خبرگزاری مهر- گروه هنر: مستند «زمناکو» ساخته مهدی قربانپور که امروز ۱۶ بهمن ساعت ۱۵:۱۵ در برج میلاد نمایش داده می شود، روایتگر قصه زندگی کودکی ۲۰ روزه است که در جریان جنگ تحمیلی از حلبچه واقع در عراق به ایران آورده میشود و امروز به دنبال یافتن هویت واقعی خود است.
مهدی قربانپور با ساخت مستندی از زندگی این کودک با نام علی (زمناکو) از کودکی تا زمانی که جوانی برومند می شود، راهی را که این جوان برای رسیدن به مادرش طی کرده به تصویر میکشد.
«زمناکو» تندیس جشن مستند خانه سینما در دو بخش بهترین فیلم مستند بلند و بهترین تحقیق و پژوهش، تندیس بهترین کارگردان از نهمین جشنواره «سینما حقیقت» (جایزه شهید آوینی) و نامزد بهترین فیلم «هنر و تجربه» در نهمین جشنواره بین المللی «سینما حقیقت» در رقابت های قبلی از آن خود کرد و باید دید در تازه ترین رقابت سینمایی خود در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر چه خواهد کرد.
گفتگوی ما با قربانپور را می خوانید:
* آقای قربانپور شما امسال با مستند «زمناکو» در سی و چهارمین دوره جشنواره فجر حضور دارید. شرایط این دوره از جشنواره را چطور ارزیابی می کنید؟
- مشکلی که جشنواره فیلم فجر در هر دوره تجربه می کند بی ثبات مدیریت برای دوره های متعدد است و از آنجا که جشنواره ها اساسا با سلیقه مدیرشان شکل می گیرد این تغییر مدیریتها می تواند به جشنواره ای همچون فجر آسیب برساند .
امسال اتفاق های خوبی برای بخش مستند افتاد که نباید آن را نادیده گرفت. حضور پررنگ مستندسازان در روز افتتاحیه و نمایش فیلم ها در زمان نسبتا مناسبی که میتواند جمع زیادی از مخاطبان را به خود جلب کند به نظر من حائز اهمیت است و نشان می دهد جشنواره فجر کم کم به سمتی می رود که سینمای مستند را به عنوان بخشی از سینمای اکران به رسمیت بشناسد. همچنین روز افتتاحیه جایزه بهترین پوستر به مستند «من میخوام شاه بشم» تعلق گرفت که باعث خوشحالی برای همه سینما و به خصوص برای مستندسازان بود .
منتقدان و رسانهها هم هر چه پیش می رویم نظرشان مساعدتر می شود و جایگاه مستند در سینمای ملی جهت بهتری پیدا می کند. در مجموع جشنواره نسبت به سینمای مستند یک مثبت اندیشی پیدا کرده است که امیدوارم مدیران در سال های بعد هم این روند را ادامه دهند و شرایط به سمتی برود که مستند در دوره های آینده در جایگاه مطلوب خود قرار بگیرد.
در این مسیر تلاش گروه «هنر و تجربه» کمک زیادی کرد تا مردم هم به سینمای مستند علاقمند شوند چون پیش از این در خانه هایشان امکان تماشای مستند از تلویزیون را داشتند اما اینکه ترغیبشان کنیم مستند را در سینما و روی پرده ببینند اتفاق خوبی است.
* نظرتان درباره روند برگزاری بخش «سینما حقیقت» و نمایش مستندها در جشنواره چیست؟
- اگرچه جوان گرایی ممکن است با آزمون و خطا همراه باشد اما در مجموع با ورود یک مدیر جوان به جشنواره فیلم فجر مشخص می شود که این جشنواره می تواند وارد فصل جدیدی از حیات خود شود. امسال نوآوری هایی را شاهد بودیم که در دوره های گذشته کمتر دیده بودیم. به نظر من وجود مدیران جوان نوآوری را با خود به همراه دارد و باید اجازه دهیم مدیران جوان وارد عرصه مدیریت فرهنگی بشوند.
