علی اکبر عبدالعلی زاده در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به سری جدید برنامه «هفت» به سردبیری و تهیه کنندگی بهروز افخمی که روی آنتن شبکه سه می رود، بیان کرد: این سری از برنامه «هفت» ضعف هایی دارد که فصل های قبلی آن هم دچارش بودند. برنامه «هفت» همواره دچار نوعی تناقض است و هر فصل از برنامه تنها گروهی محدود از سینماگران را نمایندگی می کند و اسیر نگاه شخصی و قشری است.
وی ادامه داد: سری اول برنامه «هفت» (با اجرای فریدون جیرانی) جریانی را نمایندگی می کرد که به سینمای بدنه تمایل داشت؛ سینمایی که صرفا به تولید آن هم از نوع سنتی فکر می کند و چندان ارتباطی با سینمای امروز ندارد. برنامه «هفت» در آن فصل چندان توجهی به نسل جوان و همچنین به جایگاه فناوری ها در سینما نداشت.
این نویسنده و فعال مطبوعاتی تاکید کرد: در سری دوم برنامه «هفت» (با اجرای محمود گبرلو) به ظاهر گرایش ارزشی را نمایندگی می كرد اما گرایش اصلی آن به سمت جریان شبه روشنفکری منفعل بود، ضمن اینکه در این فصل، برنامه حتی در مقابل عناصر سطح پایین مغلوب بود. درواقع حتی اگر بازیگر درجه سه هم به برنامه دعوت می شد نوعی شیفتگی در برنامه دیده می شد و نوعی ضعف در اجرا مشهود بود كه به محتوا لطمه می زد.
برنامه «هفت» همیشه با نوعی تناقض همراه بوده است
این منتقد سینما و تلویزیون با اشاره به فصل سوم برنامه «هفت» تصریح کرد: سری جدید برنامه «هفت» نیز با اینکه تیم سازنده آن همیشه وابسته بخش دولتی بوده است، ادعای اصالت بخش خصوصی دارد. به این ترتیب در هر دوره از برنامه «هفت» نوعی تناقض را شاهد بوده ایم. این یکی از مشکلات همیشگی این برنامه است که ظاهرش و آنچه که ادعا می کند با خروجی نهایی متفاوت است.
عبدالعلی زاده ادامه داد: در سری جدید همانطور که گفته شد عوامل برنامه به شدت به سینمای دولتی وابسته هستند و اگر فیلم های موفق و صد البته ناموفق و فرصت سوزی های مجری و سردبیر برنامه را ببینید با بودجه سینمای دولتی ساخته شده است اما در كمال تعجب می بینیم او وقتی بر صندلی برنامه «هفت» می نشیند به شدت آوازه سینمای بخش خصوصی را دارد!
وی با اشاره به ضعف دیگر برنامه «هفت» اظهار کرد: اشکال این سری این است که شدیدا به نظرات شخصی و غیرعلمی وابسته است. شما می توانید شاهد باشید که درباره نقد سینما نظریاتی از طرف آقای افخمی صادر می شود که بنیان علمی ندارد و حتی میان گروهی اندك ازسینماگران هم اجماعی درباره چنین نظری وجود ندارد. این سری هم اگر با این ترتیب جلو برود، طبقه محدودی از سینمای ایران را پشتیبانی می کند.
فراستی در جامعه نقد به عنوان یک منتقد جنجال ساز شناخته می شود
عبدالعلی زاده اضافه کرد: نکته جالب توجه این است که در زمان ساخت سری جدید برنامه مدیران تلویزیون تغییر کرده اند، همچنین عوامل خود این برنامه هم كاملا تغییر کرده اند اما گرایش آنها به پایه های اصلی برنامه همچون بخش نقد تكرار گذشته است چنانچه فراستی دوباره به «هفت» بازمی گردد تا اندیشه وی بر این برنامه حاکم باشد. درحالیکه در جامعه نقد او تنها به عنوان یک منتقد جنجال ساز شناخته می شود. مثلا او را در نشست جشنواره هایی که در سکوت خبری هستند دعوت می كنند تا با سخنان آتشین و تند، تیترهای زیادی برای جشنواره مذکور به ارمغان بیاورد.
