كنگره يك روزه صداي پاي آب امروز با حضور علاقه مندان و منتقدان ادبي در تالار فارابي دانشگاه هنر تهران برگزار شد.

به گزارش خبر نگار ادبي مهر  در اين كنگره كه ساعت 9 صبح آغاز به كار كرد منتقدان و سخنرانان به بيان ديدگاههاي خود در مورد سهراب و زندگي او پرداختند. در بخشي از برنامه، "عبد العلي دستغيب " منتقد و نويسنده، به بيان ديدگاههاي  خود  در باره  نگاه  سپهري به جهان و انسان پرداخت و گفت : سپهري يكي از شاعران بزرگ و بحث انگيزمعاصر است. شعراوحركت دارد و اين حركت به طرف  حوزه ي آنسوي تجربه است . يعني عقلاني نيست و با عقل و خرد نمي توان به آن رسيد .در اشارات شعري او نوعي آشنا زدايي و خلاف عادت ديده مي شود . گاهي شعرهاي او بيان كننده نوع زندگي و احساسي بودن اوست .
وي در ادامه سخنانش با خوب توصيف كردن ايماژهاي شعري آثار سپهري ، افزود : گاهي در اشعارش ازاشكال هندسي براي رساندن مفهوم كمك مي گيرد . چيزي كه مي خواهد بيان كند باز كردن درهاي بيداري و نشان دادن چيزهايي است كه شايد ما نديده باشيم . "دكتر حسين باهر " يكي ديگر از سخنرانان كنگره ، سهراب را شاعري خلاق دانست و تصريح كرد : سپهري به پست مدرنسيت انديشه رسيده و داراي جهان بيني خاص خود است .وي با اشاره به سطرهايي از شعر سهراب چون:« هر كجا باشم دنيا مال من است »، اظهار داشت : اين كثرت در عين وحدت و جهان بيني سهراب است كه در شعرش ديده مي شود . استراتژي سهراب مانند حافظ است . يعني خلاف  عادت حرف  مي زند .او يك نو گراي خلاق است .
آقاي " باد كوبه اي "ديگر سخنران اين كنگره سهراب را در حد حافظ و مولانا دانست و گفت : سهراب به مقامي مانند مولانا و حافظ رسيده است به طوري كه همه مي خواهند بگويند از آن ما بود. سروده هاي سپهري مزه غم عرفاني دارد . او براي گفتن حرفي داشت و براي زندگي طرحي و براي نوشتن سبكي .
وي تصريح كرد : شعر سهراب شناخته شده است به طوري كه اگر امضا و اسم او پاي شعرش نباشد مي توان آن را شناخت . او مجموعه اي از واژه گان آشنا را به كار مي برد اما حرف تازه اي مي زند .اصطلاحات دمدستي را در شعر خود بكار مي برد ، اما همچون" مولانا " به آن معنا مي دهد . سهراب سبك خاص خود را دارد و كساني كه از او تقليد كرده اند چندان مو فق نيستند.
وي اظهار داشت : اگر بگويم سهراب يكي از طنز پردازان بزرگ معاصربود، نبايد تعجب كرد . او در طنز هم سبك خاص خود را دارد. براي مثال مي گويد : من الاغي را ديدم يونجه را مي فهمد / عارفي را ديدم بارش ... ، اودر اين سطر به " بار"عارف اشاره مي كند كه خود طنز است .
باد كوبه ادامه داد: خيلي از كساني كه مي خواهند بي پرده صحبت كنند مي لغزند و در وادي بي ادبي مي افتند . سهراب بي پرده صحبت مي كند اما در وادي بي ادبي نمي افتد .  "عمران صلاحي "شاعر و طنز پردازبا اشاره به اين مطلب كه شاعر نمي تواند مانند آدميزاد حرف بزند ، گفت : اگر شاعر مانند آدم حرف بزند ديگر شاعر نيست سهراب هم يك شاعر است.
وي افزود : خيلي چيزهاي پيش پا افتاده وقتي دست سپهري به آن مي خورد طلا  مي شود . هر چيزي را با هنر ناب به شكلي شاعرانه فرا ترازمفهوم واقعي خود بيان مي كند. سپهري طور ديگري نگاه مي كند و گاهي نگاه او طنز آميز است . براي مثال مي گويد: كور را خواهم گفت / چه تماشا دارد باغ . و اين طنز است .صلاحي گفت: زبان سپهري ساده است اما فكرش ساده نيست ، و بيان او داراي پيچيدگي خاص خود است .  
گفتني است در اين كنگره فيلمهاي ساخته شده در مورد سپهري به نمايش گذاشته شد . اين كنگره بعد از ظهر از ساعت 15 به كار خود ادامه  داد ودر اين بخش برنامه علاوه بر شعر خواني چند تن از شاعران ، صاحبان نظردر باره موضوع هايي مانند ؛ تسليم در محيط توكل در شعر سپهري  ، ويتمن و سپهري همسفران روشني و طبيعت و سهراب  آراي خود را بيان كردند.