به گزارش خبرنگار مهر، نمایش رادیویی «نکته ها» کاری از هنرمندان رادیو نمایش است که داستان آن به حکایت های قدیمی بازمی گردد. در این حکایت ها پندی نهفته است و مخاطب را با اندرزهای کهن آشنا می کند.
نمایش امروز داستان دو مرد در زمان های دور است که یکی قصاب است و دیگری درویش شهر و قصاب می خواهد درویش را قطعه ای گوشت به نسیه دهد.
بخشی از دیالوگ های این نمایش را در زیر می خوانید و میتوانید نمایش را به طور کامل در فایل ضمیمه گوش کنید. همچنین مخاطبان میتوانند برنامه های رادیو نمایش را روی موج ۱۰۷.۵ بشنوید.
*سلام بر تو ابوحازم درویش شوریده حال شهر.
- سلام بر تو مرد قصاب.
*رنگ به رخسار نداری پیرمرد! شرط می بندم که روزهاست طعامی نخورده ای.
- به آن میزان که نیاز باشد از نعمات خدای تبارک و تعالی بهره برده و شکرگزارم.
*بیا.. بیا ابوحازم که گوشت تازه آورده ام. بیا و اندکی بخر و نوش جان کن تا بلکه پره ای گوشت به استخوانت آید.
- از لطف تو سپاسگزارم اما اکنون سیمی ندارم تا به ازای اش به تو دهم.
*استغفرالله پیر... خداوند نبخشایدم اگر چشمداشتی به مال و جیب تو داشته باشم. تو را زمان خواهم داد بیا و این گوشت فربه به نسیه ببر...
- من خویشتن را زمان دهم به که تو مرا زمان دهی...