خبرگزاری مهر، گروه استانها- صدیقه امیدی: «بهون بافی» یا بافت سیاهچادر یکی از صنایعدستی کهن در بین جوامع عشایری کهگیلویه و بویراحمد است که امروزه رو به فراموشی رفته و شاید به این میاندیشد که چگونه مدرنیته نقش خوش آب و رنگش را در زندگی عشایری کمرنگ کرده و میرود تا به کتابهای تاریخی بپیوندد.
«سیاهچادر» که در زبان محلی به آن «بهون» میگویند، اصلیترین مسکن متحرک و سنتی عشایر کوچ رو است که بهواسطه بافت خاص، آنان را در برابر سرما و گرما محافظت میکند.
بهون درگذشته یکی از مهمترین ارکان زندگی عشایری و کوچنشینی در استان بود که امکان ادامه زندگی کوچنشینی را برای عشایر آسان میکرد و جغرافیای بافت آن در سراسر استان توسعه داشت.
حرکت و کوچ از قشلاق به ییلاق و برعکس، اساس زندگی عشایر است و بر این اساس عشایر ناگزیر، نیاز به مسکنی دارند که با شیوه زندگی آنها کاملاً هماهنگ و متناسب باشد.
«بهون» از موی بز و بهوسیله زنان عشایر بافته میشود و وزن و اندازه مناسب آن برای حملونقل آسان توسط چهار پایان در ایل راههای صعبالعبور و سهولت برپاساختن و جمعآوری آن از ویژگیهای این مسکن سیار عشایر است.
همچنین «بهون» در مقابل تغییرات آب و هوایی همچون باد، باران و آفتاب مقاوم است و سرپناهی امن برای زندگی ایلیاتیها در سرمای زمستان و گرمای تابستان به شمار میرود.
سیاهچادر عشایری در کمتر از نیم ساعت بر پا و یا جمعآوری میشود و در گرمای تابستان منافذ بافت سیاهچادر منبسطشده و زمینه تهویه و مبادله هوای خنک را فراهم میسازد.
در سرمای زمستان نیز با شروع بارندگی، منفذهای سیاهچادر منقبضشده و از ورود هوای سرد به داخل بهون جلوگیری میکند.
در زمان بارندگی نیز آب حاصل از برف و باران در تاروپود بهون جذبشده و به چادر وارد نمیشود.
این دستبافت صد در صد عشایری، که بافتش روزگاری نسل به نسل با دختران ایل عجین بود، حالا دیگر به نامی در تاریخ کوچ بدل شده است و شاید از چند صد خانوار عشایری انگشتشمار باشند کسانیکه هنوز هم به این بافته اصیل وفادار ماندهاند.
امکان بر پا کردن و جمعکردن «بهون» که از موی بز سیاه و توسط زنان عشایر بافته میشود در کمترین زمان و با صرف انرژی کم، این دستبافت را به یکی از اساسیترین اسباب عشایر کوچ رو بدل کرده است.
نام هنر: بهون بافی «سیاهچادر»
قدمت: از زمان پیدایش زندگی کوچنشینی
زادگاه: عشایر کوچ روی زاگرس
معرفی کوتاه هنر: بهون بافی یا بافت سیاهچادر یکی از صنایعدستی کهن در بین جوامع عشایری کهگیلویه و بویراحمد واصلیترین مسکن متحرک و سنتی عشایر کوچ رو است و بهواسطه بافت خاص، عشایر را در برابر سرما و گرما محافظت میکند.
بیشترین کاربری: مسکن عشایر
هنرمندان به نام این عرصه: زنان عشایر
وضعیت فعلی این هنر در استان: منسوخشده است
علل منسوخ شدن و مهمترین چالشهای پیش روی احیا: یکجانشینی و تغییر نوع مسکن، ورود چادرهای صنعتی به زندگی عشایر
ارائه راهکارهای حفظ و احیا: برگزاری کارگاههای بافندگی برای زنان عشایر، تشویق جوامع عشایری به تولید بهون و کمک به تأمین مواد اولیه برای بافت سیاهچادر در عشایر
بافت سیاهچادر (بهون) همانند دیگر دستبافت های عشایری بر روی دار انجام میشود و برای بافت بهون نخست موی بز را با قیچی مخصوص چیدن موی گوسفندان که در اصطلاح به آن «چره» میگویند، چیده و کرکهای موجود در آن را جدا میکنند.
علت جدا کردن کرک از موی بز آن است که کرک را آفت بید از بین میبرد و هرگاه در بافت بهون کرک وجود داشته باشد، باعث ازهمگسیختگی بافت همان قسمت شده و ایجاد شکاف میکند که این امر با تمیز کردن موی بز و کرکزدایی از آن از بیدزدگی مصون مانده و سالها دوام خواهد داشت.
پس از کرکزدایی از موهای بز آنها را شسته و بهوسیله دوک چوبی که در زبان محلی به آن «پره» میگویند، میریسند و پس از آماده شدن نخ، آن را دولا میکنند و بسته به مورد استفاده و نیاز، درروی زمین به درازای مورد دلخواه چلهکشی میکنند و دار را برپا کرده و بهون را میبافند.
عرض بافت در هر قطعه بهون را «لَت» میگویند و هر لت بهطور متوسط تا ۳۵ سانتیمتر عرض دارد که با بافت چند لت و اتصال آنها به هم بهون آماده میشود.
زنان عشایر در بافت بهون به ازای هر ۱.۵متر بافت از طول هر «لَت» سوراخهایی برای مبادله هوا ایجاد میکنند و در ابتدا و انتهای هر لت بافتهشده رشتههایی از جنس لت برای آویز کردن منگولههای شرابهدار برای تزیین سیاهچادر در نظر میگیرند.
