به گزارش خبرگزاری مهر، رقابت های درون حزبی دو حزب جمهوریخواه و دموکرات در راستای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده آمریکا از منظر بین المللی حائز اهمیت است. شاید یکی از مهمترین دلایل جلب توجه افکار عمومی به این مناظره ها، آگاهی از رویکردها و رویه هایی است که نامزد هر یک از این احزاب با تسخیر کاخ سفید ممکن است در تعاملات جهانی از آن ها بهره گیرند.
در اصول روابط بین الملل، اطلاع دقیق از مواضع نامزدهایی که برای احراز تصدی قوه مجریه تلاش می کنند، می تواند به برنامه ریزی برای تعامل و یا کسب آمادگی در راستای رویارویی با سیاست های وی منتهی شود.
لذا با هدف بررسی این موضوع خبرنگار مهر گفتگویی را با دکتر «اریک توماس وبر» انجام داده و در آن تلاش شده است تا ابعاد و زوایای پیدا و پنهان فعالیت های انتخاباتی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مورد بررسی و واکاوی دقیق قرار گیرد.
«اریک توماس وبر» مدیر اجرایی انجمن فیلسوفان آمریکا، رئیس کمیته سیاست عمومی این انجمن و استاد فلسفه و سیاست عمومی در دانشگاه «میسیسیپی» آمریکا است. کتاب «رالز، دیوئی و سازهانگاری» و «رهبری و دموکراسی» از جمله آثار وی به شمار می روند. آخرین اثر این استاد در سال ۲۰۱۵ با عنوان «در مسیر اتحاد میسیسیپی: دموکراسی و رهبری در جنوب» به رشته تحریر درآمده است.
*به عقیده شما دلیل اصلی تعدد نامزدهای انتخاباتی جمهوریخواه در کمپین درون حزبیِ شان در مقایسه با دموکرات ها برای شرکت در انتخابات سال آینده ریاست جمهوری آمریکا چیست؟
جمهوریخواهان نامزدهای انتخاباتی بسیار بیشتری در مقایسه با دموکرات ها دارند؛ زیرا تعداد نامزدهای جمهوریخواهی که همانند دو کاندیدای دموکرات از برجستگی ویژه ای در انظار عمومی برخوردار باشند کم است. این امر باعث شده است تا جمهوریخواهان با تعداد بیشتری به کارزار انتخابات وارد شوند. در میان همین نامزدها نیز برخی در ترغیب و جلب توجه مردم موفق تر عمل کرده و بعضی نیز به تغییر شرایط در ادامه مسیر رقابت چشم امید دوخته اند. «نِیت سیلور» تحلیل گر سیاسی برجسته که پیشتر در نیویورک تایمز مشغول به فعالیت بود، احتمال برنده شدن «دونالد ترامپ» در عرصه انتخاباتی را بعید تصور می کند؛ اما با توجه به اینکه تغییر موقعیت نامزدها در ادامه فرایند رقابت های انتخاباتی محتمل است، گام های آتی این حزب متنوع به نظر می رسد. به همین دلیل است که بسیاری از نامزدها خود را آماده تحرکات جدید برای کسب پیروزی کرده و آماده نیل به آن هستند. با اتکاء به همین ویژگی است که تصور برگزیده نشدن «هیلاری کلینتون» از میان دموکرات ها، برای مردم دشوار به نظر می رسد.
