در نخستين نشست تخصصي همايش بين المللي علم و دين بر اين نكته تأكيد شد كه فلسفه و الهيات نقش بسيار سازنده اي در مباحثات علمي واقعي ايفا كرده اند.

به گزارش خبرگزاري مهر، در نخستين نشست تخصصي همايش بين المللي علم و دين كه به بحث كيهان شناسي- فيزيك اختصاص داشت، پروفسور جان راسل موضوع تعاملات مفيد ميان كيهان شناسي علمي معاصر و سنن توحيدي را مورد بررسي قرار داد.

پروفسور راسل كه استاد علم و الهيات و رئيس مركز علم و دين آمريكا است در آغاز سخن اظهار داشت: بسياري از روشنفكران غربي بدون تفكر عميق پذيرفته اند كه علم از الحاد و بي خدايي حمايت مي كند و الهيات توحيدي را كنار گذاشته است. براين اساس قبل از اينكه استدلال خود را آغاز كنم دلايل معروف چندي را فهرست خواهم كرد كه چرا الحاد انگاشتن علم و الحاد ضرورتاً معتبر نيست.

پروفسور راسل با اشاره به اين مطلب كه مطالعه تاريخي كيهان شناسي علمي در قرن بيستم بسياري از تعاملات سازنده را براي ما روشن مي كند گفت: فلسفه و الهياتي كه از سنن توحيدي اديان يهوديت، مسيحيت و اسلام دريافت مي شوند نقشي بسيار سازنده در مباحثات علمي واقعي ايفا كرده اند.

راسل با اين نتيجه از بحث خود اذعان داشت كه هيچ كس قادر به جدا كردن علم از كيهان شناسي و الهيات نيست.

در ادامه اين نشست دكتر موسي اكرمي، عضو هيئت علمي مؤسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران به بررسي برهان تنظيم ظريف كيهان شناختي  پرداخت.

دكتر اكرمي اظهار داشت: برهان تنظيم ظريف با اين ادعا آغاز مي كند كه ثابتهاي فيزيكي، قوانين طبيعت و بنابراين پيوندهاي ميان اجزاي جهان طبيعي با چنان ظرافت يا دقتي تنظيم شده اند كه ما مي توانيم وجود ريز تنظيم گر فوق طبيعي را استنباط كنيم كه صفاتش قابل استنباط از طريق بعضي از استنباطهاي ممكن ديگر مي توانند به ما اجازده دهند او را خدا بناميم.

دكتر اكرمي در سخنراني خود با احساس همدلي نسبت به كساني كه مي كوشند باور خود را به تنظيمگر، طراح، سازنده و آفريننده جهان از نظر علمي و فلسفي عقلاني سازند و اطميناني دارند اين به اصطلاح برهان را بر پايه بعضي از دستاوردهاي فلسفي اسلامي و غربي بياموزند همراه ساخت.

ديگر سخنران اين نشست،حجت الاسلام سدي جواد مظلومي بود كه به بررسي ضرورت علي در فيزيك كوانتومي و كلام اسلامي پرداخت و اظهار داشت : نظريه كوانتوم در آغاز قرن بيستم پديدار شد و انقلابي در عرصه فيزيك برپا كرد. اين نظريه در طول زمان تفسيرهاي مختلفي يافت.

يكي از مهمترين دستاوردهاي اصل عدم جزميت بود كه بر روابط عدم قطعيت هايزنبرگ بنياد نهاده شده است.

وي در اين سخنراني نظريه كوانتوم را از ديدگاه هايزنبرگ و پلانك بررسي كرد و اظهار داشت: تعامل پديده و ابزارهاي مشاهده و اندازه گيري، عجز زبان و تصورات روزمره از توصيف پديده هاي اتمي و ناتواني در پيش رخدادها بحثهاي زيادي را برانگيخته اند.