به گزارش خبرگزاري مهر ، قبل از هجوم سراسري ارتش عراق به سرزمين ايران اسلامي از فروردين 1359 به طور متناوب شهر مهران و حومه آن با خمپاره و توپخانه هدف حمله قرار ميگرفت. در آن هنگام شهر مهران و 15 روستاي اطراف آن حدود 176 هزار نفر جمعيت داشت، اما پس از مداومت و شدت نسبي حملات دشمن، از ارديبهشت 1359 تخليه شهر به تدريج شروع شد. به مرور زمان به دليل خالي شدن شهر از سكنه و تحركات نيروهاي دشمن در نقاط مختلف مرز، واحدهايي از تيپ اسلامآباد (ارتش) براي حفظ و تأمين منطقه اعزام شدند.
پس از استقرار نيروهاي تيپ اسلام آباد در خط مرزي اين منطقه و اجراي آتش متقابل (هر چند ضعيف) عليه دشمن، آتش عراق قطع شد و مردم به شهر بازگشتند. بعد از مدتي تيپ84 خرم آباد جايگزين يگان قبلي در منطقه گرديد. مدتي از استقرار اين يگان نگذشته بود كه آتش دشمن مجدداً آغاز گشت و به تدريج به آتش دو طرفه مبدل شد.
در تاريخ 20/6/1359 ارتش عراق ميمك را اشغال كرد و هم زمان شهر مهران را زير آتش توپخانه قرار داد و به تدريج آتش خود را تشديد كرد. هفت روز بعد دشمن يك درگيري در پاسگاههاي « زالوآب» و « رضا آباد» ايجاد كرد و نهايتاً عقب رفت اما مجدداً در 29/6/1359 يك ستون نظامي از نيروهاي دشمن كه از طرف شهر «زرباطيه» به طرف «پاسگاه دراجي» و «ارتفاعات 303» حركت كرده بودند، در اين منطقه مستقر شدند. هم زمان با هجوم سراسري در 31/6/1359 نيروهاي عراق از چند محور به خاك جمهوري اسلامي حمله نمودند و ضمن درگيري و تصرف پاسگاههاي «بهرام آباد» و «فرخ آباد» به طرف شهر حركت كردند. نيروهاي نظامي خودي نيز با به جاي گذاشتن تجهيزات خود عقب نشيني كردند.
ارتش عراق در ادامه حملات خود، در تاريخ 12/7/1359 در حالي كه تعدادي از مردم هنوز در مهران بودند وارد اين شهر شد. سرانجام نيروهاي عراقي ارتفاعات شمالي (كوهگچ، زالوآب، كولك، زيل) و ارتفاعات جنوبي (قلاويزان، حمرين) و ارتفاعات شرقي (چكه موسي، چكه قمر، گره بور) و شهر مهران را تصرف كردند و در آنجا مستقر شدند.
بعد از آزادي خرمشهر با همت رزمندگان اسلام، ارتش عراق از اكثر مناطق اشغالي باقي مانده عمليات بيت المقدس و نيز شهر مهران و ارتفاعات مزبور عقب نشيني كرد و روي ارتفاعات شمالي و جنوبي شهر مهران در داخل خاك ايران مستقر شد. بدين ترتيب اولين اشغال مهران پايان يافت، امّا اين منطقه همچنان زير ديد و تير دشمن بود و شهر وضع عادي نداشت و در حالي كه تقريباً به طور مداوم آماج آتش خمپاره عراقيها بود، از برخي منازل حومه آن به عنوان پايگاههاي تداركاتي و پشتيباني ديگر مقرهاي نظامي استفاده مي شد.
موقعيت منطقه
در منطقه دشت مهران ، دو رشته ارتفاعات وجود دارد : در شمال ، ارتفاعات زالوآب و كاني سخت و نمه كلان بو است كه قسمت عمده آن در خاك ايران قرار دارد و در جنوب ، ارتفاعات « قلاويزان » واقع است كه مرز ايران ـ عراق را مشخص ميسازد . بين دو ارتفاع ياد شده، دشت مهران و « دشت ورمهراز » و « زرباطيه » عراق واقع است؛ در قسمتي از ارتفاعات زالوآب و كاني سخت ، مرز مشترك ايران و عراق قرار دارد كه در سمت غربي آن، ارتفاعات نمهكلانبو، با قللي بيش از 200 و كمتر از 400 متر ارتفاع ، واقع است. همچنين ارتفاعات زالوآب ، كه داراي تپههائي به ارتفاع 340 ، 325 ، 343 و 310 ميباشد ، در سمت شرق « نمهكلانبو » قرار دارد كه مهمترين ارتفاع آن معروف به كله قندي داراي 363 متر ارتفاع است .
طرح عمليات والفجر3
با توجه به مختصات جغرافيائي منطقه و اهميت استراتژيك آن، عمليات به ترتيب در سه محور زالوآب و نمهكلانبو، دشت مهران و قلاويزان، به منظور تأمين اهداف از پيش تعيين شده، طراحي شد. در اين عمليات نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ، با استعداد يك تيپ زرهي ( كه در خط داشت ) و يك گردان نيروي پياده و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، به استعداد 3 لشكر، 2 تيپ ، يك تيپ منهاي پياده و يك تيپ زرهي، به صورت ادغامي وارد عمل شدند.
شرح عمليات
عمليات در تاريخ 7/5/62 ساعت 11 شب ، با رمز « يا فاطمهالزهرا( س )»، آغاز شد. محور شمالي عمليات، قبلاً جاده 490 ، با غافلگيري، تا پشت «نمه كلانبو» كشيده شده بود و تعدادي قاطر، جهت ترابري يكروزه ، تا تكميل جاده ، منظور شده بود.
