امیرعلی نصرالله زاده در پلاس نوشت: در هر کدام از حوزهها حزب دموکرات یک سوله اجاره میکند و خلقالله دعوت میشوند که فعل caucusing را به جا بیاورند. این مدلی که روی زمین خط میکشند (حالا یا کار دیگری میکنند) و میگویند آقایان خانمها بروید داخل دایره خودتان بایستید. یک دایره هم میکشند برای کسانی که از قبل تصمیمشان را نگرفتهاند. بعد میشمارند. اگر دایره نامزد شما کمتر از ۱۵درصد رأی داشته باشد، باید بیخیال کاندید خود شوید و بروید داخل دایره دیگری بایستید. حالا بعد نیم ساعت که مشخص شد کدام کاندیداها دایرههاشان نیازی به پاک شدن ندارد، نیم ساعت دیگر وقت دارید بروید از کسانی که تصمیم نگرفتهاند یا از تیم حریف با جر و بحث، چماق و هویج، اغفال و یا هر تاکتیک دیگری که بلدید یارگیری کنید. بعد از نیم ساعت دوباره باید در دایره خودتان بایستید تا شما را بشمارند. هر حوزه یک تعداد delegate (نماینده) «متعهد» دارد. آن شب که شما در دایره ایستادهاید، بعد که شمارش مشخص شد، نمایندههای متعهد حوزه به نسبت آدمهای داخل هر دایره، تقسیم میشوند. چون این نمایندهها تعهد دارند، در مرحله بالاتر امانت را رعایت میکنند و به همان نامزدی که مقرر میشود رای میدهند. آنجا هم یک سری نماینده دیگر برای کل ایالت تعیین میشود که باز به نسبت نمایندههای مرحله پایینتر تقسیم میشوند. این تعهد آنقدر سفت و سخت است که اصولا کسی منتظر نمیشود مرحلهی بالاتر برگزار شود و نتایج آن مرحله با حساب و کتاب سر راستی از همان تعداد آدمهای هر دایره استخراج میشود. حالا چون شما به جای اینکه رأی بدهید باید تو یک دایره بایستید و ایستادن آن هم برای مدتی طولانی و بحث کردن با یک سری آدم سمجتر از خودتان بالاخره شما را خسته میکند، ممکن دایره را ترک کنید. در این جور مواقع که شمارشها مدام تغییر میکند، وقتی که نتایج نزدیک باشند، بین طرفدارها دعوا میشود. بالاخره مسوول محترم شمارش شما یک جایی خسته میشود و به سکه توی جیبش پناه میبرد! یعنی با «شیر یا خط» تعیین میکند که نمایندهای که سرش دعواست را به کی بدهند.