به گزارش خبرنگار مهر، فرهاد مختاری تهیه کننده و کارگردان فیلم کوتاه که تا امروز برنده جایزه خرس نقره ای جشنواره «ملل» اتریش برای آثاری چون «مرغ ها تخم نمی گذارند»، «زندگی در سکوت» و «زنگوله مرداب» شده است، طی یادداشتی خطاب به حجت الله ایوبی رییس سازمان سینمایی خواستار بازنگری در ماموریت های مدرسه ملی سینما شد. این کارگردان در این یادداشت به این مساله اشاره می کند که با وجود آموزش های انجمن سینمای جوان با سابقه آموزشی که دارد، باز هم نیازی به تاسیس مدرسه ملی سینما وجود داشت؟
در متن این نامه آمده است:
«گسترش یا تضعیف؟
برادر گرانقدر جناب دکتر ایوبی
با سلام و احترام
آنچه علیرغم میل باطنی مرا وا داشت برای نخستین بار نامه ای سرگشاده بنویسم مجموع دل نگرانی هایی است که مدتی است با آن دست و پنجه نرم می کنم.
جناب ایوبی عزیز، امید است این یادداشت را نامه ای از یک فرزند و فیلمساز دل نگران که روزگار جوانی را پشت سر نهاده و در میانسالی همچنان در مسیر تجربه گام بر می دارد به پدری قلمداد کنید که در حال حاضر حکم متولی سینمای کشور با تمام سختی هایش را یدک می کشد. کسی که دستورات و تصمیماتش امید و یا ناامیدی را در پیکر خسته و زخمی سینما و اهالی آن روشن می سازد.
نگرانی و چند سوال بنده از ایجاد مدرسه ملی سینما است.
همانگونه که حضرتعالی و بزرگان این عرصه به خوبی بر آن واقفید مجموعه سینمای جوان مجموعه ای برآمده از دل انقلاب و بی نظیر در این کره خاکی است. مجموعه ای که حدود ۶۰ دفتر در سراسر کشور دارا است و به خوبی توانسته هم رنگین کمان فرهنگی را با توجه به فرهنگ غنی و بومی کشور پوشش دهد و هم زمینه آموزش به جوانان علاقمند و مستعد در اقصی نقاط کشور حتی مناطق محروم و دور افتاده را فراهم سازد. نگاهی به لیست فیلمسازان موفق آموزش دیده در این مجموعه طی سال های اخیر در سینمای کشور به خوبی این مطلب را تصدیق می کند؛ مجموعه ای که آموزش سینما در آن متفاوت و بر اصول کارگاهی پیش می رود.
به استناد فیلمسازان به نام و موفق برآمده از دل انجمن سینمای جوان، سیستم آموزشی این مرکز با تمام کاستی ها و ضعف هایش در رقابت با مشهورترین سیستم های آموزشی دانشکده های آکادمیک سینمایی موفق عمل کرده است؛ چراکه در این شیوه به صورت کارگاهی و در میدان عمل روند فیلمسازی و تولید به هنرجویان آموزش داده می شود.
حال با وجود چنین مجموعه ای با تجربه و پخته و دارای عرض و طولی این چنین گسترده آیا نیازی به ایجاد مدرسه ملی سینما احساس می شد یا اصلاح ساختار و تقویت آن مجموعه؟ آیا اهداف مدرسه ملی سینما و ماموریتش که رشد کیفی و ارتقای سطح دانش سینماگران فرهیخته این مرز و بوم است و امری لازم و ضروری است نمی شد در سینمای جوان یا بنیاد سینمایی فارابی طرح ریزی کرد؟
آیا تمرکز بر تغییر ساختار و چابکسازی انجمن سینمای جوان (که خواست عمومی فعالان این حوزه است) و شکل دهی همان کارگاه های پیشرفته (ورک شاپ) مدنظر در این مجموعه مثمرثمر به نظر نمی رسید؟
آیا ایجاد مدرسه عالی سینما به نظر حضرتعالی موازی کاری و بزرگ شدن سیستم دولتی به نظر نمی رسد؟ (با توجه به اسناد بالا دستی و سندهای چشم انداز توسعه کشور که کوچک سازی دولت و کم کردن نقش تصدی گری و تقویت بخش خصوصی از اهداف دولت ها می باشد.)