البته بهتر بود نمایش فیلم های مستند برای سینماهای مردمی هم برنامه ریزی می شد. بارها شاهد بودیم مدیران سینمایی معتقد بودند که سینمای مستند را باید میان مردم برد اما مشخص است برای رسیدن به این اهداف استراتژی درستی وجود ندارد. امیدواریم شرایطی فراهم شود تا در دوره های بعد سینمای مردمی هم به سالن های بخش مستند اختصاص پیدا کند. همچنین اینکه همه فیلم های هر بخش در یک سانس قرار بگیرد اتفاق خوبی نیست و شاید درست هم نباشد. اگر به شکل پازل و چرخشی فیلم ها در ساعات مختلف در محل کاخ جشنواره فجر به نمایش در می آمدند بهتر بود ولی خوشحالم که «زمناکو» در شرایط زمانی خوبی برای اهالی رسانه و منتقدان به نمایش در می آید. این فیلم در جشنواره های گذشته با استقبال قابل قبولی مواجه شد و امیدوارم در جشنواره فیلم فجر هم مورد توجه قرار بگیرد.
* چرا مستندسازان جشنواره فجر را بیشتر از «سینما حقیقت» دوست دارند؟
- جشنواره «سینما حقیقت» ویترین سینمای مستند ایران است و شکی در این نکته وجود ندارد اما جشنواره فجر ویترین سینمای ملی ایران است یعنی جشنواره ای که باید همه جوانب سینمای ایران در آن لحاظ شده باشد. وقتی در افتتاحیه اعلام می شود «به سال نو سینمای ایران خوش آمدید» این تحویل سال برای همه سینما باید اتفاق بیفتد. اگرچه جشنواره فیلم فجر جشنواره ای برای فیلم های اکران است اما می شد فیلم کوتاه را هم در شکل و ابعادی دیگر در این اتفاق مهم سینمایی پذیرفت. بالاخره دیر یا زود باید بپذیریم که جریان فیلم کوتاه آینده سینمای ایران را هدایت می کند .
امیدوارم فضا به سمتی رود که سهم سینمای مستند، داستانی و کوتاه برابر باشد. برای این مهم سیاستگذاران فرهنگی باید تعریف درستی از سینمای ملی ایران داشته باشند تا به اهدافی که خودشان مدعی آن هستند برسند.
* کارگردان «زمناکو» در کنار رقبایش چقدر به سیمرغ فکر می کند؟
- امسال اتحاد و همدلی بین مستندسازان شکل گرفت و هر کس به حوزه مستند مرتبط بود به نوعی این جریان سازی را حمایت کرد تا بخش مستند جشنواره فجر بهتر دیده شود.
فکر می کنم سینمای مستند چندان به حواشی جشنواره فکر نمی کند بلکه دغدغه اش دیده شدن فیلم های مستند نزد مخاطبان واقعی و رسانه هاست و باید تلاش شود مردم هم از سینمای مستند بهره گیری کنند.
در سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر تنوع مستندها بالاست و فضاهای متفاوتی در این ۱۱ اثر وجود دارد به نظرم هیات انتخاب جشنواره درایت داشت و آگاهانه فیلم ها را انتخاب کرد البته بسیاری از آثار خوب هم بیرون ماندند که به سیاستگذاری و محدودیت نمایش فیلم ها در جشنواره برمی گردد.
* «زمناکو» از نظر خودتان در چه ژانری تعریف می شود؟
- «زمناکو» اثری مستند، مشاهدهگر و روایی است و نگاه انسانی به پیرامون خود دارد و جز این در هیچ ژانر دیگری تعریف نمی شود حتی اگر نگاهی به حوزه جنگ داشته باشد نباید در یک گونه خاص مصادره شود. مساله اصلی «زمناکو» هویتی است که علی به خاطر جنگ از دست داده و در مسیری به دنبال اصالت واقعی خود می گردد. در واقع موضوع جنگ در زیرمتن فیلم حرکت می کند و برداشت این است که جنگ جهان انسان را دگرگون می کند .
