عبدالحسن برزيده، نويسنده و كارگردان فيلم سينمايي "دكل" كه نخستين ساخته سينمايي او در سال 1374 است، در گفتگو با خبرگزاري "مهر" درباره شكل گيري اين فيلم گفت: "من در آن زمان تحصيلاتم را در رشته سينما به اتمام رسانده بودم و با توجه به رشته تحصيلي درصدد ساخت يك فيلم سينمايي بودم. چون دغدغه ام جنگ و جبهه بود و بخشي از خاطراتم را براي ارائه در قالب فيلم سينمايي جذاب مي دانستم، براي ساخت اين فيلم اقدام كردم. البته تا آن زمان فيلم هايي كه ساخته شده بود ما را در حال تهاجم نشان مي داد، اما به عقيده من رزمندگان و مردم ما در مظلوميت قرار داشتند و كشورشان مورد تهاجم قرارگرفته بود و آنها براي دفاع از سرزمين شان تلاش مي كردند كه اين مفهوم با توجه به تمامي جوانب اين دفاع به تصوير كشيده نشده بود."
وي در پاسخ به اينكه اتفاقات اين فيلم تا چه اندازه برگرفته از واقعيت است و چه زماني را براي نگارش فيلمنامه صرف كرده است، خاطرنشان كرد: "فيلم خيلي واقعگراست. همه آن اتفاقات و مسائلي كه در فيلم مطرح مي شود به نوعي اتفاق افتاده است. هر چند در برخي صحنه ها از تخيل و اصول قصه پردازي استفاده كردم، اما اصل و اساس فيلم كاملا مستند و بسيار نزديك به واقعيت است. من فيلمنامه را در مدت زماني حدود يك سال نوشتم. ولي اگر بخواهم در مجموع زمان صرف شده براي نگارش اين فيلمنامه را ذكر كنم، حدود 6 ماه نگارش وقت برد."
اين كارگردان در پاسخ به اينكه تا آن زمان از دستمايه اي عشقي در يك فيلمنامه جنگي استفاده نشده بود و او در هنگام نگارش و ساخت "دكل" دغدغه اعمال مميزي را تا چه اندازه مد نظر داشته، توضيح داد: "تا حدودي در اين زمينه نگراني وجود داشت و وقتي تهيه كننده شنيد كه يك مساله عشقي در فيلم مطرح مي شود، چند بار به من تذكر داد كه اين مساله براي فيلم ايجاد مشكل نكند كه هيچ مشكلي پيش نيامد. البته چه در آن زمان و چه حالا هر نوع طرح موضوع دچار مميزي نمي شود. اصولا اگر نگاه سالم در فيلم وجود داشته باشد، مورد تائيد قرار مي گيرد. مهمتر اينكه، من در "دكل" تلاش داشتم به اين مساله اشاره كنم كه رزمندگان در عين حال كه به فكر زندگي بودند، شهادت را هم دوست داشتند. نه اينكه از دنيا سير شده باشند و حالا كه قرار است بميرند به جبهه بيايند. به عقيده من، هنر مردان جنگ در همين است كه عشق به زندگي و شهادت را در كنار هم حفظ مي كردند."
وي ادامه داد: شخصيت هايي كه من در "دكل" به تصوير كشيدم، شخصيت هايي واقعي بودند كه بر خلاف كليشه هاي رايج و متداول آن زمان افرادي بااحساس و علاقمند به زندگي بودند. همين مساله هم باعث شده بود كه وقتي مخاطب فيلم را در جشنواره يا اكران عمومي مي ديد به اين مساله اشاره مي كرد كه پيش از اين فكر مي كردند آدم هاي حاضر در جنگ افرادي ماشيني و مكانيكي هستند، در حالي كه با ديدن اين فيلم نظرشان تغيير كرده بود. شخصيت هاي اين داستان انسان هايي تك بعدي نبودند و از جنبه هاي مختلف روحي بهره مي بردند. اين افراد از خود رفتارهاي افراطي نشان نمي دادند و در عين حال افرادي معمولي و ملموس بودند."