این منتقد و روزنامه نگار با بیان اینکه تغییرات در سری سوم منجر به تغییرات فکری برنامه نشده است، توضیح داد: همان قشری گری که به نوعی در سینما وجود دارد، در این برنامه هم دیده می شود. در حالیكه یك برنامه تلویزیونی موفق باید از سطح منافع شخصی عبور كند و به منافع عمومی بیاندیشد.
وی با اشاره به مسایل و موضوعات سینمای ایران که می تواند مورد بحث برنامه «هفت» قرار بگیرد اظهار کرد: سینمای ایران از تولید، اکران، توزیع و تبلیغات گرفته تا ممیزی و توقیف و... دچار مشكلات بنیادین و پایدار است، اما هیچ کدام از این موضوعات تاکنون به طور جدی در هیچ یك از سری برنامه های «هفت» مورد بررسی قرار نگرفته است. درباره مسایل بنیادی یا گفتگویی انجام نمی شود و یا اگر صورت بگیرد همچون چند برنامه ای که پخش شد، مهمانان بی ربط با موضوع دعوت می شوند، نظریات هم بسیار شخصی و غیرعلمی است و شما شگفت زده می شوید که چطور تریبون تلویزیون در اختیار چنین اندیشه ای قرار می گیرد.
دایره منتقدان، مهمانان و سوژه های «هفت» محدود است
وی اضافه کرد: ما در حوزه اقتصاد سینما معضلات بسیاری داریم که برنامه «هفت» می تواند به رفع آنها کمک کند. روش های جدیدی که در این حوزه وجود دارد در این برنامه حتی مطرح نمی شود چه برسد به اینکه مورد بهره برداری قرار بگیرد یا مثلا به نكات و روش های كاربردی ساده ای مثل اهمیت استوری برد در كاهش بودجه تولید و افزایش كیفیت سینما توجه نمی شود. نكاتی که ممکن است پیش از شناخت، ساده انگارانه به نظر برسد اما در صورت رعایت می تواند هزینه فیلم را به یک سوم تقلیل دهد، اینها مسایلی مبنایی هستند که می توانند در «هفت» مطرح شوند. درحالیکه محور اصلی برنامه معمولا پرداخت موضوعی به یک اتفاق روزمره و یا نقد یک اثر بوده، اما کارکرد این بخش ها مثل سالاد كنار غذا است و ابتدا باید غدایی وجود داشته باشد تا سالاد و اردور معنی پیدا كند.
عبدالعلی زاده با اشاره به مسایلی که در سری های قبلی برنامه به آنها پرداخته نشده است، اظهار کرد: مسایل صنفی از دیگر مشکلاتی است که ما با آنها رو به رو هستیم. صنوف در سینمای ایران تعریف حرفه ای ندارند و اختیارات و وظایف بین صنف ها مشخص نیست. اینها معضلاتی است که برای سینمای ایران بحران ساخته ولی در دوره های قبلی برنامه «هفت» هم مورد توجه قرار نگرفتند و حالا با اینکه مدیران تلویزیون و تیم برنامه تغییر کرده اند اما باز هم گویی قرار نیست چنین مسایلی مطرح شود.
این منتقد و روزنامه نگار با اشاره به دایره محدود برنامه «هفت» در استفاده از سوژه ها، منتقدان و مهمانان بیان کرد: ما بیشتر از ۳۰ منتقد حرفه ای، نامدار و پیشکسوت در قواره استاد الاساتید داریم اما چرا دایره منتقدان این برنامه افزایش پیدا نمی کند. همچنین مهمانان برنامه «هفت» هم همیشه افراد محدودی بوده اند. در حوزه فناوری و مسایل فنی سینما ما افرادی را داریم که از تجربیات بسیار شگفتی برخوردارند اما اینها حتی یک بار هم پایشان به برنامه «هفت» باز نشده است.
