به گزارش خبرگزاری مهر، به نقل از روابط عمومی بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان، در این مراسم که شب گذشته در شهرری برگزار شد، سیدعباس صالحی، معاون فرهنگی وزارت ارشاد در جمع شاعران افغانستانی و ایرانی تاکید کرد: ایران و افغانستان دو شاخه از یک ریشهاند. در طول تاریخ، از دوره اساطیری که رستم فرزند زال بود و رودابه فرزند محراب کابلی، عملا از نظر اساطیری ترکیبی از نسل ایران و افغانستان شکل گرفته بود. وقتی کسی در خیابانهای غزنی قدم میزند، همان احساس قدم برداشتن در کوچههای نیشابور به او دست میدهد.
صالحی گفت: زبان مشترک، فرهنگ مشترک، دین و دردها و غمهای مشترک ما را به هم پیوند میدهد. قصه پرغصه تاریخ این بوده است که تعامل بین این دو وجه مشترک بیشتر شود. گرچه این قصه با غصه آغاز شده است، اما در ادامهاش شیرینیهایی هم داشته است. اتفاقاتی که در افغانستان افتاد، گستره تعامل ما را با آنها افزون کرد. مشترکات ما انباشتهتر از یک قرن پیش است، ما با هم خاطرات مشترک داشتهایم.
معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد: هزاران شهید و جانباز افغانستانی در طول هشت سال جنگ تحمیلی بین ایران و عراق، یکی از نشانههایی است بر وجود فرهنگ مشترک بین مردم ایران و افغانستان. این محفل هم که با محوریت شعر مهاجرت برگزار شده است، نمایهای از فرهنگ مشترک بین دو ملت است.
صالحی شعر را وجهی ارتباطی بین دو ملت دانست و گفت: شعر حلقه اتصال ملت ما و ملت افغانستان است. این حلقه در سالهای اخیر قویتر شده است؛ هم در مضامین، هم قالبها و هم محتوا. در دو سال اخیر توجه به این نکته که ما با افغانستان تنها زبان مشترک نداریم، بلکه زندگی مشترک هم داریم، باعث شد که این کشور مهمان ویژه نمایشگاه کتاب شود. سال گذشته برگزارکنندگان جشنواره شعر فجر در افغانستان محفلی داشتند و امسال نیز این محفل برگزار میشود.
قزلی: سهم شعر افغانستان محفوظ است
مهدی قزلی در این جلسه گفت: شعر افغانستان، هم آن بخش که در مهاجرت شکل گرفته و هم بخشی که در خود افغانستان تولید شده، شور بهتری یافته است. بین شعر ایرانی و افغانستانی فرقی نیست. شعر فارسی اساسا مرز را به معنی سیاسی، به رسمیت نمیشناسد.
دبیر اجرایی دهمین دوره جشنواره بین المللی شعر فجر تصریح کرد: شعر فجر در سال جاری این امکان را نداشت که بخشی در جریان رقابتی، ویژه شعر افغانستان داشته باشد، اما امیدواریم بتوانیم در سال آینده برای شعر افغانستان بخشی را در نظر بگیریم، چرا که شعر افغانستان کار زبان فارسی را پیش میبرد. خوشحالیم که امسال توانستیم در محافل سهمی را به شعر مهاجرت افغانستان اختصاص دهیم، امیدواریم این سهم در سال آینده تثبیت شود.
امینی: ایران، افغانستان و تاجیکستان، کشور بیمرز شعر فارسی
در این محفل اسماعیل امینی، دبیر علمی دهمین دوره جشنواره شعر فجر در سخنانی با اشاره به دوستیهایی که با شاعران افغانستانی داشته است گفت: از جوانی شعری را دوست داشتم که با اندیشه و معنویت پیوند داشته است و شعر افغانستان شعری است که این مفاهیم را در خود دارد. سالها پیش در جلسه شعری در افغانستان داور بودم و وقتی در افغانستان حضور پیدا کردم، انگار به عمق تاریخ و پشتوانههای فرهنگی خودم سفر کرده بودم. اسم بسیاری از مناطقی که در آن سفر دیدم را پیشتر در شاهنامه و تاریخ بیقهی دیده بودم و همین باعث شده بود تا افغانستان را بخشی از هویت خودم بدانم.
امینی ایران، افغانستان و تاجیکستان را کشور بی مرز زبان فارسی دانست و خاطرنشان کرد: امیدوارم روزی برسد که قلمروی گسترده زبان فارسی به اهل سیاست نشان دهد که بی مرزی چقدر به نفع انسانهاست.
