به گزارش خبرنگار مهر، اغلب صحبت هایی که در خصوص اربعین و پیاده روی اربعین می شود در حوزه مسائل و مناسک دینی است و کمتر به آن از دریچه های مختلف اجتماعی، سیاسی و ارتباطش با مهدویت پرداخته شده است. این در حالی است که پدیده ای با عظمت اربعین از دریچه هرکدام این موضوعات به طور مفصل قابل پرداخت است. به دلیل خلاء در این حوزه ها برآن شدیم تا پدیده اربعین را از سه جنبه جامعه شناختی، سیاسی و بین المللی و ارتباط پیاده روی اربعین با مهدویت بررسی کنیم.
در این گزارش با علیرضا شجاعیزند، جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس، حجت الاسلام و المسلمین شیخ مهدی بنیانیان واعظ و کارشناس مذهبی و سیدهادی سیدافقهی کارشناس مسائل بین الملل گفت وگو کردیم.
اربعین یک مانور صلح آمیز است
علیرضا شجاعیزند، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس در خصوص کارکرد تجمعات مناسکی مثل اربعین گفت: تجمعات مناسکی در اربعین کاکردهایی دارد که برای همین امروز ما میتواند رافع مشکلات باشد. بعضیها هم به تبع این کارکرد فکر میکنند که این حرکت باید تداوم پیدا کند و رو به گسترش باشد. من فکر میکنم آنهایی که مشارکت میکنند به کارکرد آن توجه ندارند. امثال بنده که از بیرون مانند ناظر به پدیده نگاه میکنند به تبیین و تحلیل کارکردها میپردازند. این تحصیل حاصل است.
به قول مولوی همینکه دنبال گندم هستی کاه هم حاصل میشود. یعنی اینها پیامدهای پیشبینی، مطالبه و اندیشیده نشده این پدیده است که معمولا به چشم دیگران بیشتر جلوه میکند تا به چشم کنشگران. ممکن است سالهای بعد بگویید کارکردهایی که از سال قبل حاصل شد در ملاحظات کنشگران پدید میآید، من منکر آن نیستم و ممکن است بخشی از آن عطف توجه کسانی به این کارکرد باشد.
منتهی آن انگیزههای نخستین و انگیزههای اصلی آنقدر بزرگ و ماندگار و عمیق هستند که اگر این کارکردها سهمی داشته باشند بسیاربسیار ناچیز است.لذا تبیین کارکردی این پدیده به شدت ناقص است. جامعهشناسی خیلی با تبیینهای کارکردی همسویی دارد و خیلی راغب است که از این مسیر وارد شود و این پدیده را تحلیل کند اما باید بگویم در این پدیده خاص (تبیین کارکردی) راه به جایی نخواهد برد. باید سراغ انگیزهها و دلایل رفت یعنی ببینید چه چیزی افراد را پای این ماجرا آورده است؟ آن هم پدیدهای است که از دل تاریخ همواره به شکل متصل و پیوسته برقرار بوده است و دربعضی ادوار اوج گرفته است و در بعضی ادوار افول پیدا کرده است و ما در دوره اوج آن قرار داریم.
وی در ادامه به یکی از بزرگترین کارکردهای پیاده روی اربعین اشاره کرد و گفت: پدیده راهپیمایی اربعین کارکردهای بسیاری دارد اما یکی از کارکردها در سطح خرد همین است که ما با عراقیها پدرکشتگی داشتیم، آنها پدران و برادران ما را کشته بودند و ما هم به همین ترتیب. اگر قرار بود بر اساس همان عقبه ناشی از جنگ به حیات همسایگی خود ادامه دهیم شرایط بسیار دشوار میشد. من فکر میکنم آمریکا میتوانست برای سالهای سال از ما و عراق مطمئن شود از طریق کشاکشهای ناشی از این پدرکشتگی که میتوانست در تمام طول این دههها و سدهها تداوم پیدا کند.اولا ما آن پرونده را بستیم چون میدانستیم در آن پدرکشتگی نه آنها مقصر بودند و نه این سوی ماجرا، بلکه کسان دیگری بودند که دست در این فتنه داشتند. دوما نه تنها آن پرونده را بستیم بلکه دست در آغوش یکدیگر قرار دادیم و جبهه نزاع را به سمت دیگری معطوف کردیم و هدف را در جای دیگری بنا کردیم. این یکی از کارکردها است.
