خبرگزاری مهر-سید هادی کسایی زاده: ماه رمضان سال جاری بود که در حاشیه جشن گلریزان، مادری از ما دعوت کرد تا روایت زندگی اش را بشنویم و بعد از چند روز میهمان این خانواده شدیم. قرارمان محله تسلیحات تهران بود. مادری ۳۸ ساله، دو دختربچه ۴ و ۵ ساله، یک مادربزرگ و مادر سالخورده اش ساکنان یک خانه قدیمی بودند که برای مدتی موقت در اختیار آنها بود اما سرپرست خانواده به دلیل ارتکاب به جرم در زندان بهسر می برد.
وقتی وارد خانه شدیم هستی و هلیا با عروسک های قدیمی مشغول بازی بودند و البته کمی هم از برخورد با افراد غریبه خجالت می کشیدند. مادر خانواده که ۶ سال از ازدواجش می گذشت، می گفت که در دومین سالروز ازدواجم همسرم روانه زندان شد. دعوا، درگیری، اعتیاد و حتی اقدام به قتل مادر باردار توسط همسر، تنها بخشی از خاطرات تلخ مادر هستی و هلیا بود و حتی یکبار هم انگشت دست او را شکسته بود. هرچند خانواده پدر دخترها اصرار به طلاق والدین دارند اما مادر می گفت: اگر طلاق بگیرم آنها فرزندانم را به بهزیستی می برند. یکبار هم وقتی هستی خانه آنها بود گردنش را با سیگار سوزانده بودند.
می گویند طلاق بگیر....!
مادر در آن ملاقات می گفت: بچه ها چند باری پدر را در زندان ملاقات کرده اند. هستی به پدرش گفته: چرا به خانه نمی آیی مگر نمی بینی مامان خانه مردم را تمیز می کند و دستانش زخم شده؟ می خواهم تو برای ما خرید کنی و نان بخری؟ مادر هلیا و هستی می گفت: مدرک دیپلم دارم و قبل از ازدواج در طلاسازی کار می کردم و بعد هم مهماندار مجالس بودم. الان هم هفته ای دو روز خانه های مردم را نظافت می کنم چون واقعا مخارج زندگی بالاست و درآمد چندانی نداریم.
ماهانه ۴۵۰ هزار تومان درآمد داریم
سئوال کردیم در طول ماه چقدر پول نقد دست شما می رسد؟ گفت: ۱۸۰ هزارتومان یارانه؛ ۷۱ هزار تومان کمیته امداد و حدود ۲۰۰ هزار تومان هم کار می کنم. سئوال کردیم ۴۵۰ هزارتومان برای زندگی ۴ نفر یک شوخی است؟ که مادر بزرگ گفت «شاید دخترم آبروداری کند اما من خودم از مسجد و جاهای دیگر صدقه و نذورات می گیرم». نگاهم متوجه مادر بچه ها می شود که با بیان این حرف سرش را پایین می اندازد...
وضعیت تغذیه دخترها
مادر هستی و هلیا در مورد تغذیه بچه ها می گفت: اگر کمک مردمی باشد، ماهی یک بار به بچه ها مرغ می دهیم و الا بیشتر سیب زمینی یا سبزیجات است. هزینه ها آنقدر بالاست که قدرت خرید مایحتاج خانه نداریم. در میان گفتگو، بچه ها با اسباب بازی های جدید که برایشان هدیه برده بودیم بازی می کردند. خواستیم آرزوی آنها را سئوال کنیم؟ یا اینکه بگوییم چه می خواهید... . اما تمام این سئوالات برای این بچه ها ایجاد توقع می کرد با این حال یکی از آنها گفت عمو چند ماه دیگر تولد من است...
همین آرزوی کوچک موجب شد تا دیروز و در سالروز تولد هستی کوچولو با کمک بچه های خبرگزاری مهر جشن تولدی برای آنها ترتیب دهیم و امیدوار باشیم تا شاید در آینده این روز را در انبوهی از روزهای تلخشان به نیکی یاد کنند.
تولدی که به دل بچه های مهر نشست
روز ۲۲ آذرماه ۱۳۹۴؛ نخستین روز از ایام مبارک ربیع الاول ساعت ۱۱ صبح، طبقه اول خبرگزاری مهر و بادکنک های رنگی و موسیقی تولدت مبارک... . همه چیز سریع اتفاق افتاد... از وقتی در گروه تلگرامی مهر اعلام شد که جشن تولدی در سالن اجتماعات خبرگزاری برپاست، تا زمانی که همکاران خود را برای جشن تولد آماده کردند طولی نکشید. جمع کردن هدایای نقدی، خریدهای فوری، کادوهای عروسکی و .... وضعیت تحریریه را کمی غیرعادی کرده بود و اما دیدن این جنب و جوش چقدر زیبا بود. خبرنگاران سایر رسانه ها هم که کم و بیش از موضوع باخبر شده بودند، هدایای خود را ارسال کردند.
