به گزارش خبرنگار مهر، یادداشت قانون اساسی شیعه(رهیافتی تاریخی به دلایل پیادهروی اربعین) نوشته محمد کاظم زوار، کارشناس حقوق بین الملل اکنون پیش روی شماست.
وقتی یزید تصمیم گرفت کاروان اهل بیت (علیهما السلام) را روانه مدینه کند، برای ظاهرنمایی و فریب افکار عمومی دستور داد امکانات لازم برای سفر را آماده کنند. امام سجاد (علیهالسلام) با خطبهخوانی، روشنگری و پای فشردن بر آرمان أباعبدالله الحسین (علیهالسلام)، یزید را وادار به عقبنشینی کرد با آنکه قصد قتل امام سجاد (علیهالسلام) را داشت. جالبتر آن است که از امام خواست تا اگر خواستهای دارد بیان کند. امام زین العابدین (علیهالسلام) سه درخواست مطرح کرد: روی آقا و مولایم حسین را به من نشان دهی تا از او توشه برگیرم به او نگاه کنم و وداعش گویم. آنچه از ما گرفته شده است (اموال به غارت رفته در عاشورا و پس از آن) به ما بازگردانده شود. اگر آهنگ کشتن ما را داری کسی را با این زنان همراه کن تا آنها را به حرم جدشان بازگرداند. یزید در پاسخ به خواستههای امام گفت: سر پدرت را هرگز نخواهی دید(سر را به تو باز نمیگردانم) و جز تو کسی زنان را به مدینه باز نمیگرداند اما اموالی که از شما گرفته شده است چند برابر قیمتش را میپردازم. امام پاسخ داد: مال تو را نمیخواهم و آنچه از ما گرفتهاند نیز از آن جهت طلب کردم که چرخ نخ ریسی فاطمه (سلامالله علیه) دختر پیامبر، روپوش، گردنبند و پیراهنش در میان آنهاست. یزید فرمان داد این اموال را به اهل بیت برگردانند. ۲۰۰ دینار نیز بر این اموال افزود. امام سجاد (علیهالسلام) اموال را گرفت و ۲۰۰ دینار را میان فقرا و نیازمندان تقسیم کرد.
بازگشت کاروان اهل بیت(ع)
در دمشق آن گونه که همه کتب معتبر نوشتهاند، مقصد کاروان اهل بیت(علیهماالسلام) مدینه بود. از پیچیدهترین پرسشهایی که فراروی محققان و پژوهشگران عاشورا وجود دارد، تعیین زمان حرکت و از همه غامضتر و مناقشهانگیزتر، آمدن به کربلا در اربعین است. در این زمینه دیدگاههای مختلفی وجود دارد. کاروان اسیران اهل بیت (علیهماالسلام) در نخستین اربعین یعنی در سال ۶۱ از شام به قصد مدینه خارج شدند اما به تقاضای آنان، مسیر تغییر یافت و به کربلا آمدند و پس از زیارت کربلا به مدینه رهسپار شدند.
چه معتقدان به اربعین اول و چه اربعین دوم یا نظر بینابین، آمدن اهل بیت (علیهماالسلام) به کربلا را انکار نکردهاند. همه معتقد به آمدن کاروان اهل بیت امام حسین (علیهالسلام) به کربلا بودهاند اما در چند و چون آن اختلاف نظر دارند. هیچکدام از مورخان قدیم و جدید مدت توقف در شام را از یک ماه و نیم بیشتر ننوشته است. نویسنده مقتل الامام الحسین نوشته است: میزان درنگ در شام بر اساس برخی کتب تاریخی کمتر از یک ماه نبوده است. روشنگری اهل بیت (علیهماالسلام) نیز وضعیتی درست کرد که یزید نمیتوانست اهل بیت را در شام نگه دارد. اگر کسی بگوید بعد از یک ماه و نیم به مدینه رفتهاند و سپس به کربلا آمدهاند، باید گفت هیچ مورخی گزارش آمدن اهل بیت از مدینه به کربلا را گزارش نداده است. اگر چنین چیزی روی میداد قطعا تعدادی از بنی هاشم که در مدینه بودند به این کاروان اضافه میشد. عمده تاریخنویسان اتصال سر مبارک أباعبدالله به تن مبارک ایشان را در اربعین دانستهاند که مسلما در اربعین دوم نمیتواند باشد.