*چرا «دونالد ترامپ» از اقبال بیشتری در افکار عمومی آمریکایی ها برخوردار است؟ چه طبقه اجتماعی از وی حمایت می کنند؟ برخی بر این باورند که اقبال عمومی به ترامپ، از این روست که وی چیزهایی که عملاً متمایز با اظهارات دو جریان سیاسی عمده می باشد را بیان می کند. آیا شما نیز به آن باور دارید؟
دونالد ترامپ قطعاً به عنوان منتقد سنتی سیاست مداران آمریکایی از محبوبیت برخوردار است. مردمی که از جهت گیری های امور در کشور شان عصبانی هستند، برخی از مواضع اتخاذی وی را موجب امیدواری دانسته اند. وی بازیِ ویژه ای را با «سیاست های هویتی» با تمرکز بر موضوع مهاجران آغاز کرده است. به عنوان نمونه، شعار اخیر وی «دیوار بکشید» است. موضوع عجیبی که درباره ترامپ مطرح بوده و در آینده، رقابت های انتخاباتی وی را با شکست مواجه خواهد کرد، این واقعیت است که مواضع اتخاذی او گاهی شبیه جمهوریخواهان و در مواردی نیز مشابه با دموکرات ها است. این در حالیست که این مواضع به ندرت با جهت گیری های معتدل و میانه روی هر یک از دو حزب مطرح در آمریکا منطبق می باشد. به عنوان نمونه، مواضع ترامپ درباره مهاجرت و تغییر موضع وی در خصوص سیاست های بهبود استاندارد زندگی در میان جمهوریخواهان مطرح است؛ اما از سوی دیگر وی با طرح موضوع نظام جامع بیمه سلامت و اخذ مالیات از ثروتمندان به دموکرات ها متمایل می شود. ترامپ بر تهییج افراد برای جذب آراء آن ها موج سواری می کند، اما تعداد رأی دهندگانی که طرفدار ترکیبی از افکار و عقاید وی باشند در پایان اندک خواهند بود.
*بر اساس شعارهای مطرحِ دموکرات ها و جمهوریخواهان در رقابت های انتخاباتی کنونی، به نظر شما هر یک از این دو جریان سیاسی در میان مردم دارای چه جایگاه اجتماعی هستند؟
همانطور که پیشتر گفتم، به عقیده من، شعارهای معروف ترامپ برای پیروزی وی در انتخابات اولیه کافی نخواهد بود. رأی دهندگانی که برخی از مسائل بیان شده وی برایشان مهم است، به او رأی خواهند داد؛ اما مشکل اینجاست که هیچیک از مواضع اتخاذی او به اندازه کافی یکپارچه نبوده و جامعیت ندارند. شعار او با عنوان «آمریکا را دوباره قدرتمند می کنیم» تا اندازه ای محبوبیت پیدا کرده است، اما بیشتر به برخی از ایده آل گرایی های مطرح در گذشته دلالت دارد. واقعیت این است که وی تنها در برخی موضوعات مانند سلامت و بهداشت که البته مواضع جمهوریخواهان در چند سال گذشته در آن منسجم بوده است، پیشتاز است.
برادران «کُوک» که عموماً به عنوان حامیان حقوق سیاسی تلقی می شوند، اعتراضاتی را به آمار بالای زندانیان در آمریکا که مسأله نگران کننده ای برای دموکرات ها و جمهوریخواهانِ میانه رو در این کشور به شمار می آید، داشته اند. تا کنون، نامزدهای کمی به این مقوله پرداخته اند، تا جاییکه «کارلی فیورینا» آن را مطرح کرده است. با طرح این موضوع می توان گفت که اکنون فرصت خوبی برای نامزدهای دو جناح که به مسائل مهمی مانند مقوله فوق بپردازند، وجود دارد. «برنی ساندرز» به این قبیل مسائل پرداخته است؛ اما بسیاری از دموکرات ها معتقد نیستند که دیدگاه دور از دسترس وی در برخی امور لزوماً به نتایج خوبی منتهی خواهد شد.
اما باید توجه داشت که مسأله تصویب این آرزوهای بلندپروازانه را نیز بهتر است مد نظر قرار داد؛ در این راه با عنایت به ناامیدی هایی که از کنگره دیده شده و محدودیت هایی که رئیس جمهور نیز در تصویب برخی امور با آن مواجه است، شبهاتی از هم اکنون به چشم می خورد؛ اما از سوی دیگر، مسائلی از این دست، به نظر می رسد از پتانسیل خوبی برای یکپارچه سازی رأی دهندگان میانه رو برخوردار باشد. رویکرد برنی ساندرز بیشتر متمایل به گفتمان های «انقلابی» است. در حالیکه تعداد بیشتری از مردم در مقایسه با پیش بینی های چند سال گذشته از وی طرفداری می کنند، دموکرات ها به طور متوسط در خصوص بهره برداری از این فرصت تردید دارند. دموکرات ها زمانی از فرصت خوبی برخوردار بودند که هم بر کنگره و هم بر کاخ سفید تسلط داشتند.
