خبرگزاری مهر - گروه ورزشی؛ به عکس نگاه کنید، به چشمهای غمگین اما امیدوار این هوادار که مردتر از خیلیهاست. او بدون دست، روی سکوها، برای استقلال بوق میزند، همه امید او، تمام زندگی او در این لحظه انتظار است برای رسیدن به گل توسط تیم محبوبش. او ۹۰ دقیقه فریاد میزند و اصرار دارد که تیمش میتواند قهرمان شود، قهرمانی تیم محبوبش همه آرزوی او در این لحظات است. مثل این هوادار، مثل این هوادارها در پرسپولیس سال گذشته هم بود، آن روزها که پرسپولیس بین هفت مدیر دست به دست می شد.
...و چه کار سختی دارند بازیکنان و مربیان و مدیران تیمهای پرطرفدار، چقدر مسئولیت دارند اینها که نام بردیم، فشار مسئولیت خوشحال کردن این کودک میتواند کمر را بشکند، استخوانها را خرد کند.
با این حال برخی مواقع احساس میکنیم این نگاه، این برداشت برای بسیاری از مسئولان وجود ندارد و آنها سختی و وزن این امید را احساس نمیکنند. برخی از این مسئولان قبول نمی کنند که برای صندلی بزرگ چنین باشگاه هایی طراحی نشده اند، برخی مربیان متوجه نیستند که اندازه آن نیمکت اتمی نیستند، برخی قبول ندارند که دو شغله شدنشان تیم را تضعیف می کند و این هوادار را نا امید.
به روسای بالاتر میرسیم، آنها که تیم های پرطرفدار را رها نمی کنند، همان ها که حتی مدیر عامل برای این تیم ها نمی گمارند و با سرپرستی، اینهمه هوادار را کم اهمیت نشان می دهند. همان ها که نه بودجه می دهند، نه خصوصی می کنند و نه واگذار می کنند به کارخانه های صنعتی.
آنها وزن این امید و این نگاه و آن دست های پرتوان را احساس نمیکنند. آنها که تیمشان بازیکن لازم دارد و نمیخرند، آنها که تیم را به اردو نمیبرند، همانها که روبه جلو نمیروند و خانی بر میدارند و خانی میآورند تا دور یک دایره چرخیده باشند.
این نگاه و آن دستها مسئولیت میآورد آقایان، نمیتوانید، بروید، چه روی نیمکت و چه روی صندلی و چه حتی در داخل زمین سبر چمن. آن از سالهای اخیر پرسپولیس که هوادارش امید را از شما طلبکار بود و این از استقلال امروز که با کمی مدیریت بهتر میتوانست هوادارش را خوشحال نگه دارد و پر هیجانتر.
این هواداران لایق رسیدن به فینال آسیا و قهرمانی در قاره هستند آقایان، با کم اهمیت دادن آنها به خودتان و به این هوادار جفا نکنید.
نویسنده: محمد سررشته داری