نکته جالب اینکه روی تمام پاکت های هدیه نوشته شده بود از طرف خاله ... خاله...؛ یعنی امروز همه، خاله های هستی و هلیا شده بودند. خاله هایی که شاید حتی حضور کمشان موجب تغییر مسیر زندگی فرزندان یک خانواده زندانی شود، البته آقایان هم در این امر مشارکت ویژه ای داشتند.
به دلیل اینکه نخستین روز هفته، بعد از تعطیلات بود برخی از هنرمندان و مسئولان مرتبط با حمایت از خانواده زندانیان نتوانستند حاضر شوند اما حضور بهمن دان بازیگر سینما و تلویزیون، فرحناز رافع رئیس سازمان داوطلبان هلال احمر، محسن نصیری رئیس انجمن حمایت از زندانیان مرکز، حجت الاسلام هادی صادقی معاون فرهنگی قوه قضائیه، آقای عاصمی مشاور رئیس کمیته امداد کشور در میان شادی بچه ها قابل تامل و تقدیر بود.
بر خلاف رسم مراسم ها، سخنرانی ممنوع بود و تنها آقای نصیری مدیر انجمن حمایت از زندانیان در مورد وضعیت خانواده های زندانی سخن گفت. روشن شدن شمع ها، فشفشه ها، ترکیدن بادکنک ها و کف زدن های خبرنگاران برای هستی و هلیا فضای خبرگزاری را شاد کرده بود اما برخی از خبرنگاران با اشک شوق برای آنها کف می زدند.
هدیه های خاص روز تولد!
بعد از فوت کردن شمع ها در میان دست و تشویق حاضران هدایا یک به یک باز شد. در میان کادوها، کمیته امداد امام خمینی (ره) یک سفر مشهد مقدس برای مادر و فرزندانش و ودیعه مسکن ۱۰ میلیون تومانی اعطا کرد و خانم رافع رئیس سازمان داوطلبان هلال احمر هم غیر از هدیه ۵۰۰ هزار تومانی تامین یخچال و تلویزیون این خانواده را برعهده گرفت. دو تا عروسک بزرگ خرسی و کیک تولد هم از سوی انجمن حمایت از زندانیان و چند اسباب بازی فکری هدیه معاون فرهنگی قوه قضائیه بود.
بهمن دان در انتهای مراسم پشت تریبون قرار گرفت و گفت: من تاکنون به وضعیت خانواده زندانیان غیرعمد رسیدگی می کردم و این برنامه باعث شد تا با خودم فکر کنم که خانواده زندانیان عمد نیز مقصر نیستند و از این پس کمک ها و تلاشهایم را به سمت این خانواده ها هم سوق خواهم داد.
حجت الاسلام هادی صادقی معاون فرهنگی قوه قضائیه هم که دست پر آمده بود برای هستی و هلیا دعا کرد تا مسیر زندگی آنها در راه حق و عدالت و خوشبختی و سعادت پیش رود.
صادقی گفت: با اینکه جلسه داشتم اما خود را برای این جشن تولد رساندم و این وظیفه تمام مسئولان است تا به هر نحوی شده از خانواده زندانیان حمایت کنند.
محسن نصیری مدیر انجمن حمایت زندانیان هم آماری از وضعیت موجود خانواده زندانیان به معاون فرهنگی قوه قضایی ارائه کرد و گفت: وضعیت خانواده زندانیان نیازمند خوب نیست و مستمری کمیته امداد که هر ۲ ماه حدود ۷۰ تا ۹۰ هزار تومان است پاسخگوی زندگی آنها نیست و واقعا باید فکری کرد چراکه اگر از خانواده زندانیان نیازمند حمایت نشود قطعا تولید جرم و آسیب خواهد شد. به دنبال سخنان نصیری قرار شد جلسه ای با معاون فرهنگی قوه قضائیه در این خصوص برگزار شود.
به گزارش خبرنگار مهر، هرچند روز تولد هستی و هلیا به همت خبرنگاران مهر گرامی داشته شد اما چند هزار هستی و هلیا در کشور هستند که آرزوی برگزاری یک جشن تولد دارند؟ یا حداقل می خواهند سرپناهی داشته باشند؟ طبق آمار ۷۰ هزار خانواده زندانی در کشور نیازمند هستند و هر خانواده چندین فرزند دارند که وضعیت آنها در موضوع پیشگیری از وقوع جرم و تامین خواسته های فرهنگی و معیشتی مشخص نیست! کمیته امداد بخشی از خانواده ها را تحت پوشش دارد و تعداد زیادی از خانواده ها همچنان بدون حمایت رها شده اند.