خبرگزاري مهر ـ گروه فرهنگ و هنر: مجموعه‌هاي تلويزيوني كه با محور قراردادن يك شخصيت زن ساخته مي‌شوند در تلاشند جلوه‌اي از سيماي زن ايراني را به تصوير بكشند، اما مساله اصلي ميزان هماهنگي اين تصوير با شرايط زن در جامعه امروز ماست.

به گزارش خبرگزاري "مهر"، يكي از مباحث مطرح در زمينه توليد فيلم و سريال تلويزيوني استفاده از شخصيت هاي محوري زن يا مرد در داستان  است. اين مساله از آن جهت حايز اهميت است كه جدا از مسائلي كه درباره حقوق زنان و مردان در جامعه مطرح مي شود و اينكه اصولا به شخصيت و حضور زن ها توجه كمي صورت مي گيرد، آثار تلويزيوني با محوريت شخصيت زن را آئينه اي از شرايط اجتماعي جنسيت هاي مختلف در جامعه به شمار مي آورند.

نمايي از مجموعه تلويزيوني "نرگس"

در سال هاي اخير تعداد قابل توجهي از سريال هاي تلويزيوني ايراني با محور قراردادن شخصيت هاي زن توليد و پخش شده اند. "نرگس"، "آهوي ماه نهم"، "طلسم شدگان"، "دوران سركشي" و "عشق گمشده" تعدادي از آثار تلويزيوني هستند كه در پنج سال گذشته توليد و پخش شده اند و شخصيت محوري تمامي اين آثار از ميان زنان انتخاب شده بودند.

نخستين نكته اي كه مطرح مي شود اينكه چه عامل يا عواملي باعث مي شود برنامه سازان و مديران تلويزيون به سمت استفاده از مضمون يا مضاميني با رويكرد محوريت شخصيت زن سوق پيدا مي كنند. در حالي كه مساله حضور زن در جامعه همواره مطرح بوده و در اين زمينه اتفاق تازه اي رخ نداده يا به ناگاه سر برنياورده كه حساسيت برنامه سازان ما را برانگيخته باشد و انگيزه اي براي توليد چنين آثاري را به وجود بياورد.

نكته ديگر اينكه در آثاري از اين دست، زن چه جايگاه و تعريفي پيدا مي كند. يعني اينكه اصولا سيمايي كه از زن در اينگونه آثار ترسيم مي شود تا چه اندازه با معيارهاي اخلاقي، عرفي و حتي ايده آل هاي حضور زن در جامعه هماهنگي دارد.

بايد به خاطر داشت وقتي تعداد زيادي سريال با موضوع زن ساخته مي شود اين نكته را به ذهن متبادر مي كند كه جايگاه، شخصيت و شرايط زن ايراني نيازمند نوعي بازنگري است، اما اصل مهم در اين زمينه توجه به ريشه هاي جامعه شناختي و روانشناختي شخصيت زن در اجتماع است. در اين زمينه افكار، انديشه، رفتار و حضور زن در جامعه و خانواده از اهميت زيادي برخوردار مي شود.

زماني در سريال هاي ايراني زن به عنوان شخصيتي فرعي و همواره در حال انجام كارهاي خانه نشان داده مي شد و شخصيت زن در تعيين سرنوشت خود و اطرافيانش نقش چنداني ايفا نمي كرد. فعاليت زن در اينگونه آثار هم در حال انجام كارهاي نه چندان مهم مثل آشپزي، شستشو يا آوردن چاي براي اهالي منزل به تصوير كشيده مي شد.

از زماني كه زن تبديل به شخصيت محوري داستان سريال هاي ايراني شده، ماهيت و نوع استفاده از شخصيت هاي زن در آثار تلويزيوني به طور كامل متحول شده است. به اين مفهوم كه كاراكترهاي زن گاه در قامت انسان هايي دست نيافتني يا حتي  بسيار نادر به تصوير درمي آيند. چنانكه اينگونه آثار در بازتاب شخصيت واقعي زنان جامعه ما و الگوسازي زن نمونه تا حدي ناموفق عمل مي كنند.

نكته جالب توجه ديگر اينكه تعداد قابل توجهي از سريال هاي تلويزيوني خارجي كه براي پخش از شبكه هاي مختلف انتخاب و پخش مي شوند، يك شخصيت زن را به عنوان محور اصلي داستان معرفي مي كنند. در اينگونه آثار بيشتر شخصيت هاي زن كارآگاه يا پليس هاي زني هستند كه همسان با مردان به كارهاي مختلف از جمله رانندگي يا كارهاي مخاطره آميز در دستگيري دزدان خطرناك مي پردازند.

در مجموع مطالب و گفتگوهايي كه در قالب "سيماي زن در رسانه ملي" ارائه مي شود، اين مساله مد نظر قرار مي گيرد كه تصوير ارائه شده از زن جامعه امروز ما تا چه اندازه با واقعيت هاي موجود هماهنگي دارد و احساس چه نوع ضرورت ها و نيازهايي موجب شده زنان تا اين اندازه شخصيت هاي محوري سريال هاي تلويزيوني را به خود اختصاص دهند.