خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ: کوهها سر به فلک کشیدهاند. آسمان آبی و زمین، سر سبز است. مردم این منطقه گندم و جو میکارند و زندگی خود را از این راه میگذرانند. بعضی هم دامدارند و گوشهای از حیاط خانهشان، چند راس بز و گوسفند دارند و با فروش گوشت و شیرش، چرخ زندگی را به گردش درمیآورند.
اینجا خوزستان است؛ روستای شِمی. همان روستایی که خاکش زرخیز است و گنجینههای بی پایانی را در دل خود جای داده؛ یکی از این دفینههای ارزشمند، مجسمه «مرد پارتی» یا «مرد شمی» بود که نزدیک به ۸۰ سال پیش و در دوره رضاخان کشف شد و در موزه ملی ایران جای گرفت.
اما هرآنچه در دل این خاک جای گرفته، سرنوشت مشابه مرد شمی را ندارد. آذرماه ۱۳۹۴ بود که اخباری مبنیبر سرقت از محوطه باستانی شمی منتشر شد و جعفر مهرکیان، سرپرست گروه کاوش روستای شمی از دزدیده شدن چند شی تاریخی از جمله گردنبند، مهره و دو کوزه سفالی که از آنها به عنوان ظرف تدفین استفاده میشده و داخل قبر بوده است خبر داد.
زمان زیادی از آن روز نگذشته و همچنان روستی شمی، مورد تاخت و تاز حفاران غیرمجاز قرار میگیرد. حفارانی که گاه، پیشتر از سازمان میراث فرهنگی و باستانشناسان و کاوشگران از گرد راه میرسند و هرآنچه هست را به تاراج میبرند و یگان حفاظت را توان رویارویی با آنها نیست و مگر میتوان با دست خالی به مقابله با کسانی رفت که هم منطقه را خوب میشناسند و از زیروبم آن باخبرند و هم مسلح... اینها را مهرکیان میگوید.
اینجا شمی است. روستاییان، همه دارایی خود، یعنی زمینهای کشاورزیشان را سخاوتمندانه در اختیار گروه باستانشناسی ایتالیایی به سرپرستی جعفر مهرکیان گذاشتهاند تا آنها همه ثروت و زندگیشان را بکاوند و به اسرار پنهان زمینی که بر آن زندگی میکنند، پی ببرند.
فصل سوم كاوشها در محوطه شمی آغاز شده؛ کندوکاوی که به گفته مهرکیان تا ۲۰۰ سال ديگر هم ميتواند ادامه داشته باشد و زوایای پنهان بسیاری را از دوره عیلامی آشکار کند. روزگاری اليماييها، در این منطقه زندگی میکردهاند. آنها تمدن پنهانماندهاي در دوره عيلاميان بودند و پیش از هخامنشیان در این خطه از خاک ایران، روزگار میگذراندهاند. اليماييها، اقوامي منزوي و پنهان بوده و زندگي چريكي داشتهاند. افرادی که همزمان با دوره سلوكي، در ایران مستقر شده و مرزهای خود را از شمال زاگرس تا خليجفارس و حتي بينالنهرين گسترش دادند.
اینجا شمی است. روزگای، زمینی که بر آن ایستادهای، پرستشگاهی باشکوه با سه سکو در سه گوشه متفاوت بوده است. هنوز هم پس از گذشت قرنها، میتوانی بر این سکوها بایستی، چشمانت را ببندی و خدایی را ستایش کنی که مردمان، از هزاران سال پیش تاکنون، او را ستودهاند. هرچندگاه، مردمانی دیگر هم به پرستشگاهها تاخته و آن را ویران ساختهاند. یکی از این افراد، آنتيوخوس چهارم، پادشاه سلوكي بوده است.
به گفته مهركيان، آنتيوخوس چهارم، پادشاه سلوكي، پس از آنكه آوازه نيايشگاه «نانه»، یعنی همین پرستشگاهی که امروز بقایای آن، در روستای شمی، کشف شده را میشنود، به آن حمله میکند و هنوز هم این جنگ و فروپاشی مشهود است.
اینجا شمی است؛ در این محوطه باستانی علاوه بر پرستشگاه، چند گور دسته جمعی هم وجود دارد؛ گورهایی که از آن الیماییهاست و الیماییان، ساکنان بومی خوزستان بودهاند و ایذه را میتوان، جایگاه اولیه آنان به شمار آورد؛ کانونی که تجمعات اولیه الیمایی در آن شکل گرفت و منجر به تشکیل دولت الیمایی شد.
آنگونه که مهرکیان میگوید: الیماییان، بازماندگان عیلامیان هستند که هزاره سوم پیش از میلاد در خوزستان زندگی میکردند و اینجا محوطه باستانی شمی است در ۳۴ کیلومتری ایذه خوزستان که ۲۰ خرداد ۱۳۲۱ با شماره ثبت ۳۶۲ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است؛ جایی که به گفته مهرکیان، میتواند به یک پارک باستانشناسی تبدیل شود.
اینجا شمی است با کوههایی سر به فلک کشیده؛ کوههایی که یک روز، کاخ پادشاهان الیمایی بر چکاد آن قرار داشته؛ اکنون این محوطه باستانی، جای خود را به زمینهای کشاورزی داده و تو که بر این دشت وسیع گام برمیداری باید مراقب باشی حاصل دسترنج اهالی روستا را از بین نبری. خانههای روستا سنگی است؛ سنگهایی باستانی که خاطره هزار سال را در دل خود جای دادهاند.
اینجا شمی است. به گفته جعفر مهرکیان، این سومین بار است که باستانشناسان به کاوش در این محوطه ارزشمند میپردازند. آن دو مرتبه، مدت زمان کندوکاوها بسیار کوتاه بوده و پژوهشها راه به جایی نبرده است. حالا فاز سوم کاوشهای باستانشناسی در شمی با همکاری یک گروه ایتالیایی آغاز شده اما واقعیت این است که شمی، ۷۸ سال به امان خدا رها شده و در این مدت، قاچاقچیان مسلح از فرصت به دست آمده، نهایت سوء استفاده را کرده و تمام این محوطه ۵۰ هکتاری را شخم زده و هرچه بوده و نبوده با خود بردهاند.
اینجا شمی است با دشتهایی فراخ و کوههایی سر به فلک کشیده؛ مردم این روستا بر زمینی زندگی میکنند که گنجینههای ارزشمندی را در دل خود جای داده؛ اما از این گنج بیپایان، روستاییان را چه حاصل؟ آنان، گندم و جو میکارند و تنگدستی درو میکنند. هم باستانشناسان به آنچه میکارند آسیب میرسانند و هم حفاران غیرمجاز.
عکسها؛ مرجان حاجیرحیمی