در حالی که انجمن سینمای جوان یک الگوی موفق بومی است. بجای الگو برداری دست چندم از کشورهای غربی آیا بهتر نیست تمرکزمان بر تقویت و معرفی الگوی موفق خودمان به همان کشورهای غربی باشد.
حال اگر در نظر حضرتعالی ساختار انجمن سینمای جوان و بنیاد سینمایی فارابی کارآمد نیست و اهداف را محقق نمی سازد، چه بهتر که از این رهگذر و فرصت نسبت به تغییر ساختار و ماموریت ها اهتمام ورزید. اگر نظر بر ناکار آمدی مدیران است اساتید و بزرگان به جای ایجاد مدرسه به یاری تن خسته و بیمار این مجموعه ها آمده و روند درمان را پیش گیرند.
نیاز است حضرتعالی در جریان قرار گیرید در دوران مدیریت جناب ناصر باکیده اتحادیه فیلمسازان مسلمان کشورهای اسلامی طرح ریزی شد اساسنامه اش به امضای مسئولان فرهنگی ارشد کشورهای عضو رسید که می توانست مجموعه سینمای جوان را در عرصه تولید و پخش بین المللی وارد مرحله جدیدی سازد. امید است اساسنامه اش ملاحظه شود. حرکتی که چون دیگر اقدامات مفید با تغییر مدیریت ها و شاید سوء مدیریت دستخوش طوفان فراموشی شد.
به حتم اصلاح و تقویت و به روز شدن ساختار پخش کننده ها در گرو حمایت از حضور و تقویت بخش خصوصی است. بخش خصوصی بسیار بهتر و مفیدتر در راستای آموزش و به روزرسانی خود برای رقابت و حضور در بازارهای جهانی پخش فیلم عمل خواهد کرد. آیا تمرکز بر یک استراتژی راهبردی با هدف جذب و فعال سازی بخش خصوصی در راستای نوسازی و احداث سالن های سینما ضرورتش بیش از احداث مدرسه ملی سینما احساس نمی شد؟
حضرتعالی بهتر از هر کسی بر کیفیت و تعداد سالن های نمایش کشورهای همسایه که از سینمای قابل ملاحظه ای برخوردار نیستند واقفید. به نظر می رسد تمرکز بر تنظیم برنامه ای استراتژی محور برای ایجاد زمینه فعالیت بخش خصوصی در جهت نوسازی و احداث سالن های نمایش و رساندن تعداد آن به حداقل هزار سالن بزرگترین خدمت نه به سینما و سینماگران بلکه به ملتی دارای فرهنگی غنی و قدرشناس است که تناسبی میان جمعیت و پراکندگی جمعیتی و امکانات تفریحی و نمایشی و توزیع متوازن آن وجود ندارد.
حضرتعالی نیک می دانید تمامی پروژه های عمرانی دارای یک پیوست فرهنگی است. در راستای هدایت این پیوست ها برای ایجاد زیر ساخت و توسعه سالن های نمایشی شایسته است تدبیری اتخاذ شود. آن زمان است که سینمای ایران که توان بالایی در تولید پروژه هایی چون پروژه محمد(ص) دارد خون تازه ای در رگ هایش جریان می یابد. بخش خصوصی در عرصه تولید فعال خواهد شد و ساختارهای حرفه ای و خصوصی پخش کننده، در عرصه داخلی و بین المللی موفق تر از قبل عمل خواهند کرد.
در پایان پیشنهاد می کنم خالی از لطف نیست چند روزی به سفر پرداخته و در سالن های نمایش شهرستان ها ضمن بازدید به تماشای فیلم بپردازید. یقین دارم بیش از چند دقیقه تحمل نخواهید کرد و عمق فاجعه را خواهید دید. از اوضاع بصری سالن ها گرفته تا صندلی های زهوار در رفته. پس حق بدهید به مردم که حاضر نباشند در آن اوضاع به تماشای فیلم بنشینند. نتیجه می شود فرار مخاطب و ورشکستگی. حال بماند تعداد فیلم های تولیدی با هزینه های امروزی تناسبی با میزان فروش و تعداد سالن های سینما ندارد.
آرزومند توفیق و سربلندی حضرتعالی و همکاران محترم می باشم.
فرهاد مختاری دی ماه ۱۳۹۴»