به گزارش خبرنگار مهر، شرایط و حال این روزهای مجموعه تئاتر شهر دیگر مطلوب نیست و همین مساله تبدیل به دغدغهای جدی برای افرادی شده که معتقدند این بنا بخشی از هویت هنری ایران است. بخشی از این افراد، خبرنگاران تئاتر هستند که در سرما و گرما، بهار و تابستان و پاییز و زمستان بارها و بارها تنها گوش شنوا برای مسایل تئاتر شهر بوده، هستند و خواهند بود.
از این رو شنیدن سخن خبرنگارانی که بارها و بارها سخنان هنرمندان و مدیران را انعکاس دادهاند، درباره این روزهای تئاتر شهر جای درنگ و تأمل دارد.
مجموعه تئاتر شهر دیگر همتایی ندارد
فهیمه پناهآذر از جمله خبرنگاران با سابقه تئاتر معتقد است باید قبول کنیم که مجموعه تئاتر شهر، مجموعهای است که دیگر تکرار نخواهد شد و نمیتوانیم همتایی برای آن داشته باشیم.
وی یادآور میشود: چند سالی است که میخواهیم مجموعههای تئاتری دیگری را بسازیم ولی نتوانستیم. شاید این نتوانستن به دلیل نبود مدیریت و برنامهریزی بوده و شاید دلیلاش نبود بودجه باشد. ولی در هر حال ما باید مجموعه تئاتر شهر را به لحاظ نوستالژیک حفظ کنیم تا برای آیندگان هم ماندگار باشد و میتواند مانند موزهای مورد توجه و نگهداری قرار گیرد.
این فعال حوزه رسانه حفظ مجموعه تئاتر شهر را نیازمند حمایت نهادهایی همچون سازمان میراث فرهنگی و شهرداری میداند زیرا حفظ و نگهداری این فضا لازمههایی دارد که باید مورد توجه قرار گیرد.
پناهآذر با تاکید میگوید: ما نباید تنها برای آدمها ارزش قائل باشیم بلکه باید برای بناها ملی، فرهنگی و هنری نظیر مجموعه تئاتر شهر هم ارزش قائل شد. اهالی تئاتر هم باید دلسوز تئاتر شهر باشند، یعنی تلاش کنند تا از داشتههای خود که مجموعه تئاتر شهر یکی از مهمترین آنهاست مراقبت کنند و به آن احترام بگذارند.
وضعیت تئاتر شهر ناشی از بیکفایتی مدیران و بیتفاوتی تئاتریهاست
طیبه نهانی فعال با سابقه عرصه صدای جمهوری اسلامی ایران در حوزه تئاتر نیز از بروز حوادثی نظیر سقوط پیشانی ماشینری سالن اصلی اظهار تأسف میکند و معتقد است اگر این حادثه در شرایط اجرای نمایش رخ میداد، برای جامعه تئاتری غیرقابل جبران بود.
وی دلیل بروز چنین حوادثی در مجموعه تئاتر شهر را ناشی از بیکفایتی مدیران و همچنین بیتفاوتی اهالی تئاتر نسبت به این مجموعه هنری، میداند.
این گزارشگر رادیو یادآور میشود: بارها طی سالهای گذشته گفته شده که مجموعه تئاتر شهر فرسوده است و نیاز به بازسازی دارد. طی این سالها تئاتریها حرکتی دستهجمعی برای حفظ مجموعه تئاتر شهر نداشتند و حالا ثمره این منفعل بودن را میبینیم؛ انفعالی که باعث شد تا افراد غیر کارشناس با نظرات غیر کارشناسانه خود این شرایط را برای تئاتر شهر رقم بزنند.
نهانی یادآور میشود: زمانی که اخبار شکاف برداشتن دیوار جنوبی تئاتر شهر منتشر شد، اهالی تئاتر هیچ واکنش دستهجمعی نسبت به این حادثه نشان ندادند و شاید از این به بعد هم در خصوص حوادثی که برای تئاتر شهر رخ میدهند نیز هیچ واکنشی نشان ندهند و در آینده نیز نشان نخواهند داد. تنها دغدغه هنرمندان تئاتر این است که اجرا داشته باشیم یا نه و اینکه تئاتر شهر تعطیل بشود یا نشود.
