محسن اسماعیلی، عضو حقوقدان شورای نگهبان شرح نامه ۶۹ نهج البلاغه گفت: یکی از نعمت هایی که تضییع آن گناه محسوب می شود، نعمت علم و دانش است.

به گزارش خبرگزاری مهر، دکتر محسن اسماعیلی در این جلسه به بررسی نامه ۶۹ نهج البلاغه پرداخته و یکی از نعمت های الهی را عدم استفاده از آن گناه بزرگی محسوب می شود، علم و دانش عنوان کرد.

دکتر اسماعیلی تصریح کرد: در فرازی از نامه شصت و نهم نهج البلاغه، حضرت امیرالمؤمنین امام علی (ع) می فرمایند که «وَاسْتَصْلِحْ کُلَّ نِعْمَة أَنْعَمَهَا اللهُ عَلَیْکَ، وَلاَ تُضَیِّعَنَّ نِعْمَةً مِنْ نِعَمِ اللهِ عِنْدَکَ، وَلْیُرَ عَلَیْکَ أَثَرُ مَا أَنْعَمَ اللهُ بِهِ عَلَیْکَ» و یکی از نعمت هایی که تضییع آن گناه محسوب می شود، نعمت علم و دانش است.

در ادامه بخش هایی از سخنان دکتر اسماعیلی را بخوانید:

ابتدایی ترین و بدترین شکل تضییع نعمت این است که انسان از علم خود برای بهره های خودش نیز استفاده نکند. یعنی علم او نه به دیگران سودی برساند و نه نفعی برای خودش داشته باشد. در عین حال شرمندگی انسان در دنیا و آخرت از این طریق بیشتر از جاهل است.

حضرت امیرالمؤمنین امام علی (ع) در خطبه ۱۱۰ نهج البلاغه می فرمایند: «نَّ اَلْعَالِمَ اَلْعَامِلَ بِغَيْرِ عِلْمِهِ كَالْجَاهِلِ اَلْحَائِرِ اَلَّذِي لاَ يَسْتَفِيقُ مِنْ جَهْلِهِ بَلِ اَلْحُجَّةُ عَلَيْهِ أَعْظَمُ وَ اَلْحَسْرَةُ لَهُ أَلْزَمُ وَ هُوَ عِنْدَ اَللَّهِ أَلْوَمُ» به این مفهوم کسی که برخلاف علم خود عمل می کند مانند انسان نادان است چرا که حیرت زده و سرگردان است و از بیماری جهل و نادانی رها نمی شود، اما حتی بدتر از جاهل است چرا که حجت و مدرک خدا علیه او قوی تر است و حسرت و افسوس بیشتری دارد و در پیشگاه خدا قابل سرزنش تر است.

خداوند متعال در آیه ۱۴۹ سوره مبارکه انعام می فرماید: «قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ فَلَوْ شاءَ لَهَداکُمْ أَجْمَعينَ؛ بگو دلیل رسا تنها از آن خداست، پس اگر می خواست همه شما را هدایت می نمود» در واقع طبق این آیه شریفه خداوند حجت و مدرکی قاطع در برابر همه انسان ها دارد که هیچ کسی نمی تواند منکر آن شود. در این باره از امام صادق (ع) سوال کردند که این حجت کامل و بالغ نزد خداوند چیست؟   آن حضرت در پاسخ فرمودند: «ان اللَّه تعالی یقول للعبد یوم القیامة عبدی أ کنت عالما فان قال نعم، قال له أ فلا عملت بما علمت؟ و ان قال کنت جاهلا قال له أ فلا تعلمت حتی تعمل؟ فیخصمه فتلک الحجة البالغة؛ خداوند در روز رستاخیز به بنده خویش می گوید بنده من! آیا می دانستی (و گناه کردی) اگر بگوید آری، می فرماید چرا به آنچه می دانستی عمل نکردی؟ و اگر بگوید نمی دانستم، می گوید: چرا یاد نگرفتی تا عمل کنی؟ در این موقع فرو می ماند، و این است معنی حجت بالغه.» بنابراین حجت بالغه هم بر محور علم قرار دارد.

علمی که انسان از آن برای استفاده خودش استفاده نمی کند و آن را به دیگران یاد نمی دهد، مانند مال و دارایی است که جمع می کند و نه خودش و نه دیگران از آن بهره می برند و باعث عذاب قیامت می شود. همان طور که پیامبر اسلام (ص) می فرمایند : «علمی که انسان به آن عمل نمی کند مانند مالی است که به کسی نمی دهد. خودش را بدبخت کرده و آن را جمع کرده اما سودی از آن نبرده است.» اگر به علم عمل نکنیم، شکل اول تضییع علم است.

