به گزارش خبرنگار مهر، چهارشنبه ۷ بهمن ماه هفتمین روز از برگزاری سیوچهارمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر ۶ نمایش در بخش خیابانی و ۹ اثر نمایشی در بخش صحنهای به صحنه رفتند.
در بخش خیابانی «پریگرینوس» از لهستان ساعت ۱۵:۳۰، «بودن یا نبودن در میدان جنگ» از دهلران ساعت ۱۶:۳۰، «عروسکها عاشق میشوند» از تهران ساعت ۱۷، «خانه» از اراک ساعت ۱۸ در محوطه مجموعه تئاتر شهر و همچنین دو نمایش «مین بال» از رشت در باغ هنر و «خوشه برنج» از آمل در محوطه برج میلاد هر دو ساعت ۱۷ اجرا شدند.
در بخش صحنهای نیز نمایشهای «تکههای سنگین سرب» به کارگردانی ایوب آقاخانی در تالار چارسو، «تعبیر خواب» به کارگردانی صمد آذرخش در تالار سایه، «دعوت به دو نمایش همراه» محمد رحمانیان در تالار قشقایی، «ملودی شهر بارانی» به کارگردانی علیرضا پارسی در تماشاخانه سنگلج، «شرم و دغدغه» به کارگردانی سیدجواد اشکذری در تالار مولوی، «وقتی ما مردگان برمیخیزیم» به کارگردانی شهاب آگاهی در تالار حافظ، «طپانچهخانم» شهابالدین حسینپور در تالار استاد سمندریان، «عاشقانه فریدون» به کارگردانی علی اصغر ثلاثی در تالار استاد انتظامی و «ماهیهای نه ماهه» به کارگردانی مهدی تنگستانیزاده در تماشاخانه سرو میزبان علاقهمندان به هنرهای نمایشی بودند.
نمایش «دعوت به دو نمایش همراه» به کارگردانی محمد رحمانیان شب گذشته در دو نوبت ۱۷:۳۰ و ۱۹:۳۰ در تالار قشقایی به صحنه رفت. این اثر نمایشی که از دو بخش تشکیل شده بود، در بخش دوم ادای دینی بود به هما روستا بازیگر فقید تئاتر و سینمای ایران که چند ماهی است دار فانی را وداع گفته است.
قبل از آغاز این اثر نمایشی محمد رحمانیان روبروی تماشاگران حاضر شد و در سخنانی عنوان کرد: در روزهای اخیر مطالبی شنیدم که من را آزرده کرده است. شنیدهام که برخی در اجرای نمایش «اروند خون» به اعتراض سالن نمایش را ترک کردهاند. معتقدم که ما به کمی صبر و تحمل احتیاج داریم و بهتر است این اعتراضها را برای بیرون از سالن نمایش و یا نشستهای خبری بگذاریم. البته میدانم برخی از دوستان برای این سالن را ترک میکنند که میخواهند به نمایش بعدی برسند.
این نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر ادامه داد: خواهش میکنم اگر برنامه بهتری است، همین الان سالن را ترک کنید چون نمایش ما خیلی خستهکننده است. این نمایش دو قسمت دارد که بخش اول آن ۵۵ دقیقه و بخش دوم ۳۵ دقیقه است. این دو نمایش به فاصله ۵ دقیقه اجرا میشوند و اگر کسی دوست داشت از سالن خارج شود میتواند در این ۵ دقیقه این کار را انجام دهد.
کارگردان نمایش «هامون بازها» اضافه کرد: امسال اولین سالی بود که من به جشنواره دعوت نشدم. البته از سال ۸۸ تا ۹۱ چندین دوره به جشنواره دعوت نشدم که برایم مایه افتخار بود ولی از سال ۹۲ به بعد همیشه من را برای حضور در جشنواره دعوت میکردند. در این دوره خودم با مرکز هنرهای نمایشی تماس گرفتم و به آقای شفیعی گفتم که علاقهمندم در جشنواره حضور داشته باشم و شرکت در این دوره یکی از افتخارات من است. خوشحالم که با مساعدت سعید اسدی توانستیم در این دوره حضور پیدا کنیم.