«هفت» جدید هم اتاق فکر ندارد
عبدالعلی زاده با بیان اینکه در این برنامه ضرورت تشکیل «اتاق فکر» احساس نشده است، اظهار کرد: یکی از معضلاتی که در دو دوره قبل هم وجود داشت این است که این برنامه اتاق فکر ندارد. درحالیکه برنامه باید اتاق فکری متشکل از حداقل ۱۵ نفر سینماگر در حوزه های مختلف تولید و مدیریت داشته باشد، افرادی که جامع الشرایط باشند و یک نفر از چند تخصص برخوردار باشد.
وی با اشاره به ویژگی این دوره از برنامه «هفت» یادآور شد: البته سری سوم این برنامه محاسنی هم دارد که به آن اشاره می شود، همچنان که گفته شد در سری پیشین برنامه با دعوت از یک بازیگر درجه سوم سینما نوعی شیفتگی در برنامه دیده می شد درحالیکه خوشبختانه بهروز افخمی این شیفتگی را ندارد و با روحیاتی كه از او می شناسیم در برابر هرکسی می تواند به نسبت مقام و جایگاه وی حضوری موثر داشته باشد.
این منتقد و پژوهشگر شیوه گفتگوها در این دوره از برنامه را پویا عنوان کرد و گفت: شیوه این گفتگوها نسبت به قبل موثرتر و پویاتر است. این روش بدون اتلاف وقت گفتگو را جلو می برد که یک ویژگی محسوب می شود. البته قرار بود برنامه با چند مجری اجرا شود که هنوز این اتفاق رخ نداده است، بخش دیگری از گفتگوی برنامه را هم حمید گودرزی بر عهده دارد که ما نمی دانیم او چه نسبتی با اندیشه سینما دارد. قصد توهین به فرد نیست اما قطعا افراد اولاتری نسبت به او هستند که می شد از حضورشان بهره برد.
مدیران تلویزیون چندان در پی تاثیرگذاری نیستند بلکه تنها وظیفه خود را پرکردن کنداکتور شبکه می دانند
این منتقد و فیلمساز ادامه داد: ما از صدا و سیما توقع داریم وقتی به سینمای ایران ورود می کند به ظاهر سینما اکتفا نکند. تلویزیون می تواند حتی در مباحث جذاب به حوزه های تکنیکی و فناوری های نوین وارد شود. به طور مثال در برنامه می توانیم به اهمیت فناوری های روز بپردازیم، مثلا اینکه آیا نیاز است برای فیلم های تاریخی دکور فیزیکی ساخته شود؟ مسایلی که قابلیت پرداخت در رسانه ملی را دارد و برنامه های موفقی چون «آن روی سكه» در زمان خودشان بواسطه چنین رویكردی اثرگذار و ماندگار شدند. به هرحال مباحث حاشیه ای کمکی به سینمای ایران نمی کند و در شأن تلویزیون ایران نیز نیست.
این مدیر رسانه با مقایسه برنامه «۹۰» و «هفت» بیان کرد: ویژگی برنامه «۹۰» این است که به یک مساله یا معضل ورود کرده، نتیجه می گیرد و می تواند معضلی را حل کند و تاثیرگذار باشد. درحالیکه ما در برنامه «هفت» چنین نقشی را نمی بینیم. گویی این برنامه درباره مساله یا دغدغه ای در تاریکی سخن می گوید و تنها تصوراتی را مطرح می کند که به صورت کاربردی نمیتواند به آنها بپردازد. با چنین ویژگی هایی برای سینماگران و مسئولان سینمایی اهمیتی ندارد که برنامه «هفت» شب گذشته به چه موضوعاتی پرداخته است.
عبدالعلی زاده در پایان درباره دلایل رویکرد خنثی در برنامه «هفت» از یک روند کلی در تلویزیون سخن گفت و تصریح کرد: امروز به نظر می رسد محتوا برای تلویزیون اهمیت چندانی ندارد و تنها هدف مدیران از تولید یك برنامه پر کردن آنتن و رفع تكلیف است. این مشكلی است كه در سریال های داستانی، برنامه های تركیبی و... دیده می شود. در این ساز و كار، اگر هم برنامه موفقی از تلویزیون پخش می شود به خاطر دغدغه های تیم تولید آن برنامه است. متاسفانه مدیران تلویزیون چندان در پی تاثیرگذاری نیستند بلکه تنها وظیفه خود را پرکردن کنداکتور شبکه می دانند.