با شروع عمليات در اين محور، شب اول ارتفاعات «نمه كلانبو» تصرف و تأمين گرديد و براي شب دوم، جاده 490 ( كه در رابطه با عقبه نيروهاي خودي نقشي تعيين كننده و سرنوشت ساز داشت ) با ماشينآلات مهندسي ، كامل شد و مورد بهره برداري قرار گرفت.
در محور مياني ( دشت مهران ) از پاسگاه دوراجي تا فرخ آباد، با پشت سر گذاردن جاده مهران ـ ايلام، هدفها تأمين گرديد و ضمن اسارت 60 تن از نيروهاي عراقي خاكريزي جهت پدافند احداث شد.
در محور جنوبي عليرغم موفقيتهاي چشمگير اوليه، از آنجا كه فرصت لازم براي احداث خاكريز از «يال قلاويزان» به سمت فيروآباد ( در دشت مهران ) و از آنجا به فرخ آباد، بدست نيامد، لذا اهداف اين محور بطور صد درصد تأمين نگرديد.
در محور شمالي، با توجه به اهميت ارتفاعات زالوآب و كله قندي ( كه دومي مسلط بر تنگه ميان تنگ است )، عليرغم اينكه «كله قندي» در محاصره نيروهاي خودي قرار داشت، دشمن تلاش فراوان مي كرد كه به هر نحو كه ممكن است «كله قندي» را از محاصره خارج كرده و بر روي آن استقرار يابد.
بدين منظور دشمن نزديك يك هفته به وسيله بالگرد به نيروهاي تحت محاصره خود با اسلينگ آذوقه و كمك ميرساند. از سوي ديگر سعي وافر داشت كه خط خودي را در«دوراجي» شكسته، با جناح چپ الحاق كند تا بدين وسيله صرف نظر از شكسته شدن محاصره كلهقندي، با محاصره «نمهكلان بو» تمامي موقعيت جناح شمالي عمليات را متزلزل نمايد و پس از آن محور مياني را از دشت مهران پس بزند. بر اين اساس و با توجه به روند حركتهاي دشمن، در محور « دوراجي » و « نمه كلانبو »، مقاومت چشمگيري بعمل آمد.
از سوي ديگر، دشمن يك گردان از نيروهاي پياده خود را به يكي از شيارهاي پشت ارتفاعات منتقل كرده بود تا شب را در آنجا استراحت كنند و صبح با آغاز روشنائي هوا پاتك خود را با رعايت غافلگيري انجام دهند. در اين ميان، نيروهاي شناسائي بطور غيرمنتظره با حضور نيروهاي عراقي در داخل شيار مواجه ميشوند كه بلافاصله موضوع به اطلاع يكي از يگانهاي سپاه ميرسد و شيارها زير آتش شديد خمپاره قرار ميگيرد كه در نتيجه، از نيروهاي دشمن جز تعدادي انگشت شمار، جان سالم به در نبرده، تماماً در داخل شيار به هلاكت ميرسند.
نظر به اينكه مقاومت نيروهاي دشمن در «كله قندي» نقشي مؤثر در اميدواري دشمن جهت انجام پاتك داشت، لذا پس از گذشت 11 شب از محاصره نيروهاي دشمن، شهيد حاج همت، فرمانده لشكر محمد رسولالله ( ص )، به منظور درهم كوبيدن مقاومت دشمن با نيروهاي تحت فرماندهي خود اعزام گرديد و در همان شب بلافاصله وارد عمل شد و بدين شكل، اين منطقه از حضور دشمن، پاكسازي گرديد و « سرهنگ جاسم يعقوب» فرمانده دشمن در كله قندي نيز در هنگام اسارت جراحات متعددي برداشته و در حين انتقال به خطوط پشت جبهه به هلاكت رسيد.
نتايج عمليات والفجر 3
آزادسازي جاده ايلام ـ مهران ـ دهلران، آزادسازي ارتفاعات زالوآب و نمه كلانبو، آزادسازي دشت مهران، برقراري ارتباط جبهههاي مياني و جنوبي از طريق دو جاده ايلام ـ مهران ـ دهلران از نتايج عمليات والفجر 3 مي باشد. در اين عمليات علاوه بر انهدام بيش از 70 دستگاه تانك و نفربر، يك فروند هواپيما ، 3 فروند هليكوپتر ، 10 انبار مهمات ، 3دستگاه لودر و بلدوزر ، 16 قبضه خمپارهانداز ، 60 قبضه تيربار ، 33 دستگاه خودرو مي باشد كه در ميان غنائم ، 15 دستگاه خودرو 5 دستگاه لودر و بلدوزر ، 16قبضه خمپارهانداز ، 3 دستگاه تانك ، بيش از 1800 قبضه تيربار ، بيش از 51 قبضه خمپاره 80 و 120 و مقادير قابل توجهي سلاح و تجهيزات انفرادي نيز از دشمن به غنيمت گرفته شد.
ضمناً هنگام كمك رساني دشمن به ارتفاعات زالوآب ـ كه با بالگرد صورت گرفت ـ مقدار زيادي غنائم بدست آمد. همچنين 5000 نفر از نيروهاي دشمن كشته و زخمي شده و 509 نفر به اسارت درآمدند.
--------------------------------------------------------------------
منبع: مركز مطالعات و تحقيقات جنگ