شاهرود - آئین سنتی «یا عباس یا عباس» هم‌زمان با روز پنجم ماه محرم با حضور عاشقان حسینی در شاهرود برگزار شد.

خبرگزاری مهر، گروه استان ها: آئین سنتی «یاعباس یاعباس» همزمان با پنجمین روز از ماه محرم شاهرود عصر دوشنبه در حالی برگزار شد که ندای یا عباس شرکت کنندگان فضای شهر را عطرآگین کرده بود.

«یاعباس یاعباس» پیرو جوان نمی شناسد همه هستند در یک صف در یک خط دست در کمر یکدیگر و این خصلت شیب رو به بالای خیابان صدوقی است که می گذارد با ایستادن در میانه راه تمامی صف عزاداران حسینی را به راحتی مشاهده کنی.

امروز شاهرود حال و هوایی دیگر داشت آئین ویژه «یاعباس یاعباس» برای شاهرودی ها یعنی به اوج رسیدن عزاداری امام حسین(ع) و به اوج رسیدن عزای حسینی یعنی نهایت عشق، خلوص و بندگی معبودی که خالق عاشورا است.

عزاداری «یاعباس یاعباس» شاهرود  منحصر به فرد است

پیرغلام دسته عزاداری «یاعباس یاعباس» شاهرود شاید بهترین گزینه برای وصف این آئین بزرگ باشد. وی می گوید این آئین سنتی سال ها قدمت دارد و از سال های بسیار دور برگزاری آن را به یاد دارم و در طول ده ها سال تنها تفاوت آن تاکنون این است که هیئت عزاداری پای را از تکیه زنجیری به بیرون می گذارند و مسیر خیابان صدوقی را تا انتها طی می کنند.

چهره اش نشان می دهد که حداقل هفت دهه از زندگی اش می گذرد، سالها محرم را دیده و با آنها خاطره دارد. مراسم یا عباس را نماد آغاز شور عزاداری حسینی می داند و می گوید: «نحوه سینه زنی منحصر به فرد اهالی هیئت بیدآباد شاهرود در این آئین، باعث مطرح شدن آن در سراسر کشور شده است چرا که این گونه حرکات پا، دست و کمرگیری از عزادار جانب شخص، در کمتر جایی سابقه دارد.»

با ذکر یا عباس هیئت میانه گود، حضار به شور آمده و ناخود آگاه بر سرو سینه می زند.

شور «یاعباس یاعباس» پیر و جوان نمی شناسد

در این بین حضور جوانان دیگر موضوعی است که این پیرغلام در سخنان بریده بریده خود به آن اشاره می کند، فرهادی معتقد است: «این شور عباس(ع) علمدار دشت کربلا و جوان رشید عرب است که جوانان را نیز به میدان آورده است و کجا هستند آنانی که می گویند این نسل جوان نسبت به باورهای خود بی اعتناست.»

درباره نوحه ویژه این عزاداری نیز صحبت بسیار است فرهادی در این باره نیز می گوید: «تاریخچه این نوحه مشخص نیست ولی هنگامی که جمعیت با فریاد های یاعباس، یا عباس، پاسخ جملات نوحه خوان مثل سر از تنش جدا شد، را می دهند، گویا زمین در زیر پایت می لرزد».

فرهادی تنها آرزویش را نیز توفیق برای شرکت در عزاداری سید و سالار شهیدان در سال های آینده می داند چرا که محرم را فرصتی طلایی برای پاک شدن می داند.

«یاعباس یاعباس» اوج عزاداری ماه محرم مردم شاهرود

دیگران نیز درباره آئین عزاداری «یاعباس یاعباس» نظرات مشابهی دارند برخی آن را اوج عزاداری سرور شهیدان می دانند و برخی آن را بهترین و زیباترین جلوه عزاداری در ایام محرم شاهرود بر می شمارند اما پوشش تصویری این مراسم همه ساله از سیما نشان دهنده این اهمیت است.

یکی از عوامل پخش سیمای جمهوری اسلامی ایران که برای سومین سال متوالی برای تهیه گزارشی تصویری به شاهرود سفر کرده است درباره دسته عباس(ع)، می گوید: «آیین هایی در عزای حسینی هستند که به خوبی در اذهان می مانند که از جمله آنها دسته عزاداری یا عباس، آئین نخل گردانی و نوحه بلبل خوشخوان پای نخل شاهرود، در زمره این قبیل موارد در این شهرستان هستند».

خود را مجتبی حسینی راد معرفی می کند، از لحن سخن هایش مشخص است آذری زبان است درباره عزاداری های منحصر بفردی چون یا عباس در خطه آذربایجان می پرسم و پاسخ شاید مسلم است: «عزاداری آذری ها در ایران معروف است اما باید اعتراف کرد یاعباس برای ما آذرها نیز منحصر بفرد است این شور و این بالابردن و کوبیدن پاها در حالی که دست در کمر عزاداری کناری هستی جلوه ای زیبا دارد».

اشک این دنیا آتش آن دنیایمان را می خرد

چه زیبا توصیف می کند این عزادار حسین که در امروز در قاب تصویر، دین خود را ادا می کند و چه زیبا است که امروز اینجا هرکس به اندازه خود سهمی در این شور حسینی دارد مانند پیرمردی که چند سالی است با مشک خود به میان مردم می آید.

یکجا آرام و قرار ندارد مدام از این سو به آن سو می رود معتقد است مومنان که آب می نوشند به یاد لبان تشنه حسین(ع) و یارانش می افتند همچنین مشک نمادی از عباس است آنجا که به هرشکل تلاش داشت آن را به خیمه ها برساند اما مگر با این کفر و ظلم می شود.

به آرامی می گوید: « شاید این اشک ها آن دنیا به داد برسند و آتش جهنم را برایمان سرد کند».

بدون یا عباس گویا عزاداری نکرده ای

«یاعباس یاعباس» شاهرود کم کم به اتمام می رسد اما چه کسی می توان بگوید که حق مطلب را ادا کرده و کاملا توانسته این شور حسینی را به تصویر بکشد. جوانی که با پای برهنه مسیر خیابان را بازمی گردد شاید آخرین کسی باشد که با او همسخن می شوم.

می گوید: سال هاست که به آئین یاعباس می آیم اما از زمانی که جسه کوچکتری داشتم همیشه دعا می کردم مرا نیز به داخل گود راه دهند تا اینکه چند سالیست این فرصت نصیبم شده است.

یک یا عباس دیگر به اتمام رسید بازگشت همه به سوی مساجد برای اقامه نماز، نمازی که حسین(ع) برای اقامه اش خون داد و شاید سکانس پایانی برای حسینی راد و همکارانش بازگشت پای برهنه هایی باشد که رفتند، «یاعباس یاعباس» سر دادند و خود را برای آئین نخل آماده می سازند.