خبرگزاري مهر - گروه دين و انديشه : قدر و منزلت حكمت ملاصدرا در زمان خود به خوبي شناخته نشده است. پس از يك قرن ملااسماعيل خواجويي، ملاعبدالله حكيم، ميرزا محمد تقي الماسي و شاگردش ملا محمد بيد آبادي به ترويج حكمت ملاصدرا پرداختند و از آن به بعد ترويج حكمت صدرايي رواج يافت.
حكمت صدرايي با تلاشهاي فراوان ملاعلي نوري مازندراني نيز گسترش يافت. او چندين دوره شاگرد تربيت كرد. بيش از چهار صد نفر از طالبان حكمت تربيت شدند. همه استادان حكمت در قرن سيزدهم در حوزه هاي فلسفي اصفهان و تهران از شاگردان او بودند. مهمترين شاگردان آنان ميرزا ابوالحسن طباطبايي مشهور به جلوه و آقا محمد رضا قمشه اي و آقا علي مدرس است. حكماي متاخر صدرالمتالهين غالبا شارح آراء و نظريات ملاصدرا بوده اند. هيچ كدام از ايشان انديشه ملاصدرا را خطا ندانسته بلكه حداكثر به ناتمام بودن راي او نظر داده يا يك تقرير تازه براي راي ملاصدرا آورده است.
اما تنها كسي كه باب گفتگوي انتقادي با آراي ملاصدرا را گشود حكيم جلوه بود. او به خود جرات داد تا بعضي از آراي صدرايي را زير سوال ببرد. نفس انتقاد، صرف نظر از درستي يا نادرستي آن، زمينه بلوغ انديشه را فراهم مي كند. استادان فرهيخته ما نقل مي كنند كه آية الله العظمي بروجردي مي فرمود: بزرگي بزرگان نبايد مانع انديشه ما بشود.
مشهور است كه حكيم جلوه با توجه به ارادت خاصي كه به شيخ الرئيس داشته در بسياري از موارد در دفاع از شيخ به رد آراي ملاصدرا پرداخته است. خصوصا در دو رساله مشهور به حركت جوهريه و ربط حادث و قديم.
تنها كسي كه به شيوه و آراي فلسفي و عرفاني حكيم جلوه شديداً اعتراض كرده استاد سيد جلال الدين آشتياني است. او به خاطر ارادتي كه به صدرالمتالهين دارد نمي تواند انتقادات وارد به او را تحمل كند لذا در جاي جاي مقدمه هايي كه بر كتابهاي ملاصدرا نوشته ضمن تمجيد از ملاصدرا منتقدان را مورد حمله قرار داده است. خصوصا در چندين اثر خود مثل مقدمه شواهد الربوبيه، تمهيد القواعد، اصول المعارف و شرح فصوص الحكم شديدا به جلوه انتقاد وارد ساخته است.
هدف كتاب حاضر با توجه به طرح انتقادات فوق، جمع آوري، تصحيح و بررسي آثار فلسفي حكيم جلوه است تا با در اختيار گذاشتن آنها، صاحبان فكر و انديشه بتوانند به قضاوت بپردازند.