در این میان، «هیلاری کلینتون» احتمالاً از آنجاییکه در میان دموکرات ها پیشتاز است، هنوز خیلی درباره خروجی اقداماتش احتیاط لازم را به خرج نداده است. در حال حاضر، احساس عمومی این است که مادامیکه حریف قدرتمندی از میان جمهوریخواهان ظهور نکند، کلینتون شانس اصلی ورود به کاخ سفید محسوب می شود. به خاطر داشته باشیم که در اصول سیاست، حتی یک یا دو ماه زمان زیادی است؛ لذا این حقیقت که بیش از یک سال تا انتخابات آتی ریاست جمهوری آمریکا فرصت وجود دارد به این معنا است که هر گونه پیش بینی من یا هر فرد دیگری باید با در نظر گرفتن احتمال میزانی از تغییرات مد نظر قرار گیرد.
*رسانه های عمومی به استناد نتایج نظرسنجی های اخیر از ۱۰% کاهش در محبوبیت هیلاری کلینتون سخن می گویند. دلایل این کاهش را در چه مواردی می دانید؟ چرا این اتفاق رخ داد؟ آیا این افت ادامه نیز خواهد داشت؟
پیش بینی پیشتازی کلینتون از مدت ها قبل با گمانه زنی های زیادی همراه بود. در این میان، از آنجاییکه چالش گران نیز برای به دست آوردن موقعیت تلاش می کنند، افت آراء هم امری طبیعی به شمار می آید؛ لذا لازم است تا وی کماکان از پیشتازی خود دفاع کند. وقتی وی مورد تحقیق و تفحص قرار گرفت، برخی توجهات به این امر، موجبات افت محبوبیت وی را به همراه آورد. اگر چه، عمکلرد او در اولین مناظره بسیار خوب بود، اما طرفداران ساندرز بر این باورند که وی در نهایت موفق به جلب آرا خواهد شد. مواردی که در خصوص تحقیق و تفحص هایی که در موضوعاتی از قبیل ایمیل ها و یا «بنغازی» از کلینتون به عمل آمد، اگرچه در نگاه اول نتایج منفی را برای او به همراه خواهد داشت، اما زمانیکه معلوم شود گروه های مرتبط با این موضوعات برای کسب پیشتازی خود و نه به دلیل نگرانی های واقعی به موارد فوق دامن زده اند به نفع کلینتون تمام شده و آراء افت کرده وی باز خواهد گشت.
تا زمانیکه محتوای موضوعات مطرح علیه کلینتون به صورت شفافی مطرح شده و موشکافانه اشتباهات بزرگ علیه وی را مطرح نماید، احتمال اجرای طرح تحقیق و تفحصِ جدی از این نامزد دموکرات نامحتمل به نظر می رسد. اگر آنطور که اقبال عمومی اخیر نشان می دهد، مردم به دنبال آراء و افکار وی باشند، احتمال افزایش حمایت های میانه روها از وی رو به افزایش است.
اگرچه همانطور که به آن اشاره کردم، با وجود بیش از یک سال زمان تا انتخابات آتی ریاست جمهوری آمریکا، هرگونه تعداد تغییر در آراء نامزدها می تواند محتمل به شمار آید. آنچه پیش بینی را در مقطع زمانی کنونی دشوار ساخته است، تردید درباره احتمال راه یافتن ترامپ به دور نهایی رقابت های انتخاباتی است.
گفتگو: جواد حیراننیا- مهدی ذوالفقاری