وقتی کاروان اهل بیت (علیهماالسلام) به کربلا رسید همگان خود را از مرکبها فرو افکندند. در این هنگام چشمها دیگر بار با خاک کربلا آشنا شد. غمها تازه گردید و زخمهای پیشین سر باز کرد. همگان گریبان چاک زدند. موها پریشان کردند و گدازههای اندوه پنهان از دلها سربرآورد. چند روزی در آنجا ماندند و آنگاه به مدینه سفر کردند. درنگ کاروان را در کربلا سه روز نوشتهاند. نیز نوشتهاند زنانی از اطراف ـ احتمالا زنان بنی اسد ـ آمدند. حضرت زینب (سلامالله علیه) در میان این زنان مینگریست و میگفت: وا أخاه، وا حسیناه، وا حبیب رسول الله و ابن مکه و منی و ابن فاطمه زهرا و ابن علی مرتضی. در کنار حضرت زینب (سلامالله علیه) در میان این زنان مینگریست و میگفت: وا اخاه، وا حسناه، وا حسیناه. هنوز نشان از خیمههای سوخته، باقی بود. گودال قتلگاه چشم در چشم باز آمدگان داشت. زمین از نیزهها و تیرها و شمشیرهای شکسته نشان داشت. کودکان با مشاهده این صحنهها بلند بلند میگریستند. سکینه میگفت: وا محمداه، وا جداه.
حضرت زینب (سلامالله علیه) و ام کلثوم (سلامالله علیه) همراه با زنان و کودکان گرد مزار أباعبدالله (علیهالسلام) حلقه زدند. هر یک به زبانی ماجراهای رفته را باز میگفت: یکی از کربلا و سوزها و اشکها و سوختنها و تازیانهها میگفت و دیگری از اسارت وتلخی راه و رنجهای مجلس عبیدالله و یزید. ام کلثوم (سلامالله علیه) مزار برادر را در آغوش گرفت و گفت: جعلت فدام، قتلو فما عرفوک و ترکوک عریانا و ذبحوک عطشانا و لم یوجد احد ان یرحمک و یرحم عیالک: فدایت شوم برادر، تو را کشتند و جایگاه و عظمت تو را درنیافتند. بدنت را برهنه رها کردند و تو را شهید کردند در حالی که لبهایت خشکیده و کامت تشنه بود و هیچکس آن لحظه بر تو و خانوادهات ترحم روا نداشت.
زیارت اربعین جابر انصاری
اما آنچه مسلم است کسانی که پس از شهادت حضرت أباعبدالله (علیهالسلام) در اربعین به کربلا آمدند جابر ابن عبدالله انصاری و عطیه کوفی بودند. جابر ۱۵ سال پیش از هجرت در مدینه متولد شد یعنی هنگام وقوع کربلا ۷۶ ساله بود. او ۱۷ سال پس از کربلا نیز زنده بود و در ۹۳ سالگی درگذشت. عطیه هم از یاران و وفاداران امام علی(علیهالسلام) و از راویان حدیث بود. جابر پس از غسل و بستن احرام و زدن مادهای خوشبو قدمها را آهسته بر میداشت و با نهایت ادب و احترام به سمت قتلگاه حرکت کرد. وقتی به مزار رسید سه بار گفت یا حسین و بیهوش شد. وقتی به هوش آمد گفت: حبیب لا یجیب حبیبه؟ و چون جواب نشنید پاسخ گفت: چگونه جواب دهی حال آنکه رگهای گردنت را بریدهاند و میان پیکر و سرت جدایی افکندهاند. من شهادت میدهم تو پسر خاتم پیامبرانی و پسر امیر مؤمنانی و پسر همپیمان تقوا و فرزند هدایتی، پنجمین اصحاب کسایی، پسر سرور نقبایی، پسر فاطمه (سلامالله علیه) برترین زنان جهانی، چگونه چنین نباشی حال آنکه پرورده دست سرور پیامبرانی و در دامن پارسایان پرورش یافتی و از پستان ایمان شیر نوشیدی و با اسلام از شیر بریده شدی. پاکیزه زیستی و پاکیزه رفتی. اما دلهای مؤمنان در فراق تو دردمند است. در حالی که در خوبی تو تردیدمان نیست. سلام و خشنودی خدا بر تو باد. من گواهی میدهم که تو بر همان راه رفتی که برادرت یحیی بن زکریا رفت.