مولایی: انقلاب اسلامی شعر مهاجر افغانستان را به بلوغ رساند
در بخش دیگری از این نشست،محمدسرور مولایی، رئیس اسبق دانشگاه بامیان در سخنانی با اشاره به شعر مهاجرت افغانستان تاکید کرد:از سال ۱۳۶۳ که نخستین حرکتهای اعلام حضور شاعران افغانستانی در مشهد صورت گرفت تا سال ۱۳۷۱ که نخستین مجموعهها منتشر شد و تا امروز شاعران مهاجر راه زیادی را با فراز و نشیب طی کردند.
مولایی با اشاره به تاثیرپذیری شعر افغانستان از شعر ایران، تاکید کرد: فرهنگ و زیست مردم ایران و افغانستان شباهتهای بسیاری دارد. سال ۵۷ در ایران انقلاب بزرگی به پیروزی رسید و بعد از آن، جنگی در گرفت که که درآن هزاران تن به مرتبه رفیع شهادت و مراتب جانبازی و اسارت رسیدند. پس از جنگ با امکانات موجود، بازسازی در همه ابعاد در کشور شروع شد. در افغانستان نیز کودتایی صورت گرفت، بعد از آن مجاهدان وارد عرصه شدند و ما توقع داشتیم که صلح در افغانستان برقرار شود، اما کار به جایی رسید که همسنگران به روی هم تیغ کشیدند و این، باعث شد که راه برای ورود طالبان و نیروهای خارجی در افغانستان باز شود.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: برای شاعران مهاجر در جمهوری اسلامی، فرصت گردهمایی، نقد، خوانش شعرهای قبل و بعد از انقلاب، شرکت در مسابقات شعری ایجاد شد. کمکم صدای شعر معاصر افغانستان به گوش همزبانان ایرانیمان رسید و توانست نظر اهل فرهنگ را جلب کند.
عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی توجه به تجربیات جمعی در شعر مهاجرت را اصلی قطعی و ضروری دانست و گفت: بسیار مهم است که نسل سوم مهاجران، به تجربیات جمعی در آثار و اشعارشان توجه کنند و تجربیات فردی را که نه ماندگار است، نه پیشِ روی مخاطبان است و نه در خاطرهها ثبت میشود را به تجربیات جمعی ترجیح ندهند.
وی افزود: همه شعرهایی که در جریان شعر مهاجرت ثبت شده، خوب است اما جهانی نشده. نقد بیرحم است، ملاحظه ندارد. هر شاعری باید در پی ماندگاری شعرش باشد و این مساله مهمی است که شعر مهاجر افغانستان هنوز نتوانسته جهانی شود.
مولایی ادامه داد: ساختن دوباره سرزمین افغانستان جز به دست مردم افغانستان میسر نیست و این مهمترین پیامی است که در شعر مهاجرت میتوان یافت. احساس ناامیدی که مانند ویروس دامن همه را گرفته است، در کشور ما وجود دارد؛ این مساله علتجویی نمیشود. شعر مهاجرت نویدی برای فردا ندارد، این از جمله مهمترین ضعفهای شعر مهاجرت است.
این استاد دانشگاه گفت: وقایع پساطالبان در شعر مهاجرتِ بعد از دهه هشتاد در شعر مهاجران به جز در آثار ۷-۸ نفر شاعر مهاجر، در آثار دیگران دیده نشده است. شریف سعیدی، محمدکاظم کاظمی، مظفری، فیاض، دهقان و قنبرعلی تابش از آن جملهاند.
رجایی: کشورهای فارسیزبان اتحاد خود را حفظ کنند
در بخش دیگری از این مراسم، محمدسرور رجایی، دبیر جلسه در سخنانی با اشاره به رفاقت صمیمی شعر ایران و شعر افغانستان با یکدیگر گفت: ما در این جلسه که در جنوب شهر تهران برگزار میشود، خود را میزبان شاعران ایرانی میدانیم.
رجایی با اشاره به امکان ارائه ویزای فرهنگی به شاعران افغان که در ایران زندگی میکنند، افزود: چندی پیش، علیمحمد مودب، از ضرورت اعطای ویزای فرهنگی به فعالان ادبی و اهالی قلم اهل افغانستان گفته بود و این یک مساله مهم برای جامعه افغانهای مقیم ایران محسوب میشود.