برزيده درباره جلوه هاي ويژه فيلم "دكل" توضيح داد: "محمدرضا شرف الدين همان موقع در رشته فيلمبرداري درس خوانده بود و چون جنگ را از نزديك ديده بود از شكل كلي جلوه هاي ويژه آگاهي داشت و فقط يك تخريبچي معمولي نبود كه چند انفجار را به وجود بياورد. از سوي ديگر، خود من هم جنگ را از نزديك لمس كرده بودم و به خوبي با شكل انفجار آشنايي داشتم. نكته ديگر اينكه، جلوه ويژه در اين فيلم همانند يك شخصيت براي ما عمل مي كرد و خود دكل جايگزين شخصيت منفي در فيلم شده بود. بنابراين روي خوب درآمدن اين بخش خيلي كار كرديم. البته در آن كار شرف الدين تلاش زيادي كرد و حتي دستش شكست. زيرا ما براي افتادن و پرت شدن بازيگران از تخته ژيمناستيك استفاده كرديم كه در تمرين شرف الدين افتاد و دستش شكست و با وجود درد زياد همچنان به كار خود ادامه مي داد."
كارگردان "دكل" درباره اينكه تا چه اندازه براي ساخت اين فيلم و ايجاد جلوه هاي ويژه آن با مشكل مواجه شده گفت: "مشكلات توليد اين فيلم از جنس مشكلاتي است كه الان هم وجود دارد. هر چند در آن زمان به دليل فاصله كوتاهتر از زمان پايان جنگ و اينكه آدمها كمتر تغيير كرده بودند، فراهم آوردن مواد انفجار راحت تر بود. نكته مهمتر اينكه بسياري از همكاران من در آن فيلم همانند خودم كار اولشان بود و آقاي سعدي، تهيه كننده فيلم زحمت زيادي براي توليد مي كشيد. البته تمامي افرادي كه در آن كار حضور داشتند از جان و دل كار مي كردند. در دماي 50 درجه جنوب پيش مي آمد كه گروه بازيگران يا هنرورها دچار مشكل مي شدند و من از گروه مي خواستم كه كار را قطع كنند، اما همه آنها به كار خود ادامه مي دادند و در برابر مشكلات مقاومت مي كردند و اين فيلم حاصل تلاش همه آنها است."
وي درباره اينكه با وجود استفاده از يك دوربين در فيلم "دكل" قطع ها و حركت هاي زيادي وجود دارد كه به نظر مي رسد حاصل دكوپاژ دقيق و كار خوب فيلمبردار است، اعلام كرد: "من در آن زمان كار اولم بود و به همين دليل با دكوپاژ دقيق سر صحنه مي رفتم و خيلي مراقب بودم كه هيچ اشتباهي نكنم. هنگام توليد هم به شدت دقت مي كردم كه همه چيز به طور دقيق و كامل رعايت و اجرا شود. هر چند تدوين خوب فيلم هم به اين مساله خيلي كمك كرد. من سر صحنه جاي قرارگيري دوربين را به دقت مشخص مي كردم و مراقب حركت هاي دوربين و سوژه بودم. در اين ميان آقاي داودي فيلمبردار كه تجربه بيشتري نسبت به من داشت، انگار فيلم خودش باشد تلاش زيادي مي كرد. يادم هست در يك صحنه قرار بود از نماي بالا فيلمبرداري كنيم و گروه بالاي يك خانه خرابه برود. اما من به شرايط خانه خرابه اعتماد نداشتم و نخواستم گروه خطر كند. اما داودي به همراه گروهش با آوردن نردبان و تحمل سختي زياد دوربين و وسايل را به بالاي خانه منتقل كردند و تصاوير را گرفتند. من حتي از اينكه سقف خانه خراب شود، هراس داشتم. اما همكاري گروه باعث مي شد كه بتوانم در كار جسارت به خرج بدهم."