رحمانیان در پایان صحبتهایش بیان کرد: در طول یکسال گذشته درگیر کار سینمایی شده بودم که خیلی من را آزار داد، اما از وقتی که وارد تئاتر شدم و دوستان و همکارانم را دیدم، حالم بسیار خوب شد. امیدوارم حال شما هم از دیدن این نمایش خوب شود.
اپیزود اول این اثر نمایشی برگرفته از نمایشنامه «لباسی برای مهمانی» نوشته خود رحمانیان بود که در این اجرا با تغییراتی در فضاسازی و برخی از دیالوگها به صحنه رفت. البته این نمایشنامه نیز با اقتباس از نمایشنامه «دعوت» نوشته غلامحسین ساعدی نوشته شده است.
در اجرای این نمایش شاهد آماده شدن دختری برای رفتن به یک مهمانی مهم هستیم که در این بین زنی به نام آسیه که به نظر میرسد خدمتکار او است، مدام در صحنه رفت و آمد دارد و ظاهرا برای آماده شدن به وی کمک میکند، اما نهایتا با رفتارهای دختر و برخوردهایی که آسیه با او میکند متوجه میشویم که در واقع او در یک تیمارستان بستری است و از لحاظ روانی دچار مشکل شده و فکر میکند باید برای مهمانی رفتن آماده شود، اما بعد از آماده شدن، فراموش میکند که به کجا دعوت شده و قرار است به چه مهمانی برود.
اما بخش دوم از اجرای این اثر نمایشی در واقع ادای دینی بود به هما روستا بازیگر فقید تئاتر و سینمای ایران. این بخش از نمایش با دیالوگ مهتاب نصیرپور که گریمی به شدت شبیه به هما روستا داشت آغاز میشد که روبه تماشاگران یکی از دیالوگ های معروف فیلم «مسافران» به کارگردانی بهرام بیضایی را به زبان میآورد که در آن هما روستا رو به دوربین عنوان میکند «ما به تهران نمیرسیم... ما همه میمیریم...».
در ادامه شخصیتی که مهتاب نصیرپور آن را ایفا میکرد یادآور هما روستا بود و وی در این نقش ارجاعاتی به آثار مختلفی از جمله «مسافران»، «پیش از ناشتایی»، «باغ وحش شیشهای»، مردههای بیکفن و دفن»، «بازرس»، «ازدواج آقای میسیسیپی»، «دایی وانیا» و «مرغ دریایی» داشت که هما روستا در مقاطع مختلف سنی در همگی آنها ایفای نقش کرده بود.
نصیرپور در این اپیزود در نقش بازیگری ایفای نقش میکرد که برای رفتن به سالن اجرای بهترین نمایش عمرش آماده میشود، اما بعد از آماده شدن فراموش میکند که قرار است به کجا برود و در چه سالنی بازی دارد. برخی از دیالوگهای این اپیزود به اپیزود اول این نمایش شباهت داشت.
در اجرای اپیزود دوم نمایش «دعوت به دو نمایش همراه» بسیاری از مخاطبان در تاریکی سالن اشک میریختند چون نوع بازی مهتاب نصیرپور و ارجاعاتی که به نمایشهای هما روستا داده میشد، مخاطبان را به یاد هما روستا میانداخت. رحمانیان قصد داشت این نمایش را در تابستان امسال و در زمان حیات همه روستا اجرا کند اما با وجود تلاش های زیاد این اتفاق میسر نشد.
اجرای دوم این اثر نمایشی نیز با استقبال بسیار تماشاگران همراه بود تا جایی که اجرای دوم با کمی تأخیر آغاز شد. در اپیزود اول این نمایش پرستو رحمانیان و سها سناجو بازی داشتند و اپیزود دوم با حضور مهتاب نصیرپور اجرا شد.
این نمایش امروز پنجشنبه ۸ بهمن ماه نیز در دو نوبت ۱۷:۳۰ و ۱۹:۳۰ در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر به صحنه میرود.