دبیر محفل شعر ری در دهمین دوره جشنواره بین المللی شعر فجر سه کشور ایران، افغانستان و تاجیکستان را یک کشور بزرگ یکپارچه در زبان فارسی دانست و افزود: زبان فارسی آنقدر بزرگ و موثر و مهم است که میتواند یک قوای بزرگ در زمینه ایجاد وحدت بین فارسی زبانان داشته باشد، اساسا چرا ما فارسیزبانها نباید از این ابزار مهم و موثر استفاده کنیم، در حالیکه چند کشور کوچک حاشیه خلیج فارس بتوانند بر اساس زبان مشترک، بین خود وحدت ایجاد کنند؟
این شاعر افغانستانی خاطرنشان کرد: افغانستان با همه دربدریها، سختیها، مشکلات و مصائب، باز هم وطن ماست. سرزمین گل و باران و تبسم است. این تبسم وقتی به افغانستان بازمیگردد که شاعران، فرهگنیان، اهل قلم دست به دست هم بدهند. مردم جمهوری اسلامی دست ما را بگیرند و ما را از کمکهای فرهنگی و هنری خود محروم نکنند.
جعفریان: تاریخشفاهی جنگ در افغانستان مغفول مانده
در بخش دیگری از این مراسم، بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان، به عنوان مجری دهمین دوره جشنواره بینالمللی شعر فجر از محمدحسین جعفریان، روزنامهنگار، نویسنده، شاعر و رایزن اسبق فرهنگی ایران در افغانستان تجلیل کرد. جعفریان در سخنانی که در این جمع طرح کرد، گفت: برگزاری محافلی از این دست با حضور شاعران و نویسندگان اهل افغانستان زمانی برای ما یک رویا بود و بسیار خوشحالیم که امروز این محفل در کشور ما برگزار میشود.
این روزنامهنگار با اشاره به رونق خاطرهنویسی و تاریخ شفاهی در کشور ما گفت: زمانی که کارم را با ادبیات مقاومت شروع کردم، متوجه شدم بسیاری از کتابهایی که درباره جنگ تحمیلی منتشر شده است، برای فروش مشکلاتی داشته است. تیمهایی برای تحقیق به فرانسه و آلمان رفتند و نتیجه تحقیقات خود را به ما منتقل کردند. با شیوه جدیدی که کار را شروع کردیم، توانستیم کتابهای بسیار خوبی منتشر کنیم که از جمله آن ها، دا و نور الدین پسر ایران و پایی که جا ماند بود.
وی تاکید کرد: بخشی از حوزه هنر و ادبیات افغانستان رشد بسیار خوبی داشته است. شعر موفقیتهای خوبی کسب کرده، اما ثبت خاطرات از جریان ادبیات افغانستان کمتر توانسته است به توسعه برسد و جایگاه واقعیاش را بیابد، در حالیکه اگر به اتفاقاتی که در افغانستان افتاده است، خوب نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد میتوانیم کتابهایی به مراتب بهتر از دا در افغانستان منتشر کنیم؛ چرا که حکایت جنگ در افغانستان حکایت غریبی است و داستانهای حیرتآور و تکاندهندهای دارد.
جعفریان در پایان سخنان خود، با یاد کردن از شهدای افغانستانی، یاد و خاطره شهید افغانستانیِ مدافع حرم، شهید رضا اسماعیلی را گرامی نگاه داشت.
در این محفل محمدافسر رهبین، رایزن فرهنگی سفارت افغانستان در ایران نیز حضور داشت و در سخنانی در ستایش شعر مقاومت گفت: شعر در افغانستان، با وجود جنگ و مقاومت از سه چهار دهه قبل به کار خود همچنان ادامه میداد، اما مقاومت در ادبیاتی که به مخاطب عرضه میشد، حضور محسوسی نداشت. اما اتفاقی که در شعر افغانستان در حال حاضر افتاده است، شکلگیری مفهوم مقاومت در شعر شاعران است. رهبین در این جلسه با خوانش شعری از خود، با تشویق مخاطبان روبرو شد.
شایان ذکر است در محفل شعر مقاومت که در کتابخانه عمومی سیزده آبان در شهر ری برگزار شد، شاعرانی از ایران و افغانستان حضور داشتند و شعرخوانی کردند. میلاد عرفانپور، علی داوودی از ایران و تکتم حسینی، امان الله میرزایی، زهرا زاهدی، حمید مبشر، زهرا حسینزاده، دکتر شوکت علیمحمدی، حکیم علیپور، محمدحسین فیاض و علیمدد رضوانی از افغانستان در این محفل آثار و اشعار خود را قرائت کردند.
گفتنی است پس از این محفل، محفل شعرخوانی ایلام در تاریخ ۳ بهمن سال جاری در تالار اجتماعات اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی این شهرستان برگزار میشود.