به گزارش خبرنگار مهر، تاريخ معاصر ايران مشحون از حوادث و اتفاقات سرنوشت سازي است . مبارزه مردم براي آزادي و سرنگوني استبداد به اواخر قرن نوزدهم بر مي گردد. جنبش مشروطه و جنبش ملي شدن صنعت نفت هر دو با وقوع كودتايي كه از خارج حمايت مي شدند به اهداف خود نرسيدند.
قيام 15 خرداد 1342 ويژگيهاي خاص خود را دارد. با بازگشت دوباره استبداد در 1332 طي يك دهه جو خفقان بر جامعه حاكم مي شود. تقريبا هيچ كدام از نيروها و گروههاي سياسي توانايي انجام حركتي را پيدا نمي كنند. اما آغاز دهه 1340 زمينه ايجاد فضايي مي شود تا بار ديگر نيروهاي سياسي و مخالف رژيم فعاليتهاي خود را آشكاركنند. چند عامل سبب مي شود كه نيروهاي مخالف رژيم امكان فعاليتي هر چند محدود را پيدا كنند. يكي روي كار آمدن كندي در آمريكا و فشار بر ايران جهت انجام اصلاحات سياسي و اجتماعي . ديگري فوت آيت الله بروجردي در 1340 كه مرجعيت عام شيعيان را بر عهده داشت و با رويكرد سنتي خود ، چندان اعتقادي به برخورد انقلاب با حكومت نداشت.
شاه پس از مسافرت به آمريكا و كنار زدن دكتر اميني متعهد شد كه خود شخصا رهبري اصلاحات را در ايران به عهده بگيرد. درهمين راستا اولين اقدام دولت تصويب لايحه انجمنهاي ايالتي و ولايتي است. اين لايحه چندين بند داشت كه زمينه را براي ابراز مخالفت نيروهاي مذهبي فراهم كرد. از جمله شرط اسلام از شرايط انتخاب كنندگان و انتخاب شوندگان حذف شده و به جاي سوگند به قرآن سوگند به كتاب آسماني مطرح شد و همچنين به زنان حق راي داده شده بود.
تصويب اين لايحه زمينه اي شد براي علني كردن مخالفت با رژيم . بسياري از علما طي تلگرافي به شاه مخالفت خود را اعلام كردند. در اين ميان نقش امام خميني برجسته تر بود. درنهايت دولت مجبور شد كه تصميم خود را لغو و در مقابل اعتراضات عقب نشيني كند. تصميم حكومت به انجام اصلاحات در قالب انقلاب سفيد زمينه اي ديگري شد كه امام خميني مخالفت خود را با تحريم رفراندوم نشان دهد.
هر طور شده رژيم رفراندوم را در 6 بهمن 1341 برگزار كرده و نتيجه آن را نيز تاييد اصول انقلاب سفيد دانست. ماجراي فيضيه در دوم فروردين در ادامه حوادثي بود كه از سال قبل شروع شده بود. محرم سال 42 فرصت خوبي براي مخالفان بود تا با تحريك احساسات مردم آنها را عليه رژيم بشورانند . در عصر عاشوراي 1342 ( 13 خرداد ) امام خميني به دنبال حوادث اخير سخنان مهمي ايراد كرد. امام در اين سخنان مستقيما به شخص شاه حمله كرد و سياستهاي او را زير سوال برد و اين موضعگيري به اندازه اي براي شاه تكان دهنده بود كه منجر به دستگيري امام وحوادث 15 خرداد شد.
به گزارش "مهر"، همه اين تحولاتي كه به نحوي مختصر به آنها اشاره شد، به نقطه عطفي چون 15 خرداد ختم شد. 15 خرداد درتداوم تحولات پيشين آغاز روندي است كه به انقلاب اسلامي منجر مي شود . رويداد 15 خرداد چند ويژگي دارد : اين قيام يك جنبش خودجوش بود كه بدون هر گونه سازماندهي با رهبري واحد انجام شد. مشخصا مردم با انگيزه هاي مذهبي سياسي درحمايت از روحانيت وارد صحنه مي شوند. اين حركت باعث مي شود كه اميد به اصلاح رژيم از بين برود و نيروهاي مذهبي تصميم بگيرند كه با يك انقلاب بايد حكومت پهلوي را سرنگون كرد. به هر حال قيام پانزده خرداد هر چند كه توسط رژيم سركوب شد اما اهميت نقش روحانيت و مذهب را در تحولات جامعه نشان داد و زمينه اي فراهم شد تا در دهه 50 با الهام از مبارزات چندين ساله و از جمله همين واقعه، مردم با رهبري روحانيت در انقلاب 57 به پيروزي برسند.