دكتر مارك ورثينگ، عضو هيئت علمي كالج تابور آدلايد استراليا، در نشست علم و دين: معرفت شناسي، به بررسي اهميت سنن توحيدي در پيدايش علم طبيعي پرداخت. وي مدعي بود كه رابطه مثبت ميان اديان توحيدي و آغاز علم وجود دارد. اما براي آنكه مشخص كنيم چه چيزهايي درباره اين رابطه مي توان گفت و چه چيزهايي نمي توان گفت عوامل پيچيده متعددي را بايد مد نظر قرار داد.
وي تأكيد كرد: بايد بدانيم فلسفه يوناني در سنن سه گانه توحيدي چه بوده كه نهايتا به بروز علم منجر شده است؟ عوامل سياسي، فرهنگي و فكري چه نقشي داشته اند؟ و چه مشكلاتي را هر يك از اشكال مجزاي اديان توحيدي براي اين ادعا كه اديان توحيدي نقش مهمي را در پيدايش علوم طبيعي داشته اند ايجاد مي كند؟
دكتر ورثينگ بر اين موضوع تأكيد داشت كه چه چيز در اديان توحيدي در اشكال مختلف آن فراهم آورنده فضاي هدايت كننده براي جستجوي يك فهم طبيعي از جهان فيزيكي است و در عين حال فراهم آورنده پايه اي مفهومي براي اندراج چنين معرفتي در مجموعه فهم نظري انسان است.
وي اظهار داشت: ارتباط ميان دين و شروع علم آكنده از مشكلات است. سئوال خاص درباره ارتباط سنن توحيدي و شروع علم حتي پيچيده تر است. به نظر مي رسد كه بيشتر مسائل بستگي به منظر خاص دارد. براي بسياري از خداناباوران جديد، علم مستقل و يا حتي در مقابله با دين به وجود آمده است. مسيحيان كاتوليك و پروتستان هر دو مدعي تأثير در آغاز علم و قرون 16 و 17 در اروپا هستند.
عضو هيئت علمي كالج تابور آدلايد استراليا تصريح كرد: انديشمندان مسلمان با ادله محكم، به بسياري از فلاسفه قرون اوليه اسلام اشاره مي كنند كه باعث انتقال تلاشهاي فلسفي يونانيان در فهم علم شده اند.