قرآن كريم مي فرمايد:
«اجعلتم سقايه الحاج و عماره المسجد الحرام كمن آمن بالله واليوم الاخر و جاهد في سبيل الله لا يستوون ...»
"آيا رتبه سقايت و سيراب كردن حاجيان و عمران مسجدالحرام را با مقام آن كس كه به خدا و به روز آخرت ايمان آورده و در راه خدا جهاد كرده است، يكسان مي دانيد، هرگز نزد خدا اين با آن يكسان نخواهد بود".
بنابراين برابر نص آيه شريفه، آباد كردن مساجد و تعمير آنها – اعم از مسجدالحرام يا ديگر مساجد – بدون ايمان به خدا و اعتقاد به روز جزا و جهاد و تلاش در راه ارزش هاي الهي و فضايل انساني، فاقد اعتبار و قداست است.
از بررسي احاديث نيز چنين بر مي آيد كه عمران و آباداني مساجد به دو معناست:
1- تعمير و بناي مادي، ظاهري و ساختماني.
2- عمران و آباداني معنوي، فرهنگي و روحاني.
البته در برخي احاديث، عمران به معناي مطلق كلمه آمده. لكن در برخي ديگر به صراحت تمام، بعد معنوي و روحاني عمران و آباداني مورد توجه است و به هر تقدير عمران به معناي نخست بدون مفهوم و معناي دوم فاقد ارزش است.
رسول خدا (ص) فرمود:
"ان عمار بيوت الله هم اهل الله عزوجل".
"آباد كنندگان خانه هاي خدا، خانواده الهي هستند".
و امام رضا (ع) فرمود:
"نشانه مروت و جوانمردي در وطن سه چيز است: تلاوت قرآن، عمران مساجد و به دست آوردن دوستان خدايي".
روزي رسول خدا (ص) خطاب به ابوذر فرمود:
"در تعمير و آباداني مساجد نيكو بكوش كه ثواب آن از ناحيه پروردگار، بهشت است".
ابوذر پرسيد:
"مساجد را چگونه آباد كنيم؟".
پيامبر (ص) فرمود:
"در آنها با صداي بلند سخن نگوييد. حرف باطل و سخن نادرست نزنيد و داد و ستد و خريد و فروش نكنيد. اي اباذر، در مسجد بكوش ياوه و بيهوده نگويي و اگر اين چند دستور را رعايت نكردي، روز قيامت جز خويشتن را ملامت و سرزنش مكن".
نكته مهم ديگر در اين باره، هر چند در خصوص مسجدالحرام بوده، ارزش توليت و سرپرستي است كه آن را حقي براي پارسايان مي شناسند:
« و ما كانوا اولياءه ان اولياوه الا المتقون».
"آنان (مشركان)، متوليان و صاحبان مسجدالحرام نيستند، كه صاحبان و متوليان اصلي آن، جز پارسايان نباشند".
بعضي از علما فرموده اند:
"ممنوعيت مشركان از عمران و توليت مساجد اختصاص به مسجدالحرام دارد".
بعضي ديگر فرموده اند:
"مفهوم، عام است و همه مساجد را شامل مي شود".
شيخ طبرسي مي نويسد:
"در معنا و مفهوم عمراني كه بر مشركان ممنوع است، اختلاف نظر وجود دارد".
1- مراد، آمد و شد مشركان است كه بر رونق مسجد مي افزايد و خود نوعي عمران و آباداني است.
2- مراد، اصلاح، ترميم و تعمير خرابيهاي ناشي از حوادث است.
3- مراد، سكونت و همجواري است، با وجود اين ترديدي نيست كه آباداني مساجد با آمد و شد، زيارت، نماز، دعا و حتي ترميم و تعمير، تنها كار مردمان معتقد و مومن است.
شيخ طبرسي در تفسير آيه:
« و من اظلم ممن منع مساجد الله ان يذكر فيها اسمه وسعي في خرابها» .
"كيست ستمكارتر از آنكه مردم را از ذكر نام خدا منع كند و در ويراني آن بكوشد".
مي نويسد:
"برخي گفته اند مراد از آيه، ممانعت از برگزاري نماز و ديگر طاعات است، و اين گواه ديگري است بر اين كه مراد از عمران در آيه شريفه ، عمران معنوي و فرهنگي و اخلاقي است".
"محمد جواد مغنيه" مي نويسد: ظاهر آيه خطاب تهديد آميزي است به كساني كه مساجد و يا به طور كلي معابد را، محترم نمي شمارند و از عمران آنها جلوگيري مي كنند و مردم را از اداي نماز و ديگر عبادات باز مي دارند و عملاٌ در ويراني و بي رونقي آنها مي كوشند و با برگزاري شعائر اسلامي در آنجا مخالفت مي ورزند، در حالي كه هر انسان شريف وظيفه دارد مساجد و معابد را مقدس بشمارد و با احترام گام در آنها نهد و در برابر خداوند خاضع و خاشع و از عذاب الهي بيمناك باشد و به ثواب و پاداش حضرت حق دل ببندد.
"علامه مجلسي درباره آيه مزبور چنين مي نويسد:
"واژه هاي مسجد، منع و ذكر، هر سه عامند و همه مساجد و هر نوع منع و هر قسم ذكر، دعا و نماز را شامل مي شود".
"سيد قطب مي نويسد:
"به هر حال، نص آيه مشعر بر آن است كه "حكم" عموميت دارد و تمام مساجد و همه نوع ممانعت و كارشكني و هر قسم ذكر را شامل مي شود، آيه مزبور، همه نوع تلاش در تخريب مساجد را شامل مي شود و عامل آن را مستحق كيفر مي داند".