به گزارش خبرگزاری مهر، حسن صنوبری شاعر جوان کشور، تازه ترین سروده خود درباره رهبر شیعیان نیجریه و کشتار شیعیان آن کشور را در وبلاگ خود منتشر کرد.
سلام پیرِ خراباتِ دهر، ابراهیم!
سلام شیخِ شهیدانِ شهر، ابراهیم!
شکسته روی و محاسن خضاب
-کوی به کوی-
کُجات -مثل علی- دستبسته میبردند؟
تو شیعهای و همین بس تو را گناه بزرگ
تو عاشقی و همین بس تو را مصائب سخت
که شیعۀ عاشق
هرگز نمیشود تسلیم
بهرغم اینهمه آتش
به رغم اینهمه بت
بلند میگویم:
سلام ابراهیم!
*
سلام پیرِ خراباتِ دهر، ابراهیم!
سلام شیخِ شهیدانِ شهر، ابراهیم!
سلام ای دل راضی به ابتلای قضا
رضا به مهر خدا و به قهر، ابراهیم
*
چقدر حنجره، آواز
چقدر پنجره، نور
چقدر _آه خدایا_ چقدر اسماعیل
چه باغبانی هستی که عشق میکاری
در آن کویر خشک
به پایمردیِ فرزندهای تو از خون
چهار مرتبه جوشیده نهر، ابراهیم
*
به «جَون» فرمود آن هُمام:
«آزادی»
چه داد پاسخ، روسیاهِ پیرغلام؟
چه داد پاسخ، مردِ شکستهدل به امام؟
«اگرچه پیر شدم
هنوز در دلم آهنگِ خودنمایی هست
هنوز در سرم اندیشۀ رهایی هست
ولی نه از مولا»
به «جَون» فرمود آن امام:
«آزادی»
و جون گفت که: «آزادم از همه دنیا».
*
سپیدﹾموی سیهروی! شامِ مهرآیین!
تو آن سیاهرخی که جهان سپید از تو
امام عاقبت این رنگ را خرید از تو
به سبزشال تو و سرخباورت سوگند
که خون نمیمیرد
که بذر، میروید
سلام بر تو که در بین آتش و دودی
سلام بر تو که پایان کارِ نمرودی
*
سلام پیرِ خراباتِ دهر، ابراهیم!
سلام شیخِ شهیدانِ شهر، ابراهیم!
تو در مسیر حسینی و رهروی حسنی
به تیغ شادتری یا به زهر، ابراهیم؟
برهنه پای و محاسن خضاب
-کوی به کوی-
کُجات با سر و روی شکسته میبردند؟
کجات -مثل علی- دستبسته میبردند؟