به گزارش خبرگزاري مهر تامين انرژي از ابتداي تاريخ بشريت از مسائل مهم بشري بوده است و مجموعه تلاش ها براي دستيابي به انرژي هاي پربازده موجب شده است تا سوخت هاي نو و پاك در بين جوامع گسترش يابد . چوب ، زغال ، نفت سفيد و گاز ، مازوت ، گاز ، نيروي آبي و نيروهاي هسته اي ، خورشيدي و نهايتا بادي مهمترين منابع شناخته شده براي تامين انرژي هستند . در اين بين چوب ، زغال سنگ ، نفت و مازوت جزء انرژي هاي فسيلي آلاينده محسوب مي گردند و انرژي هسته اي ، گاز طبيعي و نيروهاي آبي ، خورشيدي و بادي در زمره انرژي هاي پاك قرار دارند .
نظر به اهميت انرژي هاي دسته دوم ، نگرش كشورها براي دستيابي بر روي اين قسم از انرژي ها متمركز شده است . در بين انرژي هاي مطرح شده، انرژي هسته اي از بازدهي اقتصادي زيادي برخوردار است اما تكنولوژي بالايي را مي طلبد كه همه كشورها توانايي دستيابي به آن را ندارند . برخلاف انرژي هسته اي، گاز طبيعي نياز به تكنولوژي پيشرفته ندارد بلكه سرمايه و توافقات لازمه را براي ترسيم شاهراه هاي ارتباطي مي طلبد . در حال حاضر انرژي هسته اي و گاز طبيعي در كانون توجه كشورها قرار دارد و مناطق مختلف جهان تلاش گشترده اي را براي دسترسي به اين منابع انرژيك آغاز كرده اند .
در بين مناطق مختلف دنيا ، قاره اروپا به عنوان بازار دائمي مصرف اين گونه انرژي ها از اهميت متمايزي نسبت به ساير مناطق برخوردار است . با توجه به درگير شدن كشورهاي اين منطقه در بحران گاز طبيعي اوكراين و نظر به اهميتي كه اين انرژي براي ج. ا. ايران به عنوان دومين كشور دارنده ذخاير آن برخوردار است و مي تواند اهميت جمهوري اسلامي ايران را در آينده افزايش دهد .
به گزارش "مهر" انجمن جهاني انرژي ( IEA ) اعلام كرده است درصد سهم گاز طبيعي در سبد انرژي جهان از سقف 5 درصد كنوني به 28 درصد در سال 2030 خواهد رسيد . مصرف كنوني اروپا در حال حاضر 260 ميليارد متر مكعب است كه پيش بيني مي شود در سال 2020 به 480 ميليارد متر مكعب برسد . بخشي از گاز مصرفي اروپا توسط كشورهاي اروپايي دانمارك ، هلند ، انگلستان ، نروژ و روسيه تامين مي شود و بخشي ديگر نيز از كشورهاي شمال قاره آفريقا و حوزه خاورميانه تامين مي گردد .
در بين كشورهاي اروپايي ، توليد و توزيع گاز با هم متناسب نيستند . به عنوان مثال هلند و روسيه بزرگترين صادركنندگان گاز نسبت به توليداتشان هستند كه پيش بيني مي شود هلند بين سالهاي 2009 - 2011 به دليل كاهش ذخاير نسبت به رشد مصرف از گردونه صادركنندگان خارج گردد . انگلستان و دانمارك نيز از جرگه كشورهاي مستقل در تامين گاز به كشورهاي وارد كننده در طي چند سال آينده تبديل گردند و تنها نروژ به دليل سرمايه گذاري و داشتن ذخاير قابل توجه به يك كشور صادركننده مهم همراه با روسيه خواهد بود .
روسيه 25 درصد از گاز طبيعي اروپا را از ميادين سيبري غربي تامين مي كند كه اين امر حاكي از وابستگي اروپا در مقابل گاز روسيه مي باشد . ساير كشورهاي اروپايي حرفي براي گفتن در زمينه توليد گاز ندارند . بر همين اساس اروپا در زمينه ذخاير اين ماده مهم و مقرون به صرفه فسيلي فقيراست و مجبور است براي آينده از مبادي مختلف به تامين نياز خود بپردازد .
با اين توصيف پيش بيني مي شود مسايل سياسي و تلاش كشورهاي اروپايي براي خارج شدن از انحصار توليدات روسيه ، اين كشورها را به سمت تامين گاز از پنج حوزه ذخاير جهاني بكشاند . بعضي از اين حوزه ها به صورت گاز طبيعي مايع ( LNG ) صادركننده گاز به اروپا هستند اما توجه اروپا به اين مناطق در آينده بيشتر خواهد شد . الجزاير و نيجريه در اين طيف از كشورها قرار دارند . اما پنج حوزه تامين كننده گاز اروپا در مقطع كنوني و آينده به شرح زير مي باشند .
