به گزارش خبرگزاری مهر، نشست نقد و بررسی «تحول گفتمان در گزارش واقعه کربلا» با سخنرانی دکتر علی بهرامیان مدیر اسناد مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، کاظم رحمتی عضو هیات علمی مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، علی علی محمدی؛ پژوهشگر حوزه دین و دکتر سیده رقیه میرابوالقاسمی نویسنده کتاب عصر سه شنبه ۲۸ مهرماه در سرای اهل قلم برگزار شد.
در این نشت سیده رقیه میرابولقاسمی با بیان اینکه موضوع این کتاب دغدغه ذهنی وی بوده است، گفت: دغدغه ام به خاطر علاقه شخصی ام به عاشوراست ولی دغدغه اصلی ام نگاه دیگر به این مقوله بود و از این روی گزارشهای فارسی واقعه عاشورا تا اوایل قرن دهم را مورد بررسی قرار دادم.
وی بیان کرد: به دلیل گستردگی موضوع و بازه زمانی محدود امکان ادامه دادن گفتمانها تا زمان معاصر وجود نداشت ولی شخصا نظرم این بود که اتفاقاتی که در زمان صفویه افتاده ریشه در قبل از دوران صفویه دارد.
ابوالقاسمی در ادامه درباره مقدمه اش گفت: سه عامل در مقدمه مطرح کرده ام که اولین مورد تاثیر مسئله تصوف در نواحی فارسی زبان بوده است، دومین مورد توده ای شدن روند امامت شیعه و سومین مورد منزلت قدسی است که اهل بیت(ع) در اعصار مختلف داشتند.
وی افزود: در کل ۱۸۰ اثر از مجموع آثار مورد بررسی قرار گرفت، تک تک متون مورد بررسی قرار گرفت و تنها به یک متن منحصر نشد و سپس نکته مهم این است که با وجود سخت بودن کمی کردن گزارش های تاریخی، این گزارش ها کمی سازی شد وبا کمک تحلیل متوا و مطالعات بین رشته ای این امر صورت گرفت.
میرابوالقاسمی با اشاره به اینکه بعضی گفتمانها سیر صعودی داشتند، گفت: گفتمان تاریخی روند جایگزینی داشته و در واقع وقایع کربلا از گفتمان تاریخی به سمت گفتمان فراتاریخی و عرفانی در طول زمان حرکت کرده است و نقش مولفان و پدیدآورندگان اهل سنت در این گفتمان سازی بسیار قوی تر بوده است.
وی با توجه به اینکه کار آماری کاری نسبی است و قطعیت ندارد بر این نکته تاکید کرد که نتیجه به دست آمده هم متعاقبا قطعی نبوده و محدودیت هایی دارد.
در ادامه نشست علی بهرامیان با بیان اینکه واقعه کربلا به عنوان یک واقعه تاریخی از آن زمان تاکنون بر شیعیان تاثیر زیادی داشته است اظهار داشت: این امر باعث شده که بتوان درباره رسوخ واقعه کربلا کتاب و یا دانشنامه ای نوشت.
وی در مورد حضور ایرانیان در واقعه کربلا افزود: در ابتدای واقعه از ایرانیان خبری نیست ولی کم کم حضورشان به چشم می آید به صورتی که در قیام مختار حضور پررنگی دارند و در لشکر مختار بیش از زبان عربی زبان فارسی شنیده می شود.
بهرامیان اظهار کرد: در تاریخ نگاری کربلا به سیاقی پرداخته می شود که به آن تاریخ نگاری اسلامی گفته می شود. وقایع کربلا و تاریخ نگاری اسلامی هم مربوط به عراق تاریخی یعنی کوفه، بصره، شام و... و مقداری نیز مربوط به خراسان است.
وی افزود: قدیمی ترین راوی تاریخی واقعه کربلا ابومخنف است که با وجود داشتن خانواده ای معروف، شخص شناخته شده ای نیست و تاریخ تولد و وفاتش نیز خیلی مشخص نیست ولی اخبار نقل شده و اسنادش محفوظ است و آن گونه که تاریخ طبری می نویسد ابومخنف اولین مورخ عراق بوده و با یک یا دو واسطه وقایع کربلا را توصیف کرده است.
