خبرگزاری مهر، گروه جامعه - مسعود بُربُر: پروژه نصب قلادههای ردیاب روی پلنگ شمال شرقی ایران، از آغاز مورد توجه فعالان و رسانههای کشور قرار گرفت. حواشی ایجاد شده برای این پروژه آنچنان شمشیر نقد فعالان را برای پروژه تیز کرد که کسی از دستاوردهای پروژه خبری نگرفت. با این حال نمایندگان پروژه در سمیناری به دور از هرگونه حاشیه، پاسخگوی نقدها شدند و به ارائه این دستاوردها پرداختند. تنها یکی از این دستاوردها اعلام تهدید بزرگی بود که بر سر بقای اینگونه ارزشمند و در معرض خطر سایه افکنده است: بیماری مرگباری شبیه هاری خاموش.
وقتی که سگها و دامها، تهدید بقای پلنگ میشوند
محمد صادق فرهادینیا، دانشجوی مقطع دکتری در رشته جانورشناسی که این طرح تحقیقاتی را به عنوان پایان نامه دوره دکتری خود به انجام میرساند، در بیست و پنجمین سمینار حیات وحش انجمن یوزپلنگ ایرانی گفت: مردم منطقه تندوره از کشته شدن سگها توسط پلنگها در روستاهای اطراف تندوره خبر داده بودند که بعد مشخص شد این تعارض جدیتر است.
فرهادینیا افزود: ردیابهای ماهوارهای که روی پلنگها نصب شد نشان داد برخی پلنگها گاهی به شکار سگها میپردازند و از آنها تغذیه میکنند. بلافاصله این نگرانی برای ما ایجاد شد که نکند سگها بیماری خاصی به پلنگ منتقل کنند؟
ایمان معماریان، دامپزشک حیات وحش که در این پروژه فرهادینیا را همراهی میکرد، از نتایج تاسفآور مطالعات خبر داد.
معماریان گفت: از سگهای تندوره خونگیری کردیم. نتایج آزمایشهای اولیه درصد بالای آلودگی در سگهای مورد آزمایش را نشان می هد یعنی وضعیت برای پلنگ خیلی خطرناک است.
وی درباره بیماری Canine Distemper توضیح داد: این بیماری در سگها علایم تنفسی و گوارشی دارد باعث مرگ و میر میشود. سگهای بزرگتر بیماری را نشان نمیدهند اما ناقل آن هستند.
معماریان افزود: بیماری در همین فوک خزری خودمان و در گرگ دیده شده و در آفریقا هم تلفات گسترده در شیرها را به دنبال داشته است.
به گفته وی در مورد ببر سیبری، ببرهایی با علایم کاملاً سالم و وضعیت بدنی خیلی خوب دیده میشدند اما دیده میشد که ببر خیلی «مهربان» است و مدتی بعد میمیرد! آزمایشها نشان داد که حیوان به Canine Distemper مبتلا بوده که میتوان آن را نوعی هاری خاموش نامید. هاری خاموش یکی از انواع بیماری هاری است که علائم آن شبیه به علائم دیستمپر در گربهسانان بزرگ است
وی با تأکید بر اینکه این بیماری مرگ و میر بسیار بالایی دارد و همه حیواناتی که به آن آلوده میشوند میمیرند گفت: در ایران پلنگهای مهربان دیده شدهاند. در جاهای مختلف ایران هم دیده شده است و وقتی گزارش شده نهایتاً کمتر مورد بررسی بالینی و آزمایشگاهی قرار گرفته و به همین خاطر هنوز اقدام مناسبی صورت نگرفته است.
معماریان با بیان اینکه دلیل بیتوجهی به هاری خاموش مشترک نبودن این بیماری با انسان است گفت: بیماریهای متعدد دیگری هم هست که میتواند شکار پلنگ را تحت تأثیر قرار دهد. بیماریهایی مثل PPR میتواند تا ۸۰ درصد جمعیت طعمه را در یک نقطه از بین ببرد. ما اغلب از شکار و تصادفات جادهای به عنوان عوامل مرگ پلنگ انتقاد میکنیم اما به بیماریهایی مثل تب برفکی و سل و … که واگیر دارند اهمیت نمیدهیم. تمام اینها از دام اهلی به حیات وحش منتقل میشود اما الان چون PPR یا طاعون نشخوارکنندگان شیوع پیدا کرده این را آغاز به واکسیناسیون کردهایم اما باقی بیماریها کنترل نمیشود.
وی تصریح کرد: با توجه به اینکه حیات وحش قابل درمان و واکسیناسیون نیست نهایتاً راه مبارزه با بیماری، جلوگیی از ورود دام به زیستگاههای حیات وحش یا واکسیناسیون کامل دامهاست که هیچ یک متأسفانه انجام نمیشود.
