به گزارش خبرگزاری مهر، مستند «خاطرات خانه متروک» ساخته مهدی فارسی و محصول حوزه هنری است که امروز شنبه ۱۷ بهمن در بخش «سینما حقیقت» سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر ساعت ۱۴:۳۰ در برج میلاد برای اهالی رسانه به نمایش درمی آید.
بیوگرافی کارگردان
مهدی فارسی متولد ۱۳۶۳ تهران و دانش آموخته مدرسه سینمایی روایت فتح است و در حوزه ساخت فیلم مستند در مقام پژوهشگر، تدوینگر، نویسنده و کارگردان فعالیت دارد. فارسی با محمدعلی فارسی در مقام دستیار تدوین و دستیار کارگردان نیز همکاری داشته است. مستندهای کوتاه و نیمه بلند «گردش علمی»، «آواز دهل»، «تولد»، «امید»، «حکایت سیستان» و «طوفان» از جمله آثار فارسی است. او تدوینگر مستند بلند «ترینیتی» برنده جایزه دوم بهترین فیلم مستند از جشنواره دوسالانه شهید آوینی، پژوهشگر و تدوینگر مستند بلند «ابرها در راهند» برنده بهترین پژوهش و نشان فیروزه از جشنواره «سینما حقیقت» و کارگردان و پژوهشگر مستند نیمه بلند «طوفان» نامزد بهترین پژوهش و برنده جایزه بهترین کارگردانی از جشنواره رویش است.
خاطرات خانه متروک
«خاطرات خانه متروک» اولین مستند بلند مهدی فارسی در مقام کارگردان است که محسن یزدی و مرکز مستند سوره حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی تهیه کنندگی آن را بر عهده دارند.
این فیلم نگاهی گذرا به پارهای از رخدادهای جنگ جهانی اول در ایران دارد. وقایعی پراکنده، تلخ و فراموش شده، خاطرات، دستنوشته و نقل قولهای منتسب به شاهدان عینی جوهر کلام این اثر است.
عوامل این فیلم عبارتند از تهیه کننده: محسن یزدی، نویسنده و کارگردان: مهدی فارسی، راوی گفتار متن: ناصر طهماسب، مشاور کارگردان: معین شافعی، سرپرست تحقیق: سیروس سعدوندیان، محقق منابع تصویری: انسیه جهانشاهلو، محقق منابع مکتوب: زینب ثانی، تیم تصویربرداری: سید حسن سیدی پریشان، فیروز باقرنژاد و حسین مظفری، طراح صحنه: جعفر محمدشاهی، آهنگساز: مقداد شاه حسینی، طراحی صدا: مهرداد جلوخانی، صداگذار: حسین ابراهیمی، مجری طرح: عباس گنجی، مدیرتولید: مهدی افضلزاده، گروه جلوههای رایانهای: جواد مطوری، محمدحسن فلاح، سجاد میرمعینی، حمیدرضا سهرابی و محسن مالکی و تهیه شده در مرکز مستند حوزه هنری.
یادداشت کارگردان
در یادداشت کارگردان درباره این اثر آمده است: «خسرو خان، پدربزرگ من، خان نبود. آنطور که برایم تعریف کردهاند، سال ۱۲۹۳ یعنی همان سال آغاز جنگ جهانی اول در یکی از ایلات و عشایر فارس به دنیا آمد. ایرانِ او را روس و ترک و انگلیسی اشغال کردند و وقتی قحطی بزرگ ۱۲۹۶ رخ داد، خسرو، کودک سه ساله خوش اقبالی بود که برخلاف بسیاری از همسالانش سایه وبا و قحطی را به سلامت از سر گذراند. آن جنگ بزرگ، دودمان قاجار را به باد داد و پهلوی اول متولد شد. مدتی بعد، زمانی که خانواده خسرو و تبارش را به جرم ایلیاتی بودن از فارس به جنوب تهران تبعید کردند، جنگ جهانی دوم آغاز شد. اینبار جنگ، پهلوی اول را با خود برد و باز حکایت اشغال و قحطی و وبا. خسرو خان، پهلوی دوم را دید، انقلاب اسلامی را هم و جنگ هشتساله را هم. او اندکی بعد از پایان جنگ ایران و عراق از دنیا رفت. آنچه که از او جا مانده، چند عکس رنگ و رو رفته است و خاطراتی پراکنده...
اغلب پدربزرگ و مادربزرگان هم نسلان من، سرگذشتی شبیه به خسرو خان دارند. اغلب جوانان هم نسل من نیز، مثل من از گذشته ابا و اجدادشان بیخبرند. درد بزرگی است که بیشترمان نمیدانیم و حتی به این فکر هم نمیکنیم که کجای این عالم ایستادهایم. چه شد که در یک جنگ چهار ساله، کشور بیطرفی به نام ایران به خاک سیاه نشست و چه شد که در یک جنگ هشت ساله این ملت جلوی شرق و غرب عالم ایستاد. الان که دارم این مطلب را مینویسم ۱۳۹۴ است و درست مثل صد سال قبل مشتی گرگ به جان عالم افتادهاند. بچههای مستندسازی که میگویند مستند تاریخی شانس درخشیدن در جشنوارهها را ندارد و مدیران فرهنگی که میگویند مستند تاریخی هم پر خرج است و هم پرحاشیه، شاید بد نباشد گاهی هم به این بیاندیشند که اهمیت پرداختن به بعضی چیزها مهمتر از این حرفهاست. اینکه کسی که دیروز خود را نداند، فردای سختی پیش روی اوست.»