برنامه امضای پروتکل همکاری رئیس فدراسیون وزنه برداری ایران و وزارت آموزش و پرورش به شرط اجرایی شدن الگوی بسیار مناسبی برای همه ورزش ها و همه گیر شدن آنها خواهد بود.

به گزارش خبرنگار مهر، علی مرادی رئیس فدراسیون وزنه برداری ایران در واقع یکی از بدترین نتایج تاریخ این رشته را رقم زد و تیم ایران با این رئیس به رتبه پانزدهم مسابقات هیوستون رسید. این جملات ساده‌ترین و آماری‌ترین جملاتی است که می‌توان در مورد این رئیس نوشت اما آیا همه واقعیت همین است؟

پاسخ این پرسش منفی است، در واقع کار ساخت پهلوان و قهرمان پروسه‌ای کار بر و زمان بر است و وقتی تاریخ ریاست این مدیر را در نظر می‌آوریم و می‌بینیم، مرادی در اردیبهشت ماه همین امسال رئیس فدراسیون وزنه برداری شده متوجه می‌شویم که ساخت مبارزان با پولاد سرد و وزنه برداران در این مدت بسیار کوتاه ممکن نیست.

در واقع نمی‌توان از اردیبهشت ماه تا امروز – چیزی حدود ۷ ماه – وزنه برداری را زیرو رو کرد، شاید حتی منصفانه‌تر این است که بنویسیم، مدیران قبلی هیوستون و پانزدهمی تیم ملی را رقم زدند، هر چند این هم حرف کاملی نیست. حرف‌های مرادی دو فراز داشت که از نظر می‌گذرانیم.

اول: چند جمله کوتاه وسط مصاحبه مرادی با گروه ورزشی خبرگزاری مهر می‌درخشد:

«ما هدفمان این است که وزنه‌برداری را از حالت گلخانه‌ای درآوریم و کار توسعه‌ای انجام دهیم. با آموزش و پرورش پروتکل همکاری امضا کردیم و آقای منوچهر رضاخانی را مسئول احیای کانون‌های ورزش های دانش آموزی کرده‌ایم. ضمن اینکه با وزارت علوم و شخص دکتر پورکیانی نشست داشته‌ایم. »

مرادی به نقطه‌ای اشاره دارد که مهمترین هدف و راهکار ورزش ایران است. خیلی‌ها نمی دانند اما ظاهرا او می‌داند که وزارت آموزش و پرورش بیشترین  فضای عمومی ورزشی در کل کشور را دارد. او انگار بهتر از دیگر روسا می‌داند که مسابقات در سطح آموزش و پرورش و وزارت علوم قاعده بزرگ هرمی را می‌توانند بسازند که صد‌ها وزنه بردار از آن به سن شکوفایی برسند.

این بسیج عمومی است و شناسایی استعداد‌ها نه در گلخانه فدراسیون وزنه برداری که در سطح کل کشور. او اگر بتواند با نیروهای با تجربه استان‌ها و برقراری مسابقات سراسری در کل کشور و بین مدارس و مناطق و استان‌ها کار را درست جلو ببرد حتما تاثیر بزرگی روی وزنه برداری کشور خواهد گذاشت و نهایتا این برنامه می‌تواند الگوی درستی باشد برای به راه انداختن جو ورزشی بسیار عظیمی در ایران.

این مهم اگر چه ساده به نظر می‌رسد اما هم بسیار سخت است و هم بسیار موثر.

دوم- مرادی  در گفتگو با خبرنگار مهر، می‌گوید: «عوامل بازدارنده از قبل بوده، هست و خواهد بود و این موردی است که در همه مدیریت ها وجود داشته است، اما مدیریت کلان ورزش کشور از جمله شخص آقای وزیر و آقای سجادی کمک می کنند تا بتوانیم مشکلات را پشت سر بگذاریم. »

این حرف مرادی البته با مصاحبه های خودش پیش از سفر به هیوستون هم‌خوانی ندارد چرا که وی طی مصاحبه‌هایی از عواملی نام برده بودند که مانع از موفقیت شان شده بودند.

در دیگر ورزش ها به ویژه در فوتبال هم این حرف بارها شنیده شده است. مربی بیرون گود، مدیر قبلی، سکوهایی که خط می‌گیرند و...

در واقع در جای جای ورزش این حرف گفته می شود اما واقعیت چند جمله ساده است و آن اینکه: مدیر باید برای همه اینها برنامه ریزی کند. این وسط کاری از وزیر و معاونانش برنخواهد آمد، مرادی و دیگران باید سکوها و مربیان آلترناتیو و ... را هم مدیریت کنند و بتوانند از انرژی رقابت برای جلو بردن امور تیم ملی ایران استفاده کنند.

مدیر بیرون مانده قبلی همیشه هست، سکوهای هیجان زده در جای جای ورزش دیده می‌شوند، مربیان بیکار که با انتقاد دنبال کار می‌گردند یا می‌خواهند کار خودشان را بزرگتر از آن چه بوده نشان دهند نیز در همیشه تاریخ هستند.

باید دید برنامه و نقشه مدیریتی رئیس فدراسیون مورد نظر دقیقا برای کم کردن حاشیه‌های این‌چنینی چه بوده است؟ اگر مرادی از اینجا ضربه خورده و تیم ملی ایران از این ناحیه متضرر شده است علی مرادی با تجربیات بین المللی خود باید برنامه ای برای کنترل آن‌ها داشته باشد.