برزيده در پاسخ به اينكه فيلم نخست او انعكاس خوبي داشته، ولي در طول فعاليت هنري اش تنها 3 فيلم كارگرداني كرده كه فاصله زماني بين آنها زياد است، يادآور شد: "اين موضوع را بايد از مديران فرهنگي پرسيد. در حالي كه يك كارگردان جوان فيلمي را توليد كرده بود كه به زعم آنها خوب بوده و در جشنواره فيلم فجر هم چند جايزه گرفته، اما به طور كامل رها مي شود. اين موضوع نه فقط درباره من كه درباره بسياري از افراد انجام شد كه به حذف كامل آنها منجر گرديد. من هنوز هر از چند گاه كاري توليد مي كنم، ولي برخي كه به طور كامل از ياد رفتند. در سينماي ما گاهي يك فيلم و گاهي چند فيلم توليد مي شود، اما هيچ برنامه ريزي و مديريتي در اين زمينه وجود ندارد و اگر هر از چند گاه فيلمي در ژانر دفاع مقدس توليد مي شود، به خاطر فعاليت سينماگران اين بخش است. به عقيده من، اگر حمايت، هدايت و سرمايه گذاري لازم از سوي مديران فرهنگي صورت بگيرد، سينما و مخاطبان ما ظرفيت توليد واستقبال از سالي 4 تا 5 فيلم دفاع مقدس را دارند. البته بخشي از اين مساله به نگاه تهيه كنندگان خصوصي هم مربوط مي شود كه به توليد اين نوع فيلم ها رغبت بيشتري نشان بدهند كه اين مساله بايد از سوي مديران فرهنگي مورد حمايت قرار بگيرد."
فيلم سينمايي "دكل" به دوران اوايل جنگ و حصر آبادان مربوط مي شود. تعداد زيادي از مردم شهر را ترك مي كنند و در اين ميان هسته هاي مقاومتي متشكل از بسيجيان براي مقابله با دشمن آغاز مي شود. دشمن با استفاده از يك ديده بان كه روي منطقه مسلط است، به گلوله باران شهر و مواضع رزمندگان ايراني مي پردازد. حميد به همراه ساير همرزمانش اين ديده بان را كه روي يك دكل برق مستقر شده پائين مي اندازند و شرايط نابودي محل استقرار ساير نيروهاي دشمن و مقدمات يك عمليات گسترده را فراهم مي سازند. در اين ميان عشق امير به خواهر حميد باعث ايجاد نزديكي بيشتر ميان اين دو نفر مي شود.
محمد رضا ايرانمنش، مهدي قلي پور، نيلوفر محمودي، عليرضا اسحاقي، محمودرضا ثاني، شهرام شريفي، حسن روستايي، جواد معروفي و محمد آهنگر بازيگران اصلي اين فيلم را تشكيل مي دهند. همچنين محمد داودي فيلمبردار، حسين زندباف تدوينگر، پرويز شيخ طادي و محمد مهدي فقيه طراح صحنه و لباس، محمدرضا عليقلي آهنگساز، فريد كشن فلاح طراح چهره پردازي، محمدرضا شرف الدين جلوه هاي ويژه و حيدر رضايي طراحي پوستر فيلم را بر عهده داشتند.
"دكل" در جشنواره فيلم فجر سال 1374 موفق به دريافت جايزه بهترين فيلم اول و نامزدي براي دريافت جايزه بهترين فيلمنامه، تدوين، جلوه هاي ويژه و صحنه آرايي شد. همچنين اين فيلم از جشنواره فيلم دفاع مقدس سال 1375 جايزه بهترين كارگرداني، جلوه هاي ويژه و موسيقي متن را به دست آورد و براي دريافت جايزه بهترين تهيه كننده، نقش اول مرد، صحنه آرايي، فيلمبرداري، تدوين و نقش دوم مرد نامزد شد. فيلم سينمايي "دكل" به مناسبت فرارسيدن سالروز آزادسازي خرمشهر از شبكه دو سيما پخش شد.