خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : " آلدوس هاكسلي " در شمار رمان‌ نويسان و مقاله ‌نويسان مطرح انگليسي ( 1894 - 1963 ) و نواده دانشمند و زيست ‌شناس معروف تامس هاكسلي و از طرف مادر ، از خويشان ماتيو آرنولد شاعر انگليسي است .

 



به گزارش مهر ، اين نويسنده تحصيلات خود را در كالج ايتون Eton و آكسفورد گذراند و هوشمندي و استعداد غيرمعمول و زودرسي از خود نمايان ساخت . از كودكي به ضعف قوه بينايي دچار بود و به همين سبب ،  تحصيلات  خود را در رشته پزشكي ناتمام گذاشته و به ادبيات روي آورد.

 آلدوس هاكسلي با تعدادي از روزنامه ‌ها و مجلات انگليسي و امريكايي همكاري كرد . اولين مقاله ‌ها را در روزنامه اثي ‌نيم Athenaeum انتشار داد ، چندي بعد نيز به عنوان منتقد تئاتر در وستمينستر گازت Westminster ظاهر شد . هاكسلي با آنكه از رفاه  كامل در زندگي  شخصي برخوردار بود ،  به جريانهاي زمان خويش توجه فراوان داشت  و در همه تحولات  روحي  نسل  خود مشاركت مي يافت . 

پس از عالم مطبوعات ، هاكسلي به وادي داستان‌ نويسي روي آورد . نخستين رمان هايش با دوره ‌هاي بعد بسيار متفاوت است. رمانهاي دوره جواني نا اميدي از جامعه عصر او را با لحني طنزآميز نمودار مي‌ سازد و مدعيان فضل و دانش و اوضاع زمان را به سختي مورد هجو قرار مي ‌دهد. مهمترين آثار اين دوره عبارت است از: " زرد كرومي " Crome Yellow (1921) ، " يونجه كهنه " Antic Hay (1923)، " آن برگهاي خشك " Those barren leaves (1925) ، و از همه معروف تر " تركيب آهنگ ها " Point Counter Pount (1928) است كه شهرت فراوان براي هاكسلي به همراه آورد .

نويسنده در اين اثر زهد وانزوا را محكوم مي ‌كند و بشر فعال و پرتحرك را مي‌ستايد .  قهرماني كه  اين  ادراك  را  در كتاب  تجسم مي ‌بخشد ، وجوه مشترك فراواني با دي. اچ. لارنس D.H.Lawrence دارد . نخستين داستان هاي كوتاه هاكسلي در 1922 در مجموعه‌ اي به نام " حلقه ‌هاي مردني " Mortal Coils فراهم آمد . از 1930 به بعد آثار هاكسلي توجه ذهني او را به مسائل اخلاقي و مذهبي و علوم باطني نشان مي‌دهد ، با لحني تلختر و جديتر. ازجمله آثار اين دوره داستانهاي زير است : " دنياي قشنگ نو " Brave New World (1932) ، از بهترين رمانهاي هاكسلي ، رماني فرضي و هجوآميز كه در آن ايمان بشر عصر جديد به پيشرفتهاي علمي و پايبندي‌اش به امور مادي به شدت به سخره گرفته شده و ادراك نويسنده از خطر اين پيشرفتها و اولين بار بدبيني‌اش در آن آشكار گشته است . 


" نابينا در غزه " Eyeless in Gaza (ترجمه به فرانسه : آرامش اعماق) (1936)، فرضيه ‌اي نزديك به فسلفه بودا ؛ " پس از چند تابستان" After many a Summer (1939) درباره مرگ  و عالم جاوداني؛ شرح حال ژوزف ، پدر روحاني، شافي ريشيليو Richilieu و مطالعه ‌اي در ارتباط ميان نيكي و بدي و تضاد عالم معنوي و عالم دنيوي. " بوزينه و ذات" Ape and Essence (1948)، هجوي درباره دنيا پس از جنگ اتمي . 

هاكسلي مقاله‌ هاي فراوان و سودمند نيز دارد، از آن جمله است : " پايانها و وسيله‌ها " Ends and Means (1937)، " زمان بايد توقفي داشته باشد " Time Must Have a Stop (1944)،"فلسفه ادبي " The Perennial Philosophy (1945)، " درهاي ادراك " The Doors of Perception (1954) ، " بهشت و دوزخ " Heaven and Hell و مقاله " ادبيات و دانش " Literature  and Science (1963) درباره اين هردو موضوع . مجموعه مقاله ‌هاي هاكسلي Collected Essays در 1959 به چاپ رسيده است .

هاكسلي از 1938 در هاليوود (كاليفرنيا) اقامت گزيد و همانجا بود كه دوره آخر زندگيش با تحول روحي و معنوي همراه گشت و از شكاكيت علمي به عرفاني شرقي كشيده شد و سرانجام درنابينايي و بيماري در همين شهر درگذشت.

به گزارش مهر ، هاكسلي سخنگوي طبقه روشنفكر نيمه اول قرن بيستم است  كه قدم به قدم به دنبال قرن خود پيش مي ‌رود ، از زماني كه روح بدبيني و شكاكي ، مولود جنگ اول ، بر طبقه جوان حكومت كرده تا زماني كه اضطراب و نگراني غم ‌انگيز مولود عصر صنعت و دانش بر بشر تسلط يافته و آرامش را از زندگي دروني او سلب كرده است . 

آلدوس هاكسلي در برابر انحطاط جامعه ، حسرت زندگي طبيعي و بدوي را دارد و از طرف ديگر ، كنجكاوي سيري‌ ناپذيري براي دسترسي به همه مظاهر عالم هستي . وي در آثار خود انگلستاني را توصيف مي ‌كند كه درچهار راه قرون  و اعصار قرار گرفته است ، در قرن ملكه ويكتوريا كه دانش را جانشين خدا ساخت تا تجدد طلبي عصر حاضر كه نه به دانش ايمان دارد و نه به خدا . قهرمانان آثار هاكسلي ميان واقعيت ها و چيزهاي نامعلوم و مبهم در نوسانند و در پي آنكه وجود خود را كمال بخشند و در وراي قوانين اخلاقي وانديشه‌هاي تحميلي زمان به شخصيت خود ثباتي دهند و خود را با جريان تدريجي جهان هماهنگ سازند .