یعنی همین که ما اکنون از مرزی که هشت سال در آن جنگیدیم احساس امنیت خاطر میکنیم. آنها به ما تکیه میکنند و ما به آن ها تکیه میکنیم. این بزرگترین کارکرد است. کارکرد دیگر این حرکت قدرتنمایی است که عراق توانست در سال گذشته در برابر داعش بدون هرگونه شلیک تیر و هزینه گزافی یک نمایش و جلوهای از قدرت نشان دهد. در واقع مانور صلحآمیز و توام با آرامش شیعه بود.
شجاعی زند در پایان گفت: خیلیها تلاش کردند ۲۲ بهمن، اربعین و امثالهم را با این کارناوالهایی که برای شادی و تفریح است و بیشتر هم جنبه اقتصادی- تجاری و راههای جذب در کشورهای اروپایی دارد قیاس کنند اما پدیده اربعین با هیچ کدام از فستیوالها و کارناوالها قابل مقایسه نیست؛ طبیعی است هر انسان وقتی یک پدیده جدیدی را می خواهد بشناسد ابتدا تلاش میکند آن را شبیه بکند به پدیدههایی که قبلا دیده و میشناخته است. نمونههای غربی انگیزهها و هدفهای به شدت آشفته دارد، کاملا انگیزههای مادی و لذتجویانه دارد، نه بذلی نه بخششی نه تلاشی نه جدیتی نه آرمانی نه هدفی نه شوری نه حرارتی در آن نیست.
اگر جنبه تفریحی را از آنها بگیری هیچ کس حاضر نیست بیاید حتی یک ساعت از وقتش را صرف این ماجرا بکند. ممکن است در ادیان شرقی نمونه هایی پیدا کنید که افراد ابعاد زیادی را طی می کنند تا به یک زیارتگاه برسند اما اولا آن ها تعدادشان قابل مقایسه با جمعیت سیعی نیست دوما تعدادشان رو به کاهش است بنابراین شما نظیر این را نمیتوانید پیدا کنید که بتوانید مقایسه کنید.
اربعین سیدالشهدا را به جهانیان معرفی می کند
اما حجت الاسلام و المسلمین شیخ مهدی بنیانیان از کارشناسان دینی کشورمان معتقد است پدیده اربعین تمرین نزدیکی دل های شیعیان و به تبع آن هموار شدن مسیر ظهور خواهد بود. وی در این باره گفت: برای ظهور قلوب باید به هم نزدیک شود.شیطان میداند که شرط ظهور یک دل شدن شیعه و دوستان امیرالمؤمنین است. لذا همه جنودش را به کار میبرد که با هم به اختلاف بیافتند.در روایات آخر الزمان، آمده است که چه اتفاقاتی در میان شیعه میافتد و چه گسستی در جامعه شیعه ایجاد میشود.
در حال حاضر اصلا نگاه اهل بیت به ارتباط آدمها با همدیگر هیچ کدام در جامعه ما پیاده نمیشود، اما با همه این اوصاف میبینیم در محرم مردم حول یک محور به هم محبت میکنند. در اربعین نیز ۲۰ میلیون آدم در این مراسم شرکت میکنند که نه فرهنگ مشترک دارند و نه زبان یکدیگر را میفهمد که بتوانند با هم ارتباط برقرار کنند، اینها جمع میشوند در حداقل امکانات این مراسم را انجام میدهند. بعد همین مکانات را نیز چه کسی فراهم میکند؟ خود این مردم.حول یک اسم و حول یک محور همه به هم محبت میکنند، این همان شرط ظهور است.
وی با اشاره به اینکه اربعین کارکردهای مختلفی دارد افزود: اربعین اولین کاری که میکند این است که سیدالشهدا به عالم معرفی میشود. عصر، عصر رسانه است نمیشود تجمع ۲۰-۳۰ میلیونی را مخفی کرد این در دنیا موج ایجاد میکند. هر جای دنیا هر آدمی که در فضای مجازی میگردد اجتماع ۲۰-۳۰ میلیونی را ببینید، میگوید چرا؟ برای او سوال ایجاد میشود که این اجتماع برای چیست؟ حداقلی از معرفت برای او ایجاد میشود و اسم حسین به علی را در دنیا میشنود. این سرآغاز هدایت است. این جریان هدایت خدا و رحمت واسعه است.