* پرداختن به مستنداتی که روابط را به چالش می کشند کار راحتی نیست. چه خط و ربطی برای این اثر طراحی کرده بودید؟
- موضوع «زمناکو» سال ها قبل توسط رسانه های خبری دنیا پوشش داده شده اما باید به اینکه چطور می شود به بخشی از تصاویر خبری که درباره یک انسان وجود دارد هویت داد و نوآوری داشت فکر می کردیم.
مخاطب واقعی سینمای مستند می تواند به واسطه فضای روایت و قصه با فیلم ارتباط برقرار کند. شاید صرفا کاراکتر فیلم به تنهایی نمی توانست جذابیت های لازم را به وجود آورد و چون مخاطب در اولویت من بود در پی ساختار درست و روایتی بودیم تا این اثر بهتر با تماشاگر ارتباط برقرار کند.
* علی یا همان زمناکو چقدر به این تصمیم تمایل نشان داد؟
- روزهای اول سفر به کردستان عراق و مواجه شدن با علی احساس کردم خیلی سخت می توان با او ارتباط گرفت و چون تمام تصاویر موجود از این کاراکتر از زاویه نگاه دوربین های خبری بودند نمی دانستم باید چه چیزی مدنظر داشته باشم و چه آینده ای پیش روی مان است به همین خاطر در ضبط پلان های اولیه بسیار تردید داشتم اما رفته رفته احساس درونی مان با علی همراه شد.
* تصور خودتان از موضوع مرتبط با جنگ چه بود؟
- اصل موضوع جنگ شرایط سختی را برای مردم دنیا به وجود آورده و زندگی همه بچه های دنیا را به خطر می اندازد. مهم نیست این جنگ در کجای دنیا اتفاق می افتد آنچه اهمیت دارد اینکه کودکان بی شماری از آغوش مادرانشان جدا می شوند و سرنوشتی نامعلوم پیدا می کنند. یکی از این بچه ها علی بود که بعد از ۲۲ سال هویتش را پیدا کرد و به کردستان عراق بازگشت .
* از «زمناکو» چه تعریفی دارید؟
- همیشه گذشته آدم ها، قصه جذابی دارد به خصوص گذشته ای که کاراکتر اصلی هم چیزی از آن نداند و به دنبال کشف و شهود زندگی خودش باشد. سعی کردیم این کشف و شهود را در مسیر فیلم نگه داریم و بدون اینکه اعمال سلیقه ای صورت گیرد و با احساس مخاطب بازی کنیم بگذاریم فیلم مسیر خودش را پیدا کند. «زمناکو» سینمای مستند روایی است که شاید تجربه این نوع روایت کمتر در سینمای مستند ایران دیده شده و همین ویژگی زمناکو را با اهمیت میکند.
علی یا همان «زمناکو» پس از سال ها با سوالی که یک عمر همراهش بود مادرش را پیدا می کند تا از او بپرسد چگونه از آغوش او جدا شده است. ضبط این پلان ها هم از لحاظ کار تصویری و هم احساسات شخصی بسیار دشوار بود. در آن موقعیت من فقط احساس را می شناختم و به نظرم گاهی اوقات مستندساز باید احساس درونی اش را با اثر همراه کند.
* پس از تولید اولین باری که علی ماحصل کار را دید واکنشش چه بود؟
- اولین باری که مستند را برای علی نمایش دادیم برایش غیر قابل باور بود. او هیچ تصوری از فضای سینمای مستند نداشت و فکر می کرد تصویرهای ما مثل همان گزارش های خبری است که در رسانه ها منتشر شده بود. بعد از تماشای فیلمش فهمید دنیای دیگری از علی خلق شده که کاملا به خودش نزدیک است.