وی معتقد است در بدنه تئاتر ایران کمتر دلسوزی برای مجموعه تئاتر شهر وجود دارد که دغدغه بهبود وضعیت تئاتر شهر را داشته باشد.
این فعال رسانهای متذکر میشود: شاید در آینده مجموعه تئاتر شهر فرو بریزد که ناشی از این است که قلب هیچ کدام از افرادی که ادعا میکنند، برای تئاتر شهر نمیتپد.
مدیران قادر نیستند درباره وضعیت تئاتر و تئاتر شهر روراست باشند
ندا آلطیب از خبرنگاران ۲ دهه اخیر در عرصه تئاتر، معتقد است نظراتی که درباره وضعیت کنونی تئاتر شهر دارد، نظراتی احساسی هستند. وی اظهار میکند: از سال گذشته که بحث بازسازی تئاتر شهر شروع شد تا به امروز، هر بار که به مجموعه تئاتر شهر رفتم، حالم بد شد به این دلیل که وضعیت نابسامانی در این بنای تئاتری به وجود آمده است؛ اینکه تعهداتی شروع و اجرا شده بدون اینکه چشمانداز مشخصی برایشان وجود داشته باشد.
وی با بیان اینکه واقعا نمیدانم مجموعه تئاتر شهر قرار است چه سرنوشتی پیدا کند، یادآور میشود: جامعه تئاتری بارها نسبت به تعمیرات مجموعه تئاتر شهر واکنش نشان دادند و مدیران نیز سعی کردند آنها را آرام و نگرانیشان را برطرف کنند اما میبینیم که این تلاشها به نتیجهای نرسید و نگرانیها همچنان وجود دارند. سقوط پیشانی سالن اصلی نشاندهنده بدتر شدن شرایط است و به نوعی نشان دهنده وضعیت تئاتر ما است.
این فعال رسانهای معتقد است اگر میخواهیم اتفاق مثبتی برای مجموعه تئاتر شهر و تئاتر رخ دهد باید با واقعیتها مواجه شویم و آنها را لاپوشانی نکنیم زیرا تا وقتی مشکلات را انکار کنیم، قادر نخواهیم بود تا راهکارهای مناسبی ارائه دهیم.
آلطیب یادآور میشود: قصدم زیر سؤال بردن عملکرد مدیران نیست اما متأسفم در شرایطی فعالیت میکنند که قادر نیستند روراست باشند. بارها در گفتگوهای صمیمانهای که مدیران با ما خبرنگاران دارند، تمامی مشکلات و دلایل به وجود آمدن آنها را بیان میکنند اما وقتی در مصاحبههای رسمی نکات حساسیتبرانگیز را بیان نمیکنند، نتیجه آن شرایطی میشود که تئاتر در آن به سر میبرد.
وی با بیان اینکه شاید ما خبرنگاران آنقدر مجاز نباشیم که از خاطرات خود از مجموعه تئاتر شهر صحبت کنیم، میگوید: دلم به حال هنرمندانی میسوزد که مجموعه تئاتر شهر یادآور تلاشها و فراز و فرودهای هنریشان است، مکانی که زمانی پذیرای آثار درخشان تئاتری بود و حالا تبدیل به بیغوله شده است.
این خبرنگار با سابقه تئاتر تصریح میکند: تئاتر شهر فقط جایی متعلق به تئاتریها نیست بلکه یکی از نمادهای شهر تهران است که هرگاه قرار است در قالب چند قطعه عکس پایتخت تهران را معرفی کنیم، به طور حتم یکی از آن عکسها متعلق به تئاتر شهر است؛ بنایی که این روزها مانند عروس غمگین چهارراه ولیعصر دیده میشود.
بازسازیها تنها باعث صرف زمان و هزینه و تغییر شکل تئاتر شهر میشوند
مهرانگیز قهرمانی از خبرنگاران جوان تئاتر نیز معتقد است که تئاتر شهر با توجه به تاریخچه و پیشینه آن برای تئاتریها به مثابه یک خانه و مکانی برای گردهم آمدن، میماند.
