خبرگزاري "مهر"- گروه دين و انديشه: امروز چهارشنبه هفتم صفر 1427 هجري قمري سالروز ولادت حضرت امام موسي كاظم(ع) است، امام بزرگواري كه در سنگر تعليم حقايق و مبارزه مجاهدتهاي بسياري كرد، نشر فقه جعفري و اخلاق و تفسير و كلام كه از زمان امام محمد باقر (ع) آغاز و عملي شده بود، در زمان امام موسي كاظم (ع) نيز به پيروي از سيره نياكان بزرگوارش همچنان ادامه داشت، تا مردم بيش از پيش به خط مستقيم امامت و حقايق مكتب جعفري آشنا و اين مشعل فروزان را از وراي اعصار و قرون به آيندگان برسانند.

حضرت امام موسي بن جعفر( ع )

نام امام هفتم ما ، موسي و لقب آن حضرت كاظم ( ع ) كنيه آن امام " ابوالحسن " و " ابوابراهيم " است . شيعيان و دوستداران لقب " باب الحوائج " به آن حضرت داده اند . تولد امام موسي  كاظم ( ع ) روز يكشنبه هفتم ماه صفر سال 128هجري در " ابواء " اتفاق افتاد .

دوران امامت امام هفتم حضرت موسي بن جعفر ( ع ) مقارن بود با سالهاي  آخر خلافت منصور عباسي و در دوره خلافت هادي و سيزده سال از دوران خلافت هارون كه سخت ترين دوران عمر آن حضرت به شمار است .

امام موسي  كاظم ( ع ) از حدود 21سالگي بنا بر وصيت پدر بزرگوار و امر خداوند متعال به مقام بلند امامت رسيد و زمان امامت آن حضرت بيش از سي و پنج سال بود كه از همه ائمه بيشتر بوده است ، البته غير از حضرت ولي عصر (عج ).

ويژگيهاي امام موسي كاظم(ع)

امام كاظم به تصديق همه مورخان ، به زهد و عبادت بسيار معروف بوده است . موسي بن جعفر از عبادت و سختكوشي به " عبد صالح " معروف و در سخاوت و بخشندگي مانند نياكان بزرگوار خود بود . بدره هاي ( كيسه هاي ) سيصد ديناري و چهارصد ديناري  و دو هزار ديناري مي آورد و بر ناتوانان و نيازمندان تقسيم مي كرد . از حضرت موسي كاظم روايت شده است كه فرمود : " پدرم ( امام صادق (ع ) ) پيوسته مرا به سخاوت داشتن و كرم كردن سفارش مي كرد " .

امام موسي كاظم ( ع ) نسبت به زن و فرزندان و زيردستان بسيار با عاطفه و مهربان بود . هميشه در انديشه فقرا و بيچارگان بود و پنهان و آشكار به آنها كمك مي كرد . برخي از فقراي مدينه او را شناخته بودند اما بعضي پس از تبعيد حضرت از مدينه به بغداد به كرم و بزرگواريش پي بردند و آن وجود عزيز را شناختند .

امام كاظم ( ع ) به تلاوت قرآن مجيد انس زيادي داشت . قرآن را با صدايي حزين و خوش تلاوت مي كرد . آن چنان كه مردم در اطراف خانه آن حضرت گرد مي آمدند و از روي  شوق و رقت گريه مي كردند . بدخواهاني بودند كه آن حضرت و اجداد گراميش را - روي در روي - بد مي گفتند و سخناني دور از ادب به زبان مي راندند ، ولي  آن حضرت با بردباري و شكيبايي با آنها روبرو مي شد ، و حتي  گاهي با احسان آنها را به صلاح مي آورد ، و تنبيه مي فرمود . تاريخ، برخي از اين صحنه ها را در خود نگهداشته است . لقب " كاظم " از همين جا پيدا شد .

كاظم يعني نگهدارنده و فروخورنده خشم . اين رفتار در برابر كسي يا كساني بوده كه از راه جهالت و ناداني  يا به تحريك دشمنان به اين كارهاي زشت و دور از ادب دست مي زدند . رفتار حكيمانه و صبورانه آن حضرت كم كم ، بر آنان حقانيت خاندان عصمت و اهل بيت ( ع ) را روشن مي ساخت ، اما آنجا كه پاي گفتن كلمه حق در برابر سلطان و خليفه ستمگري پيش مي آمد، امام كاظم ( ع ) مي فرمود : " قل الحق و لو كان فيه هلاكك " يعني : حق را بگو اگرچه آن حقگويي موجب هلاك تو باشد .

امام ( ع ) در سنگر تعليم حقايق و مبارزه

نشر فقه جعفري و اخلاق و تفسير و كلام كه از زمان حضرت صادق ( ع ) و پيش از آن در زمان امام محمد باقر ( ع ) آغاز و عملي شده بود ، در زمان حضرت امام موسي كاظم (ع ) نيز به پيروي از سيره نياكان بزرگوارش همچنان ادامه داشت، تا مردم بيش از پيش به خط مستقيم امامت و حقايق مكتب جعفري آشنا گردند و اين مشعل فروزان را از وراي اعصار و قرون به آيندگان برسانند .

صفات و سجاياي حضرت موسي بن جعفر ( ع )

موسي بن جعفر ( ع ) به جرم حقگويي و به جرم ايمان و تقوا و علاقه مردم زنداني شد . حضرت موسي  بن جعفر (ع) را به جرم فضيلت و اينكه از هارون الرشيد در همه صفات و سجايا و فضائل معنوي برتر بود به زندان انداختند .

شيخ مفيد درباره آن حضرت مي گويد : " او عابدترين و فقيه ترين و بخشنده ترين و بزرگ منش ترين مردم زمان خود بود ، زياد تضرع و ابتهال به درگاه خداوند متعال داشت . اين جمله را زياد تكرار مي كرد : " اللهم اني أسألك الراحة عند الموت و العفو عند الحساب " ( خداوندا در آن زمان كه مرگ به سراغم آيد راحت و در آن هنگام كه در برابر حساب اعمال حاضرم كني عفو را به من ارزاني دار ) .

امام موسي  بن جعفر ( ع ) بسيار به سراغ فقرا مي رفت . شبها در ظرفي پول و آرد و خرما مي ريخت و به وسايلي به فقراي مدينه مي رساند ، در حالي كه آنها نمي دانستند از ناحيه چه كسي است . هيچكس مثل او حافظ قرآن نبود ، با آواز خوشي قرآن مي خواند ، قرآن خواندنش حزن و اندوه مطبوعي به دل مي داد ، شنوندگان از شنيدن قرآنش مي گريستند ، مردم مدينه به او لقب " زين المجتهدين " داده بودند. مردم مدينه روزي كه از رفتن امام خود به عراق آگاه شدند ، شور و ولوله و غوغايي عجيب كردند. آن روزها فقراي  مدينه دانستند چه كسي شبها و روزها براي دلجويي به خانه آنها مي آمده است .