در کتاب کامل الزیارات ابن قولویه آمده، گریه ۴۰ روزه آسمان و زمین و خورشید و ملائکه را بر امامحسین (علیهالسلام) یادآور شده است. اعتبار اربعین امام حسین (علیهالسلام) از قدیمالایام میان شیعیان و در تقویم تاریخی وفاداران به امام حسین (علیهالسلام) شناخته شده بوده است. ار روز اربعین زیارت امام حسین (علیهالسلام) مستحب است و این زیارت، همانا خواندن زیارت اربعین است که از امام عسکری (علیهالسلام) روایت شده که فرمود: علامات مؤمن پنج تاست: خواندن ۵۱ رکعت نماز در شبانهروز، نمازهای واجب و نافله و نماز و شب، به دست کردن انگشتری در دست راست، برآمدن پیشانی از سجده و بلند خواندن بسم الله الرحمن الرحیم در نماز.
سنت پیاده روی اربعین
از هنگامی که نخستین زائر مضجع منور اباعبدالله الحسین (علیهالسلام)، جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین از مدینه به سمت کربلا رهسپار شد تاکنون سالها میگذرد. در این سالها علما و اولیای الهی برای زیارت سیدالشهدا (علیهالسلام) در روز اربعین اهمیت و جایگاه والایی قائل بودند و با پای پیاده از نجف اشرف به سوی کربلا رهسپار میشدند، بیشک جابر بن عبدالله، نخستین زائر کربلای معلی در روز اربعین سال ۶۱ هجری است، این سنت حسنه نیز در سالهای حضور ائمه معصومین (علیهماالسلام) با وجود حکومت سفاک و خونریز اموی و عباسی انجام شده است. در برخی از روایات تاریخی بیان شده است که زیارت کربلا با پای پیاده در زمان «شیخ انصاری» (متوفی سال ۱۲۸۱ قمری) رسم بوده است، اما در برههای از زمان به ورطه فراموشی سپرده میشود که در نهایت توسط «شیخ میرزا حسین نوری» دوباره احیا میشود.
این عالم بزرگوار اولین بار در عید قربان به پیادهروی از نجف تا کربلا اقدام کرد سه روز در راه بود و حدود ۳۰ نفر از دوستان و اطرافیانش وی را همراهی میکردند، نیز با وی بودند. «محدث نوری» از آن پس تصمیم گرفت، هر سال این کار را تکرار کند، ایشان آخرین بار در سال ۱۳۱۹ هجری با پای پیاده به زیارت حرم أباعبدالله حسین(ع) رفت. با اینکه زیارت سیدالشهدا (علیهالسلام) در اکثر برهههای تاریخی به سختی انجام میشد و جان زائران در خطر بود، اما با این وجود عاشقانه خطرات را به جان میخریدند و به پابوسی امام حسین (علیهالسلام) در روز اربعین نائل میشدند.
پیادهروی مراجع و علما تا زمان صدام ادامه داشته است، اما از زمانی که او در سال ۱۳۵۸ (۱۴۰۰ قمری) به ریاست جمهوری عراق رسید تا زمانی که در سال ۱۳۸۱ شمسی (۱۴۲۴ قمری) سقوط کرد، وقفهای در اجرای مراسم عزاداری با شکوه و پیادهرویهای دسته جمعی ایجاد شد، هر چند که برخی اخبار حکایت از پیادهروی مخفی مردم در زمان صدام داشته است که گاهی منجر به شهادت این افراد توسط نیرویهای بعث شده، اما مردم عراق با سقوط صدام، بار دیگر عشق و علاقه وصفناپذیر خود به امام حسین (علیهالسلام) را طی این چند سال به جهانیان ثابت کردهاند که در کنار دیگر محبان و شیعیان اهلبیت از کشورهای ایران، لبنان، پاکستان، هند، لبنان، قطر، امارات، کویت، بحرین و ... مراسم اربعین حسینی را با شکوهتر از سال قبل اجرا میکنند.
آینده پیاده روی اربعین
با استقبال زایدالوصف آزادگان جهان از هر دین و مذهبی از سراسر جهان خصوصا شیعیان هندی، پاکستانی و ایرانی هر سال به این شور و شوق افزوده میشود و این فرصتی برای معرفی امام حسین (علیهالسلام) و دین مبین اسلام است. این پیادهروی میلیونی فرصت بینظیری است که برای همه ابعاد آن باید برنامهریزی کرد تا از آن برای انتشار اسلام استفاده کرد. از آنجایی که میتوان گفت قیام عاشورا قانون اساسی عالم تشیع قلمداد میشود باید پذیرفت که بخش اعظمی از این قانون اساسی در اربعین حسینی به میثاق نوینی تبدیل میشود که باید از بسترهای فرهنگی و معنوی آن نهایت بهره را برد.