کرسی‌ آزاداندیشی «تفسیر تقریبی از امامت» با سخنرانی حجت‌الاسلام حمیدرضا شریعتمداری و نقد حجت‌الاسلام رضا اسلامی در دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری مهر، هشتمین نشست از سلسله نشست‌های کرسی‌های آزاداندیشی با عنوان «تفسیر تقریبی از امامت» با سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین حمیدرضا شریعتمداری و نقد حجت‌الاسلام والمسلمین رضا اسلامی در دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار شد.

شریعتمداری در ابتدای نشست به تشریح مسئله تقریب و رویکرد‌ها و تفاسیر مختلف آن پرداخت و گفت: باید در حد توان باور‌ها و میراث مشترکی را که میان مسلمانان وجود دارد و نقش‌های مختلفی را که در تمدن و علوم اسلامی ایفا کرده‌ایم و اقدامات مشترکی را که انجام داده‌ایم، شناسایی کنیم. سپس مخالفان مذهبی خودمان را در مواضع اختصاصیشان معذور بدانیم و‌‌ همان تعاملی که درون مذهب با هم‌مذهبان خود داریم، با پیروان دیگر مذاهب نیز در مناسبات بینامذهبی داشته باشیم.

وی در ادامه گفت: آن‌چه من به تفسیر رایج از تقریب اضافه می‌کنم این است که ما در مواضع اختصاصی خود به خصوص در بحث‌های کلیدی تا می‌توانیم تصاویر و تفاسیری ارائه کنیم که اگر در نزد مخالفان مذهبی ما مقبول نیست، دست‌کم معقول و مطبوع باشد و بتوانند با آن کنار بیایند.

شریعتمداری «امامت» را به‌عنوان یکی از محورهای که قابلیت و ظرفیت مطرح شدن به‌عنوان یک مسئله تقریبی را دارد عنوان کرد و گفت: امامت تقریرهایی تقریبی دارد که دست‌کم اکثر مسلمانان را معذور می‌سازد. هم‌چنین امامان وجه معنوی و اسوه بودن دارند که مورد وفاق عموم مسلمانان به‌ویژه اهل تصوف است؛ از دیگر سو وجه علمی یا مرجعیت علمی ائمه نیز بیشترین کاربرد را در روزگاران مختلف تا دوره حاضر دارد.

این عضو هیئت علمی دانشگاه سپس به مرجعیت علمی امامان اشاره کرد و گفت: این مرجعیت به دو صورت قابل تصویر است؛ نخست به‌عنوان منبع مستقل، ‌بر پایه حدیث ثقلین و دیگر مستندات نقلی که این هرگز مقبول اهل ‌سنت نمی‌افتد، ‌همانند حجیت قول صحابی که نظریه برخی از اهل ‌سنت است و هرگز مقبول شیعه واقع نمی‌شود. دوم مرجعیت علمی ائمه به‌عنوان منبعی در امتداد و در طول کتاب و سنت نبوی، ‌به‌عنوان میراث‌داران سنت نبوی. آن‌چه ما در پی آن هستیم، اثبات این نگاه با تکیه بر روایات اهل ‌بیت(ع) است، ‌هرچند می‌دانیم که این نگاه، همه میراث اهل‌ بیت(ع) را پوشش توجیهی نمی‌دهد.

حجت‌الاسلام والمسلمین شریعتمداری در پایان سخنان خود به ارائه تعدادی از شواهد روایی در خصوص نظریه خود پرداخت.

در ادامه جلسه، حجت‌الاسلام والمسملین رضا اسلامی به نقد مباحث مطرح شده پرداخت و گفت: اینکه آیا امامت ظرفیت تقریبی دارد یا نه، بنده اجمالاً موافق هستم، چون ظرفیت بسیار خوبی است. امام، ‌ امام بشر است، حتی امام خلایق است. در زمان حیات ائمه، ائمه خود را محصور به شیعه نمی‌کردند.

وی گفت: خاستگاه و سرچشمه نظریه ارائه‌دهنده این است که مرجعیت علمی اهل ‌بیت(ع)، مرجعیت مستقل و در عرض قرآن نیست و قرآن، حاکم بر مرجعیت علمی اهل بیت(ع) است. ما و اهل‌ سنت قرآن را قبول داریم، پس امام می‌شود محکوم قرآن. ما اماممان را فراقرآن نمی‌دانیم و اهل‌ بیت(ع) را ثقل اصغر می‌دانیم و ثقل اصغر، محکوم ثقل اکبر است. در دیدگاه شیعه، امام فراقرآن نیست و هیچ سنتی از ائمه(ع) نیست که به تخطئه قرآن بینجامد؛ نه در مقام ثبوت و نه در مقام اثبات. هم‌چنین هیچ سنتی از ائمه(ع) نیست مگر آنکه نشانی از قرآن دارد. از دیگر سو چیزی داریم به نام تفویض در تشریع به ائمه(ع) که از سوی متکلمین شیعه تفاسیر مختلفی بر آن شده است. تفویض در تشریع، امام را از چهارچوب قرآن و سنت نبوی بیرون نمی‌کند.

اسلامی در ادامه گفت:‌ در این‌جا یک معما و مسئله هست و آن، اینکه حدیث ثقلین دو چیز را در عرض هم می‌گوید. در حدیث ثقلین به دو کانون هدایت یعنی قرآن و عترت اشاره شده است. اما از طرف دیگر می‌گوید قرآن ثقل‌الله اکبر است و اهل‌بیت، ثقل‌الله اصغر است. قرآن عظمتاً اشد نسبت به اهل ‌بیت(ع) است. مشکل ما این است که تفسیری از حدیث ثقلین بیان کنیم که جمع بین عرضیت و طولیت در آن شده است. طولیت برای اصغر و اکبر و عرضیت برای اثنینیت، چون اگر یکی مندرج در دیگری است، پس نظریه قرآن‌بسندگی پیش می‌آید. در این دیدگاه می‌خواهد استفاده کند که امام، ذیل قرآن حرکت می‌کند که اهل ‌سنت هم این را قبول دارند ولی در عرض قرآن است. ما نظریه حاکمیت قرآن بر سنت را قبول داریم، ولی می‌گوییم ضرر به استقلال سنت ائمه به‌عنوان کانون هدایت مستقل از قرآن نمی‌زند. اهل ‌سنت می‌گویند سنت صحابی حجت است. صحابه دست‌پرورده پیامبر(ص) هستند. چیزی که می‌گویند نقل است. اگر نقل نبود، فهم است. این حجیت سنت صحابی هم بسیار ظرفیت تقریبی دارد؛ چون ائمه(ع) هم جزو صحابه بوده‌اند.

این عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در پایان گفت: این معما را باید این‌گونه حل کرد که آیا قرآن مبین بالذات است؟ پاسخ می‌دهیم بله. پس چیزی که مبین است، ‌مفسر نمی‌خواهد. ولی ما می‌گوییم هم مبین است و هم مفسر می‌خواهد. علامه طباطبایی سعی کرده این را حل کند. در پایان هم باید بگویم که ورود و خروج به این بحث را با این مقدمات نمی‌پسندم. چون بعضی مقدمات اشکال دارد، مثل معذور دانستن مخالفان. همین‌طور ایمان و کفر که محل بحث است که آیا سنی می‌تواند مؤمن کامل باشد در حالی که همه‌ چیزش با ما مشترک است و فقط امام را قبول ندارد؟