ليبي ، الجزاير و مصر در شمال افريقا در حوزه نخست از اهميت براي اروپا قرار دارد . در حال حاضر ليبي از طريق لوله گاز موسوم به " خط سبز " بيشترين ميزان گاز را به ايتاليا و اروپا صادر مي كند و كشورهاي الجزاير و مصر نيز از طريق كشتي هاي مخصوص ( LNG ) به ترمينالهاي جنوب اروپا گاز مي رسانند . اروپائيان در زمينه "گاز مايع" سرمايه گذاريهاي زيادي را در مصر و الجزاير به دليل نزديكي به اروپا انجام مي دهند . اين روند سهم اين دو كشور را در سبد مصرفي گاز اروپا افزايش خواهد داد ضمن آنكه ليبي نيز قصد دارد سقف صادراتي خود را از 8 ميليارد متر مكعب در سال 2005 به 30 ميليارد در سال 2030برساند .
قطر ، امارات ، يمن ، عمان و ايران در خاورميانه در حوزه دوم از اهميت قرار دارند . در بين كشورهاي فوق به غير از ايران انتقال گاز از طريق خط لوله براي ساير كشورهاي منطقه خارج از تصور است و مسافت طولاني مسير صادرات گاز را به شكل گاز طبيعي مايع مقرون به صرفه كرده است . در اين بين ايران با سرمايه گذاري در صنعت ( LNG ) از طريق خليج فارس و از مسير تركيه با خط لوله بهترين فرصت را براي تامين گاز اروپا در اختيار دارد . دانستن اين نكته كه 8 درصد از ذخاير شناخته شده جهان تنها در يك حوزه مشترك بين ايران و قطر قرار دارد اهميت اين حوزه را در آينده بازار اروپا مشخص مي كند .
كشورهاي تركمنستان ، آذربايجان و قزاقستان در حوزه سوم از اهميت براي بازار اروپا قرار دارد . اين منطقه از نظر ذخاير و نزديكي به اروپا در شرايط مناسبي قرار دارد اما وجود اختلاف در بين كشورهاي منطقه و ترس از وابستگي به كشور روسيه درجه اهميت اين حوزه را نسبت به ساير حوزه ها كاهش داده است .
به گزارش "مهر" نيجريه و آنگولا در غرب افريقا نيز در كانون توجه اروپا قرار دارد . آنگولا اگر چه هنوز گام عملي براي صدور گاز انجام نداده اما كشورهاي اروپايي براي آينده به ذخاير اين كشور نظر دارند . نيجريه صادرات به صورت گاز مايع را شروع كرده است و پيش بيني مي شود در آينده سرمايه قابل توجهي را در اين صنعت جلب كند .
ترينيداد و توباگو و ونزوئلا در منطقه كارائيب به منظور تامين نياز مناطق غربي اروپا همانند پرتقال و اسپانيا در درجه پنجم از اهميت براي صدور گاز به اروپا به صورت گاز مايع قرار دارند .
ارزيابي ها نشان مي دهد وارد شدن حوزه هاي ذكر شده به سبد تامين بازار گاز اروپا موجب خواهد شد وابستگي اروپا به گاز روسيه كاهش يابد . همچنين صنعت ( LNG ) به صورت گسترده اي رونق يابد و سرمايه هاي قابل توجهي به سوي اين صنعت روانه شود . در اين بين ج . ا. ايران نيز به شرط رايزني و بازاريابي مي تواند از شانس بيشتري در سبد بازار گاز اروپا داشته باشد . ديدار چندي پيش مقامات شركت "اي اون" آلمان براي انتقال گاز ايران از طريق خط لوله گاز ناباگو تركيه مويد مطلب فوق است .
ايران با دارا بودن دومين ذخاير گازي جهان و نياز كشورهاي اروپايي آلمان ، اتريش و كاهش وابستگي شان به روسيه مي تواند از منبع گاز به عنوان يك هدف راهبردي استفاده كند . شركتهايي چون "اي اون" با ورود به بازار ايران بهتر مي توانند جايگاه چانه زني خود را با شركت "گازپروم" روسيه بهبود بخشند . بر همين اساس فرصت مناسبي است كه ج. ا. ايران صدور گاز به شيوه گاز مايع طبيعي و از طريق قراردادهاي دو جانبه با كشورهاي اروپايي بهترين گزينه براي نفوذ در بازار گاز اروپا برقرار نمايند .