البته فرهادینیا با اعلام اینکه از دامپزشکی خواستیم واکسنهای موجود را در مناطقی که به زیستگاه پلنگ نزدیک است استفاده کند تأکید کرد: تنها با تعامل و بدون تحمیل بودجه اضافی توانستیم یک «بافر» امن پیرامون تندوره ایجاد کنیم.
ردیاب میتوانست جان «ایران» را نجات دهد
دامپزشک پروژه تلهمتری پلنگ ایران شمال شرقی در این سمینار درباره مرگ پلنگ ماده تندوره که «ایران» نامگذاری شده بود نیز به ابهامات پاسخ داد.
ایمان معماریان در توضیح ماجرا گفت: یک پلنگ نر شکاری را گرفته بوده است. از روی ردپاها مشخص است که پلنگ ماده چندین بار رفته و آمده و تلاش کرده شکار را از چنگ پلنگ نر درآورد. سرانجام پلنگ نر گردن با پلنگ ماده درگیر شده و گردن او را شکسته است.
وی با بیان اینکه اعضای پروژه خیلی دوست داشتند علت مرگ را بدانند گفت: پیگیریهای خیلی زیادی انجام شد و خیلی سریع لاشه را به تهران آوردیم تا با روزآمدترین امکانات، سیتیاسکن، رادیولوژی، رادیوگرافی و … انجام شود. مشخص شد مهره C۳ و C۴ و C۵ آسیب دیده است و آسیب اصلی را مهرهC۳ دیده بود که در آن کانال نخاعی هم درگیر شده بود.
معماریان با اعلام اینکه یکی از بهترینهای حیات وحش جهان به طور اتفاقی آن زمان در ایران بود و اولین کالبدگشایی دقیق و علمی در کشور انجام شد گفت: فهمیدیم که «ایران» ذخیره چربی بسیار مناسبی زیر پوستش داشته است و ۲۵ تا۳۰ درصد چربی دور کلیه داشت.
وی با بیان اینکه قلاده را دقیقاً پشت گوش پلنگها نصب میکردیم تا پلنگ سختتر بتواند آن را در بیاورد تصریح کرد: قلاده ممکن است روی گردن بچرخد اما بالا پایین نمیشود. به این ترتیب قلاده ردیاب مهره اول و دوم را میپوشاند و احتمالاً دلیل اینکه آئیب از مهره C۳ به بعد رخ داده است پوشش قلاده روی ۲ مهره اول بوده است.
به گفته وی پلنگ نر گردن «ایران» را از زیر گرفته بوده است و در حرکتی بسیار ناگهانی و در لحظه گردن را شکسته و او را خفه کرده است که نشان میدهد پلنگ بسیار بزرگی بوده و قدرت بالایی داشته است.
دامپزشک حیات وحش پروژه افزود: خون مردگیهایی زیر پوست و روی ساعد چپ دیده شده است. عارضه ناشی از درگیری روی پوست گردن به صورت سوراخ ناشی از دندان پلنگ نر دیده نشد اما بعد از کالبدگشایی یک سوراخ را دیدیم که نشان میدهد احتمالاً پلنگ دندان تیز و برندهای ندارد و بنابراین به احتمال زیاد بزرگسال است.
وی درباره تأثیرات احتمالی قلاده ردیاب روی پلنگ ماده گفت:هرچیزی که به صورت تنگ دور گردن پلنگ را بگیرد ممکن است باعث خفگی شود یا مشکل بلع، مشکلات حرکتی یا تنفسی ایجاد کند. ما بر اساس دادههای ردیاب الگوهای حرکتی را داریم که نشان میدهد بسیار خوب و حتی عالی حرکت کرده است. ثبت شکار او را داریم و وضعیت بدنی و وزن پلنگ در مقایسه با زمان زندهگیری هم نشان میدهد وضعیت بسیار مناسبی داشته است و به راحتی شکار و تغذیه کرده است.
معماریان با اشاره به ادعای دیگری که میگفت «قلاده را به توله پلنگ بستید و توله پس از رشد خفه شده است» گفت: تعیین سن پلنگ از روی دندان کار سختی نیست و از روی چند عکس هم میشود آن را یاد گرفت. به همین دلیل هم هست که برای پلنگ دارای دندان شیری کسی قلاده نمیبندد زیرا به پلنگ آسیب میرساند اما حتی در آن مرحله هم گردنش را نمیشکند.
وی تصریح کرد: دندانهای پلنگ ماده نشان میدهد که حیوان بالغ است. «صفحه رشد» هم که پس از بلوغ بسته میشود و رشد نمیکند طبق عکسهای رادیوگراف کاملاً بسته شده است یعنی ایران پلنگی جوان اما بالغ بوده است و امسال امیدوار بودیم که تولید مثل کند اما متأسفانه این اتفاق طبیعی برایش رخ داد.
