به گزارش خبرگزاری مهر، در این برنامه سید هادی سید وکیلی، با اشاره به اختلاف بین بابیون به خصوص بعد از هجرت آنها به عراق تصریح کرد: بعد از فوت علی محمد باب از سوی افراد مختلف عضو این گروه ادعای بهاء الله مطرح شد و این خود زمینه ساز اختلافات گسترده ای در بین طرفداران این فرقه انحرافی شد.
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه در آن مقطع از طرف حسینعلی نوری که در ابتدا در پشت پرده نقش ایفا می کرد چندین راهکار برای رفع اختلافات ارائه شد، تصریح کرد: یکی از راهکارهایی که از سوی او مطرح شد، این بود که میرزا یحیی برادر کوچکترش به عنوان رهبر بابیت معرفی شود، البته این راهکار از سوی برخی دیگر از طرفداران فرقه باب مورد نقد قرار گرفت به نحوی که «عزیه» خواهر میرزا یحیی و حسینعلی نوری کتابی را به نام «تنبیه النائمین» نوشت و در آن نقدهای گسترده ای را به این دو وارد کرد. عزیه در ابتدا وارد اختلافات نمی شد ولی در جواب لوحی که از سوی پسر میرزا یحیی برای او نوشته شد این کتاب را می نویسد. او در این کتاب به تاریخ بابیت اشاره میکند و سپس نقدهای گسترده ای را به حسینعلی نوری وارد کرده و به فضای رعب و وحشتی که از حسینعلی نوری ایجادشده بود، اعتراض گسترده ای میکند.
وی ادامه داد: این رساله درجواب یک دعوای داخلی بین بابیون نوشته شده است و بیانگر اختلافات گسترده بین آنها است.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه حسینعلی نوری از جایگاه ویژه ای در بین طرفداران فرقه انحرافی بابیت برخوردار نبود که بخواهد از همان ابتدا ادعای جایگزینی باب را کند، تصریح کرد: ولی در تاریخ جدید بابیت و به عبارتی دیگر در تاریخ سازی این فرقه این مسائل و حتی رساله عمه عزیه نادیده گرفته شد و بسیاری از کتاب های تاریخی در این زمینه محو شده است.
سید هادی سید وکیلی با اشاره به اینکه عزیه از فرقه ازلی افزود: جامعه بابیت بعد از هجرت به عراق به دو شاخه اصلی تبدیل شد که یکی از شاخه های اصلی که در ابتدا قاطبه جامعه بهایی را شامل میشد شاخه ازلی و از طرفداران میرزا یحیی صبح ازل بودند.
این استاد دانشگاه با اشاره به اقدامات حسین علی نوری برای حمایت از برادرش و تشکیل یک تیم تروریستی در این ارتباط گفت: او در ابتدا به نوعی خود را سخنگوی میرزا یحیی برادر کوچکتر خود معرفی کرد تا زمینه را برای پیش برد اهدافش و معرفی خود به عنوان بهاءالله فراهم کند. شیوه کار او مبتنی بر حذف رقبای دیگر از طرق مختلف از جمله ایجاد رعب ووحشت بود. او برای رسیدن به اهداف خود همه چیز را زیر پا می گذارد و در دورهای که در عراق بود چندین رساله از جمله رساله چهاربادی و رساله هفت بادی را با ادبیات صوفی می نویسد و در واقع تلاش دارد که پیروانی را از جامعه صوفی به سمت خود جذب کند و از آموخته های خود در جامعه صوفی برای شکل گیری فرقه جدید استفاده کند.
در ادامه این برنامه علیرضا روزبهانی بروجردی استاد حوزه و دانشگاه، با اشاره به تلاش های حسینعلی نوری برای اینکه جایگاهی را برای خود در فرقه انحرافی بابیت فراهم کند دربخشی از سخنان خود با اشاره به مهاجرت بابی ها از ایران به عراق ادامه داد: زمانی که بابیون در عراق مستقر بودند مزاحمتهایی را برای زوار ایجاد می کردند، این مزاحمتها به حدی بود که زوار از شیخ علی شیخالعراقین می خواهند که بابیون را از مناطق شیعهنشین دور کنند، در ادامه این جابجایی ها بود که بابیون از عراق به استانبول و از آنجا به رومانی و دیگر نقاط هجرت کردند.
روزبهانی با بیان اینکه حسینعلی نوری خود در آن مقطع به سوء رفتار بابیون در عراق اشاره میکند، افزود: همانطور که پیش از این گفته شد حسینعلی نوری دارای جایگاهی نبود و ملاقات و گفتگوی خاصی با علی محمد شیرازی نداشته است البته بعدا در تاریخ سازی بهائیت این ادعا مطرح میشود که وقتی علی محمد شیرازی را تبعید میکنند حسینعلی نوری، او را ملاقات کرده و با او گفتوگو میکند گرچه این ادعای دقیقی نیست.
وی تصریح کرد: حسینعلی نوری از باب های متاخر محسوب میشود.