به گزارش خبرنگار مهر، رونمایی از انشقاق موجود در فوتبال نبود اما شاید اوج دوگانگی موجود در فوتبال ایران را میتوانستید در برنامه نود ببینید آنجا که عادل با کجسلیقگی هر دو کارشناسی را که دعوت کرده بود، مربیانی ایرانی و مدافع مایلیکهن و خاکپور بودند و مخالفان کی روش و مربی خارجی.
اشتقاق موجود در فوتبال ایران دقیقا همین است. در هیچ کجای تاریخ تا این حد فوتبال دو شقه نشده بود که عدهای بسیار زیاد مدافع مربی خارجی باشند و برخی هم با گوشهای پنبه گذاشته مدام بگویند مربی داخلی باید استفاده شود.
تضاد فوق العادهای شده که با خوب کار کردن نسبی برانکو و کیروش و بد کار کردن نسبی خاکپور و مایلیکهن به اوج خود رسیده است. این چشم بسته دفاع کردن تا جایی جلو رفت که یکی از کارشناسان حتی تغییرات بسیار زیاد در چهار بازی و عدم انسجام و رسیدن به ترکیب اصلی را هم میخواست به عنوان یک حسن اعلام کند!
در واقع در چهار بازی دو شکست داشتهایم که در آن دو شکست پنج گل دریافت کردهایم آن هم نه در خود المپیک که در رقابتهای مقدماتی، اما باز هم مایلیکهن و مربیان داخلی از تیم امید تعریف میکنند اما تیم بزرگسالان با آن نمایش قدرتمند خود جام جهانی مقابل آرژانتین و نیجریه و بعد از آن مقابل شیلی و سوئد و ژاپن را از دید برخی آنها عباس آقای تدارکات چی هم میتوانسته بگیرد.
به این میگویند بزرگترین انشقاق تاریخ فوتبال ایران. این موضوع شده یک جور جنگ نژادی در حالی که این یک تعبیر غلط است و اشتباه. در فوتبال هم مثل همه علمها و صنعتهای دیگر موضوع، علم و مدیریت است نه نژاد اما میبینیم که بحث را نژاد پرستانه دنبال میکنند و به همین دلیل حرفها هر روز غیر منطقیتر میشوند. آنها که موافق مربی خارجی هستند همان می بینند که خودشان می خواهند و آن ها که مدافع مربی داخلی هستند همان که دل خودشان میخواهد.
در مورد تیم امید انتخاب خاکپور و مایلی کهن از ابتدا غلط بود. این را نه سلیقه و تصور که کارنامه میگوید. کارنامه مایلی کهن پر از شکست بود و خاکپور همه کارنامهاش چند روز سرمربیگری در استیل آذین و البته چند سال مدرسه فوتبال در آمریکا؛ در حالی که مربیان داخلی بهتری مثل فرکی، منصوریان، ابراهیم زاده و ... بودند که میتوانستند تیم امید را در دست بگیرند و احتمالا نتایج بهتری هم به دست بیاورند.
در هر حال باید تاکید کرد که بسیاری از کارشناسیها متاسفانه نه از روی واقعیت و علم که سنگ خود به سینه زدن شده است. خاکپور اتفاقا سوزانده شد. این مربی جنتلمن که نمونه درک و ادب او را در ایران کمتر سراغ داریم میتوانست آینده فوق العادهای داشته باشد اما خیلی زود و بدون کارنامه بر صندلی تکیه زد که برای آن باید کمی بیشتر تجربه کسب میکرد.
در واقع اگر چه خاکپور را ما مقصر میدانیم اما با این وجود فدراسیون فوتبال و به ویژه وزارت ورزشی که کرانچار را کنار گذاشت از خاکپور بسیار مقصرتر است که تیم امید را حراج کرد و تصمیمها از چند کانون مختلف برای این تیم انجام میگرفت.