* «زمناکو» قابلیت های بسیاری برای سینمایی شدن داشت. قالب داستانی دغدغه تان نبود؟
- خیلی ها گفتند از این موضوع یک فیلم سینمایی بساز چون به لحاظ دراماتیک حس و حال فیلم پتانسیل سینمایی شدن را داشت اما من فکر می کردم قابلیت های موجود در سینمای مستند را هیچ وقت یک اثر داستانی ندارد و بعدا که این فیلم ساخته شد خیلی ها از مستند بودنش استقبال کردند.
* تا آنجا که می دانم ظاهرا بعد از تولید این اثر، دختر دیگری هم با این فیلم به آغوش خانواده اش بازگشت. کمی در این باره توضیح می دهید؟
- وقتی ما با قصه مریم مواجه شدیم روزهای پایانی فیلمبرداری بود. در اطراف حلبچه مشغول ضبط آخرین پلان های فیلم بودیم که دستیارم گفت دختری از ایران آمده و می گوید اهل کردستان عراق است. همان شب قرار بود برای اولین بار علی فیلمش را در منزل رییس قربانیان شیمیایی شهر حلبچه که میزبان مریم هم بود ببیند. آن شب مردد بودیم فیلم را برای مریم هم نمایش دهیم یا خیر. فکر می کردیم تمام اتفاقاتی که برای علی افتاده حالا مریم قرار است به یکباره ببیند. هر چند که مریم دید و حالش دگرگون شد.
چند روز بعد از اولین ملاقات علی و مریم به ایران برگشتم و دو سه هفته بعد دو فایل صوتی در تلگرام دریافت کردم. یکی از علی بود که گفت مریم مادرش پیدا شد و شاید تنها کسی بود که می دانست مادر مریم چه کسی است .
دیگری از مریم که از من خواست خودم را تا فردا شب به حلبچه برسانم اما او نمی دانست که مادر واقعی اش کیست. جالب اینکه مادر مریم یکی از آن خانواده هایی بود که برای علی هم آزمایش دی.ان .ای انجام داده بود. چون او یک پسر داشت به نام نیاز و یک دختر به نام هاوناز و گیلاس خانم –مادر هاوناز- یکی از شخصیت هایی بود که در فیلم ما هم در یک برنامه تلویزیون حضور داشت .
اگر فیلم آن شب در خانه رییس انجمن قربانیان شیمیایی حلبچه نشان داده نمی شد هیچ وقت علی و مریم در مقابل هم قرار نمی گرفتند و این ارتباط شکل نمی گرفت تا علی برای پیدا کردن مادر مریم یا هاوناز تلاش کند و او را به خانواده حقیقی اش برساند اما بعدها شبکه بی بی سی فارسی یک گزارش خبری درباره مریم ساخت که هیچ اشاره ای به تلاش علی برای پیدا کردن خانواده مریم نداشت .
* احساس خودتان بعد از شنیدن این خبر چه بود؟
- به عنوان مستندساز احساس خوشحالی داشتم چرا که فیلم در تغییر زندگی یک فرد تاثیر داشت و فکر می کنم خاصیت مستند همین باشد.
* و اما سخن آخر...؟
- در کردستان عراق ۶۴ بچه از ۴۶ خانواده گم شدند و هریک سرنوشتی پیدا کرده اند که هویت شان در جای دیگری از دنیا تعریف می شود و در جهانی دیگری با دنیایی متفاوت زندگی شان شکل می گیرد. در مجموع «زمناکو» احساس خوبی به من داد. غالب فیلم های من موضوع و نگاه انسانی دارد ولی این فیلم ویژگی های خاصی دارد که خودم جور دیگری دوستش دارم که در تعاریف نمی گنجد و کاملا تجربه ای است که با احساس درونی ام و گروه تولید این فیلم ساخته شده است.
گفتگو از محیا رضایی