در عرصه جنگ نرم کم نمی آوریم
سومین فردی که با او درباره راهپیمایی اربعین گفتگو کردیم، سیدهادی سیدافقی کارشناس مسائل خاورمیانه و جهان اسلام بود. وی گفت: حرکت عظیم پیاده روی اربعین روی معادلات منطقه تاثیر میگذارد به این معنا که اولا شیعهها آدمهای متهوری نیستند،یک امام منطقی دارند که متکی به تعالیم اسلامی بوده و در آغوش رسولالله و مادری مثل حضرت زهرا(س)تربیت شده و یک قیام صددرصد الهی داشته که قیامی صرفا سیاسی و اخلاقی نبوده است. این یک قیام مکتبی است و تمام آنچه باید دریک مکتب بصورت یک منظومه در بیاید،سید الشهدا با تمام این خزائن واندوخته های مکتبی بصورت تمام قد قیام کرده است و ستونهای این مکتب را استوار تا الان نگه داشته است و روز به روز این ستون ها رفیع تر میشود، و این از دور قابل مشاهده است و دیگران میبینند و میفهمند.
بنابر این من تصور میکنم که ابتدا تصویر معنوی این مراسم باشکوه و بعد بازتاب سیاسی، منطقهای و بین المللی آن در اولویت است. اگر اربعین برای جهانیان بخوبی تعریف شود که اربعینیها چه کسانی هستند و چه میخواهند و آرمان و هدفشان چیست. به عقیده من اگر این فرهنگ باز تولید و پخش شود قطعا جهانیان هم عاشق امام حسین و مراسم اربعین می شوند.
وی افزود: کل پدیده اربعین از آن لحظهای که انسان ها از خانههایشان حرکت میکنند تا لحظهای که وارد مسیر میشوند و عرض ارادت و زیارت میکنند و برمیگردند، همهی این سیکل رفت و برگشت یک نوع نمایش قدرت نرم است. ممکن است داعشیها بیایند و از طریق بمب و خودروهای بمبگذاری شده و حملات انتحاری، از فاصله ۲۰ الی ۳۰ کیلومتری مردم را شهید بکنند، اما باز آنجا پاسخ نرم خواهد بود، یعنی خون بر شمشیر پیروز میشود. آن خونی که توسط یک شمشیر سخت جاری میشود بر همان شمشیر غلبه میکند.
این کارشناس مسائل جهان اسلام در پااین اضافه کرد: جنگ نرم دو قلمرو را هدف قرار میدهد، یکی مرکز تعقل انسانها را و یکی مرکز عشق و نفرت انسان، یعنی قلب انسان را هدف قرار میدهد. امام حسین هم عقل را تصرف میکند و هم قلب ها و دل ها را تصرف میکند.جنگ نرم دشمن در قبال ما همین است،آقای ژوزف نای گفته بود ما باید عقل و تفکر اینها رابرگردانیم تا بتوانیم پیروز شویم، وقتی تفکر جوانان ایرانی مورد تصرف ما قرار گرفت و کانون عشق را به نفرتی که ما میخواهیم تبدیل کردیم، او دیگر در اختیار ماست، او دیگر به نیابت از ما میرود و با سیستم خودش میجنگد و آن را واژگون میکند.
ما باید یک جنگ نرم الهی و الهام گرفته از مکتب سید الشهدا و قرآن و با استفاده از نفوذپذیری این آیات و روایات در عقل و دل این اروپاییها و اهل تسنن داشته باشیمکه حسین را آنگونه که هست بشناسند و خود آن ها بتوانند بدون هیچگونه تعصب حسین رابشناسند. بعد آن وقت ببینید این نور و این نفحهی الهیه و این خون به ناحق ریخته شده وجود آنها را تصرف خواهد کرد یا نه. من تصور می کنم اگر سید الشهدا را خوب بشناسیم و از ایشان دفاع و خوب نتیجه گیری کنیم در عرصه جنگ نرم کم نمیآوریم.