بهرامیان اظهار کرد: از ابومخنف اثر مستقلی در دست نیست ولی اباذری و طبری که مورخان بعد از او هستند ۷۰ تا ۸۰ صفحه روایت های مهم و قابل اعتباری را از او نقل می کنند. به گفته آنها ابومحنف احتمالا اولین کسی بوده که اخبار کربلا را جمع آوری کرده است و مورخان بعدی نیز تحت تاثیر روایت های او بوده اند.
وی درباره تاریخ نگاری اسلامی اظهار کرد: اصولا تاریخ نگاری اسلامی احتیاج به متدولوژی خاصی دارد. کلمات و عبارات درآن بسیار مهم هستند و مورخ اسلامی کسی است که به زبان عربی مسلط است .مآخذ را به خوبی می شناسد.
بهرامیان در ادامه گفت: واقعه کربلا نیز مانند وقایع تاریخی دیگر ، همزادی دارد به این معنا که یک روایت مردمی حول آن شکل گرفته و داستانوار است مانند ابومسلم نامه ها و مختارنامه ها که پابه پای وقایع کربلا در حال پیشرفت است.
وی در نقد اثر بیان کرد: کار خانم میرابوالقاسمی کار بسیار مفیدی بوده و ملاک این بوده که واقعه کربلا چطور اتفاق افتاد و چگونه هرچه زمان گذشته است تغییر کرده است. از این جهت باید از نویسنده تشکر کرد که با یک رویکرد جدید این امر را در این کتاب به صورت آماری ارائه داده است.
بهرامیان افزود: مطالب اثر میرابوالقاسمی از لحاظ تصویری که از سیدالشهدا(ع) در مأخذ بیان شده به ویژه منابع فارسی می تواند موضوع چند پژوهش جداگانه قرار بگیرد. وی کوشیده با یک رویکرد جدید به واقعه کربلا نگاه کند و با رویکرد آماری نشان دهد که این رویداد چگونه اتفاق افتاده و به کجا رسیده است؟
وی افزود: البته نویسنده می توانست در مقدمه بهتر کار کند و بیشتر سیر تاریخ نگاری اسلامی را مد نظر قرار دهد. همچنین بهتر بود این مطلب را مورد بررسی قرار میداد که مقتل ابومخنف تا چه اندازه بر روی مولفان و راویان نزدیک به خود تاثیر گذاشته است؟
در ادامه این نشست کاظم رحمتی گفت: درست است که مولف تلاش خود را صرف بررسی گزارشهای فارسی واقعه کربلا کرده، اما از طرف دیگر کتابهای مقتل نویسی که در زبان عربی نوشته شده، می توانست تاثیرپذیری و تاثیرگذاری در این متون داشته باشد.
وی افزود: ائمه اطهار به طور مشخص سعی کردند که در سنت شیعی، قیام کربلا را وارد کنند، از همین رو تربت امام حسین(ع) در کتابهای فقهی قرن سوم و چهارم آمده است. همچنین کتابهایی در فضل زیارت امام حسین (ع) تالیف شده که همه این موارد یک تلاش مشخص درهویت بخشی به شیعه است.
رحمتی در ادامه سخنانش بیان کرد: در دورهای که شیعیان به ویژه در دوره آل بویه در بغداد حضور سیاسی پررنگی داشتند و حتی در برخی محله های بغداد مراسم عاشورا به صورت باشکوهی برگزار می کردند قیام کربلا را به صورت نظامند در سنت فکری شیعه قرار دادند.
این عضو هیات علمی مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی اظهار کرد: درباره روضه خوانیهای ابن جوزی که خطیب برجستهای در بغداد بود، کتابی وجود دارد که می توانست به موضوع مدنظر مولف و باز شدن فضا کمک کند.
درپایان نشست، مولف کتاب به انتقادات وارد بر کتاب و به ویژه درباره مقدمه آن پاسخ داد.