همچنین بافنده برای لتهای جلویی و آخرین به فاصله هر دو متر قلابهایی از جنس موی بز نصب میکند تا در زمان برپایی سیاهچادر از قلابهای ذکرشده طنابکشی بهمنظور مهار و استقرار چادر استفاده شود.
در مرحله آخر لتهای بافتهشده را بهصورت طولی در کنار یکدیگر پهن کرده و بافندگان با سوزنی که بهاندازه کف دست درازا دارد و به آن «جوالدوز» میگویند، لتها را با نخهای همجنس به هم وصل میکنند.
هر چادر معمولاً از ۱۵ تا ۲۲ لت تشکیلشده که قابلیت اسکان شش تا ۱۰ نفر را نیز دارا است.
در بافت سیاهچادر امکان ایجاد طرح و نقش وجود ندارد اما تزیینات داخل بهون بسیار جذاب و زیباست.
شکل قرار گرفتن دیرکهای سیاهچادر در زمستان و تابستان متفاوت است بدین گونه در تابستان سقف چادر مسطح است و در زمستان شیبدار تا آب باران از آن جاری شود و عشایر را از سرما و گرما مصون دارد.
به گفته یک کارشناس ارشد صنایعدستی تولید دستبافت «بهون» در میان عشایر از بین رفته است.
ولیالله امیری در گفتگو با خبرنگار مهر، یکی از علتهای اصلی منسوخ شدن این هنر ارزشمند را یکجانشینی عشایر و کم شدن عشایر کوچ رو در استان عنوان میکند و میگوید: بافت سیاهچادر یا «بهون بافی» یکی از هنرهای کاربردی در جوامع عشایری بوده که به دلایل مختلف در حال از بین رفتن است.
وی میافزاید: زنان کهنسال بافنده این صنایعدستی یکی پس از دیگری از دنیا میروند و نسل جدید نیز با توجه به ورود چادرهای صنعتی تمایلی به ادامه بافت بهون ندارند.
امیری بابیان اینکه با اسکان عشایر، جمعیت جوامع عشایری سالبهسال کاهش مییابد و میزان تقاضا برای بافت بهون کمتر میشود، اظهار میکند: کمبود مواد اولیه بافت بهون ازجمله موی بز نیز در منسوخ شدن این هنر بیتأثیر نبوده است.
وی تصریح میکند: حمایت نکردن مسئولان از تولید این صنایعدستی عشایر، یکی دیگر از عوامل منسوخ شدن این هنر در استان است که باید با برگزاری دورههای آموزشی توسط زنان عشایر و هنرمندان این هنر ارزنده، از فراموشی آن جلوگیری کرد.
وی عنوان میکند: تشویق جوامع عشایری به تولید بهون از سوی دولت نیز میتواند راهکاری مناسب برای احیای این هنر منسوخشده باشد.
یکی از عشایر کهگیلویه و بویراحمد نیز که سالهاست در دشتها و کوهها پا بهپای طبیعت، روزگار میگذارند از منسوخ شدن این هنر اصیل در میان عشایر سخن میگوید.
صنم ملکزاده که گرد سفید پیری بر موهایش نشسته و دستهایش نشان از سالها زندگی در دشت و کوه دارد، یکی از بافندگان این هنر است که میگوید برای بافت سیاهچادر سالهاست دست به «کرکیت» نبرده است.
وی علت این امر را کاهش خانوارهای عشایری در ایلشان عنوان میکند و میگوید: روزگاری ایل با دهها خانوار عشایری کوچ میکرد وزنان عشایر در همه کارها همیار و همکار هم بودند و با کمک هم بهون میبافتند اما امروزه از آنها یکی دو خانوار بیشتر باقی نمانده است که آنها هم از چادرهای صنعتی استفاده میکنند.
این بافنده عشایری استقبال نکردن دختران جوان ایل از بافت سیاهچادر را از دیگر علل منسوخ شدن این هنر عنوان میکند و میافزاید: مهارت بافت سیاهچادرها «بهون» در حال کمرنگ شدن است و بیشتر خانوارها در دشتها چادرهای سفید صنعتی برپا میکنند.
وی بابیان اینکه استفاده از بهون بهتر و کارآمدتر از چادرهای صنعتی است، اظهار میکند: بهون عشایری بهمراتب راحتتر و بهتر از این چادرهای صنعتی است و چون از الیاف طبیعی بافته میشود هم دوام بیشتری دارد و هم در گرما و سرما دمای محیط را متعادل نگه میدارد.
این بافنده عشایری حمایت از عشایر برای بافت بهون را از راهکارهای احیای این دستبافت اصیل میداند و میگوید: اگر مواد اولیه در اختیار عشایر قرار گیرد، بافت بهون دوباره رونق گرفته وزنان عشایر میتوانند بافت این هنر اصیل را به دختران خود آموزش دهند.
به گزارش خبرنگار مهر، روزگار کوچ و بهون و تماشای غروب در کوهپایهها و دشتها روزگاری است که برای خیلیها همچون صنم خاطره شده است و بافت دستبافت هایی چون بهون که مسکن عشایر زاگرس بود نیز سرانجامی بهمراتب غمانگیزتر را تجربه میکند و دستان یاریگری را میطلبد تا مهر فراموشی بر این دستبافت اصیل حک نشود.
سیاهچادرها که روزگاری نماد برپایی یک ورد عشایری در دشتها و کوهپایههای دنا بودند، اکنون در کنج خانههای عشایر، به روزگاری میاندیشند که شاید دیگر حتی نامی از آنها نیز نمانده باشد و این تلنگری است برای همهکسانی که داعیهدار فرهنگ و سنت دیرینهای هستند که ما را از مصرفگرایی به سمت تولید سوق میدهد.