وی با بیان اینکه سالنهای تئاتری دیگری نظیر تماشاخانه سنگلج با قدمت بیشتری از تئاتر شهر وجود دارند که برای فعالان تئاتر ایرانی حسی نوستالژیک دارند، اظهار میکند: اما تئاتر شهر برای نسل جدید قابل توجه است و خیلی از ما بهترین تئاترهای عمرمان را در سالنهای این مجموعه تئاتری دیدهایم و اهمیت این بنا غیر قابل انکار است.
این فعال رسانهای بازسازیها و تعمیرات انجام شده در تئاتر شهر را به دلیل اینکه روند درستی طی نمیکنند، تنها عاملی برای صرف زمان و هزینه و خارج شدن مجموعه تئاتر شهر از شکل و شمایل اولیهاش میداند.
قهرمانی یادآور میشود: در همه جای دنیا چنین مراکز هنری وجود دارند که در شکل و شمایل اصلیشان از آنها حفظ و نگهداری میشود.
مدیران و هنرمندان به مصلحتاندیشی مشغولند
بابک احمدی دیگر خبرنگار تئاتر، معتقد است که تئاتر شهر امروز در مهلکهای گرفتار شده که دیگر نه میتوان نام قلب تپنده تئاتر پایتخت بر آن گذاشت و نه مامنی برای هنرمندی اهل نمایش که جای هزار بار تاسف دارد؛ تاسف از این همه بیتدبیری و بیخیالی مسئولان یا افرادی که خود را دلسوز این هنر معرفی میکنند اما در چنین شرایطی، مُهر سکوت بر لب میزنند؛ آنهم فقط به این دلیل که خدایی ناکرده مبادا دل مدیری و صاحب امضایی به درد بیاید و کسب و کار گیشه قطع شود.
وی متذکر میشود: ورطهای که تئاتر شهر امروز در آن به سر میبرد نماد تمام عیار از یک ریای دست جمعی، مشابه ماجرای ملاقات بانوی سالخورده به نظرم میرسد که در تاروپود هنر نمایش، از مسئول گرفته تا هنرمند، تنیده شده و گویی همه به خیانت مصلحتاندیشی مشغولند. البته در این بین گروهی مدعی دغدغه هستند اما متاسفانه پشت دستگاههای ارتباط جمعی پنهان شده و شهامت بلند شدن از پشت کامپیوتر را ندارند و اندازه یک جنبنده کوچک به کار این بنای روبه نابودی نمیآیند.
این فعال رسانهای با بیان اینکه در تمام این سالها که اهالی رسانه خون دل خورد و از هر طریق ویرانی این خانه رویایی را فریاد زد هنرمندان چه کردند؟ یادآور شد: وضعیت امروز حاصل عمل نکردن آنهایی به نظر میرسد که هر شب و هر روز در راهروهای تئاتر شهر بالا و پایین رفتند اما بیتوجه به این دارایی ارزشمند تنها سکههای داخل جیب خود را شمردند. علاوه بر بیخیالان هنر تئاتر که وضعیت تئاتر شهر مهر تایید این گفته است، مسئولان ادارهکل هنرهای نمایشی در چند سال اخیر، معاونت امور هنری، روسای مجموعه تئاتر شهر تا امروز، دفتر طرحهای عمرانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شرکت پیمانکار بازسازی تئاتر شهر باید پاسخگوی وضعیت پیش آمده باشند.
احمدی میگوید: این همه سکوت و بیخیالی و تن دادن به شرایط توسط اهالی هنری که ادعای پیشرو بودن میکند، مایه مباهات است. بد نیست بار دیگر شعار بامزه «سال تئاتر» را با یکدیگر زمزمه کنیم و با جستجویی ساده ببینیم چطور بیآنکه این گفته پشتوانهای برنامه محور داشته باشد با استقبال چشمبسته بعضی هنرمندان مواجه شد و نتیجه باید در خبر «ریزش بخشی از قاب صحنه اصلی مجموعه تئاتر شهر» جستجو شود. سوال اینکه آیا لحظهای فکر میکنیم امروز ما چه بر سر میراث آیندگان میآوریم؟