به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از گاردین، برادر یک گوینده اخبار ایالت فلوریدا در دهه ۱۹۷۰ که در حین پخش برنامه زنده خودکشی کرده بود، به فیلم جدیدی که درباره این موضوع ساخته شده معترض شده و آن را «نفرتانگیز و اسفناک» خوانده است.
وقتی کریستین چاباک در سال ۱۹۷۴ در حین مجریگری یک برنامه صبحگاهی محصول شبکه WXLT-TV به خودش شلیک کرد، تنها ۲۹ سال داشت. حالا ربکا هال، بازیگر بریتانیایی در فیلم درام «کریستین» که در فستیوال فیلم ساندنس ماه گذشته اکران شد و نقدهای مثبتی هم دریافت کرد، نقش این گوینده اخبار را بازی کرده است.
گرِگ چاباک برادر کریستین چاباک که ۶۹ سال دارد، در مصاحبهای که روز یکشنبه انجام داد این فیلم را «نفرتانگیز و اسفناک» خواند و به خاطر اینکه تهیهکنندگان پیش از ساخت فیلم با او تماس نگرفتند، از آنها به شدت انتقاد کرد. او گفت: من فیلم را ندیدم و قصد هم ندارم این کار را بکنم. از نظر من این چیزی بیش از یک سوءاستفاده بدبینانه از مرگ خواهر من نیست. چطور کسی مثل ربکا هال میتواند از تراژدی خانواده من و مخصوصا یک خودکشی که بسیار عمومی و ناراحتکننده بود سود ببرد؟ بیش از ۴۰ سال از مرگ خواهر من میگذرد، اما دردی که ما هنوز احساس میکنیم واقعی است.
نه فیلمسازان و نه خود هال هنوز بیانیهای درباره این صحبتها منتشر نکردهاند. کریستین چاباک بعد از مرگش، به عنوان فردی افسرده که نمیتوانست با دیگران رابطه برقرار کند و به همین دلیل خود را کشت به تصویر کشیده شده است. فیلم «کریستین» این گوینده اخبار را به عنوان شخصیتی سرد نشان میدهد که روحیه بسیار سردش را روی آنتن هم نشان میدهد و همین از عدم قابلیت وی در ارتباط برقرار کردن با مردم سرچشمه میگرفته است. با این حال، گرِگ چاباک میگوید کریستین واقعی پیچیدهتر از این حرفها بود. او میگوید: خیلی من را عصبانی میکند که فیلمسازان با من ارتباط برقرار نکردند تا بفهمند او واقعا چطور بود. کریسی یک سوی دیگر هم داشت که دوستداشتنی و بامزه بود.
«هال» که بعضی از منتقدان ایفای نقش کریستین چاباک را بهترین نقشآفرینی سینمایی او خواندهاند، قبلا درباره سختیهای این نقش صحبت کرده بود. او به بیبیسی گفته بود: او کاری کرد که فکر کردن به آن هم سخت است، اما ما به هیچ وجه نمیخواهیم این تراژدی را جالب جلوه دهیم. او نباید میمرد. فکر نمیکنم دنیا با او خوب رفتار کرده باشد. او در صنعتی سخت بود و در فیلم میبینیم که شاید قابلیتهای لازم برای موفقیت در آن را نداشت. اگر او ابزار احساسی و سلامت روانی لازم برای کنار آمدن با آن نامهربانیها را داشت، فکر میکنم میتوانست زنده بماند، اما آن موقع برای این جور مشکلات تشخیص و درمان زیادی وجود نداشت و او زنی بود که سعی میکرد در دنیایی خیلی خیلی سخت، پیشرفت کند.