شکل دوم تضییع علم این است که آن را کتمان و پنهان کنیم. اگر انسان چیزی را می داند و با گفتن آن، مشکلی را از مشکلات مردم حل می کند نباید سکوت کند، چون در این صورت مرتکب کتمان شده که گناه بزرگی شده است. آیات تکان دهنده ای در باره افرادی که چیزی را می دانند و باید بگویند اما سکوت می کنند، وجود دارد. در فقه هم تاکید شده است که کتمان شهادت حرام است.

اگر علمای یهود و نصارا در زمان صدر اسلام علم خود را کتمان نمی کردند و با صراحت اعلام می کنند شخصی که ادعای نبوت می کند بر حق است و نشانه های او در آیین حضرت موسی و حضرت عیسی علیهما السلام آمده، در آن صورت این اندازه کافر در دنیا نبود. چون آن ها به خوبی بر حقانیت رسول اکرم (ص) آگاه بودند اما از ترس اینکه مبادا مقام و کسب خود را از دست بدهند، علم خود را کتمان کردند. به این ترتیب تا قیامت دچار عذاب خواهند بود. خداوند متعال در این باره در آیه ۱۵۹ سوره بقره می فرماید: «إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَـئِكَ يَلعَنُهُمُ اللّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ؛ کسانی را که دلايل روشن و هدايت کننده ما را، پس از آنکه در کتاب برای، مردم بيانشان کرده ايم، کتمان می کنند هم خدا لعنت می کند و هم ديگر لعنت کنندگان.»

نمونه دیگر کتمان علم در مورد ماجرای غدیر است که اگر کسانی که در غدیر حاضر بودند و با چشم خود دیده بودند که رسول اکرم (ص) حضرت امیرالمؤمنین (ع) را بعد از خود به خلافت منصوب کردند، در این صورت تاریخ به شیوه بهتری رقم می خورد، اما سکوت کردند. در خطبه ۲۶ نهج البلاغه هم آن حضرت تاکید می فرمایند که همه این افراد که درباره حق سکوت کرده اند، در غدیر حاضر بوده و با چشم های خود دیده بودند و شنیده بودند: «فَنَظَرْتُ فَإِذَا لَيْسَ لِي مُعِينٌ إِلاَّ أَهْلُ بَيْتِي فَضَنِنْتُ بِهِمْ عَنِ اَلْمَوْتِ وَ أَغْضَيْتُ عَلَى اَلْقَذَى وَ شَرِبْتُ عَلَى اَلشَّجَا وَ صَبَرْتُ عَلَى أَخْذِ اَلْكَظَمِ وَ عَلَى أَمَرَّ مِنْ طَعْمِ اَلْعَلْقَمِ و منها؛  و هم از اين خطبه به هر جاى نگريستم، براى خود ياورى جز اهل بيتم نيافتم و نخواستم كه آنها به كام مرگ روند. ديده فرو بستم، با آنكه خاشاك در ديده داشتم و شرنگ نامرادى نوشيدم، با آنكه استخوان در گلويم شكسته بود و غم گلويم را فشرده بود و من شكيبايى مى ورزيدم و به چيزى تلخ تر از حنظل، كه به كامم ريخته بودند، صبر كردم.»

همه بدبختی ها و بدعت هایی که در طول تاریخ به وجود آمده از طیف سکوت صاحبان علم است که باید علم خود را ابراز می کردند اما سکوت کردند. هر وقت به نام دین مطلبی را گفتند که از دین نبوده و دیگرانی که می دانستند سکوت کردند، کتمان علم کرده اند. پیامبر اسلام (ص) در این باره فرمودند: «لعنت خدا بر کسانی که هر وقت بدعتی در دین ظاهر می شود می دانند و باید علم خود را آشکار کنند، اما هیچ نمی گویند.»

حضرت امیرالمؤمنین به ما یاد داده‌اند که اگر علمی دارید که اظهار آن به سود مردم و جامعه است اما کتمانش کنید، تضییع نعمت کرده اید و در این صورت در قیامت بدبوترین موجودی خواهید بود که محشور می شوید و تمام جنبده های زمین چنین فردی را لعنت می کنند.

تضییع نعمت علم است در تعلیم آن. به این مفهوم که انسان چیزی را که می داند انبار کند و به کسی یاد ندهد و یا به کسی آموزش بدهد که نباید. در روایت ها تاکید شده است که برخی از احادیث را برای هر کسی نخوانید چون ممکن است شخص نفهمد یا بد متوجه شود و یا اثر عکس داشته باشد. در این صورت تضییع علم شده است. برخی مطالب درست است اما وقتی به کسی بگوییم که قابلیت درک آن را نداشته باشد، از دین گریزان می شود.