس لرزه رکود اقتصادی در بازار کار تعبیر می کنند و معتقدند نتیجه سیاستهای دولت برای مهار تورم و بی توجهی به رکود باعث شده است تا به نسبت دو شغل جدید، یک شغل موجود از بین برود.
وزیر کار می گوید برای ایجاد یک شغل جدید دست کم ۱۰ میلیون تومان تا بیش از ۲ میلیارد تومان سرمایه لازم است. حال مشخص نیست مشاغلی که از بین رفته، در چه رشته هایی بوده، چه کیفیتی داشتند و پس از چند سال به نابودی کشانده شدند؟ از سویی معلوم نیست که برای مشاغل از دست رفته چقدر سرمایه گذاری شده بود و سرنوشت ۳۲۶ هزار تازه بیکار چه شده است؟
همچنین مشخص نیست که آیا دلیل نابودی ۳۲۶ هزار شغل در سال ۹۳ مسائل مربوط به مدیریت داخلی بنگاه ها و اشتباه مدیران و سرمایهگذاران آن بوده، یا ناتوانی دولت در حمایت لازم از کسب و کار موجود و نتیجه سیاستگذاریهای اشتباه است؟ اگر قرار باشد به تعداد اشتغال از دست رفته، شغل جدید ایجاد و جایگزین شود، چقدر سرمایه لازم است؟ قطعا هزینه جدید ایجاد همان مشاغل در رشته های قبلی خود نیز امروز افزایش یافته است.