این دامپزشک حیات وحش با تایید این که «بدون شک زندهگیری و بیهوشی فرایند استرسزایی هست» در پاسخ به این پرسش که آیا این استرس ادامه دارد یا نه به خبرنگار مهر گفت: امکان بررسی بدون آسیب در طبیعت وجود ندارد، اما در اسارت انجام شده و تغییری در سطح هورمونهای وابسته به استرس ایجاد نشده است. ضمن این که در طبیعت هم رفتارهای طبیعی حیوان نشان میدهد که برایشان مشکلی ایجاد نمیشود.
معماریان با اشاره به این ادعا که منتقدان گزارشهایی دارند که در برخی گونهها قلادهگذاری توصیه نمیشود به خبرنگار مهر گفت: برای گونههای مختلف حیات وحش از روشهای مختلفی برای ردیابی استفاده میشود. برای خیلی از گونهها نمیشود از قلاده استفاده کرد. امادر مورد گربهسانان بزرگ از قلاده استفاده میشود. ادعاهایی هم بوده که در مورد یوزپلنگ و ببر و پلنگ ابری و درنای سیبری ثابت شده قلاده و رادیوترنسمیتر و تلهمتری باعث انقراضشان شده است که من خیلی خوشحال میشوم کسی به من منبعی یا مطالعهای نشان دهد که چنین ادعایی را ثابت کرده باشد.
محمد صادق فرهادینیا نیز درباره پیشینه تلف شدن پلنگها توسط هم گفت: سابقه کلیای که داریم علت مرگ ۴۳ درصد پلنگهای ماده و ۷۶ درصد پلنگهای نوجوان پلنگهای دیگر هستند.
وی در پاسخ به اینکه آیا این موضوع در ایران هم سابقه داشته است یا نه گفت: یک پلنگ در درفک، یک مورد در طالقان و یک مورد هم پارک گلستان رخ داده بود.
این دانشجوی دکتری جانورشناسی افزود: همواره میگفتیم با توجه به این که نرها باید پس از جداشدن از مادر از منطقه بیرون بروند و دنبال قلمرو خودشان باشند، با توجه به درگیر شدنشان با خطرات در روستا، دامداریها و جاده طبیعتاً آمار تلفتسان بالاست. در خراسان هم عمده پلنگهایی که تلف شدهاند نرها بودهاند. مادهها جای خوب و امن دارند. پس اینها چه میشوند؟ حالا میتوانیم بگوییم کشتار توسط همنوع یکی از دلایل مرگ مادههاست. یعنی خودشان هم را کنترل میکنند.
جای خالی مطالعات علمی درباره پلنگ ایرانی
محمدصادق فرهادینیا با اعلام اینکه پلنگ ایرانی لزوماً مهمترین گونه حیات وحش ایران نیست اما شاید جذابترین گونه جانوری ایران باشد گفت: پلنگ در ایران گونهای کاریزماتیک است که مورد توجه همه اقشار بوده و در عالیترین سطوح سیاسی نیز مورد بحث واقع شده است اما تا سال ۱۹۷۰ تقریباً هیچ مطالعهای در جهان درباره پلنگ انجام نشده بود و در ایران نیز قبل از سال ۲۰۰۲ درباره پلنگ ایران مطالعهای انجام نشد.
به گفته وی طی دهه گذشته حداکثر حدود ۱۰ پایاننامه کارشناسی ارشد در این باره منتشر شده است. از سال ۱۹۸۱ تا ۲۰۱۲ در آفریقای جنوبی ۶۶ مقاله، در هند ۳۱، در تانزانیا ۱۴، در نامیبیا ۱۳، در کنیا ۱۲، در بوتسوانا ۱۱ و در ایران تنها ۳ مقاله در این باره منتشر شده است.
فرهادینیا با اعلام اینکه در ایران به شدت خلاء دانش داریم گفت: در خاورمیانه و غرب آسیا حدود ۱۲ سال است که مطالعهها آغاز شده است. در غرب آسیا ۵۰ پایاننامه داریم که کمتر از ۳۰ درصد آنها در ژورنالهای علمی منتشر شدهاند.
این دانشجوی دکتری جانورشناسی با اشاره به اهمیت پروژه نصب ردیاب گفت: در خصوص الگوی جا به جایی پلنگها که صرفاً با نصب ردیاب به دست میآید پیش از این هیچ کاری انجام نشده است، غیر از دو پلنگ در بافق یزد که صاحب ردیاب شدند. ابعاد انسانی حفاظت (تعامل با انسان، بیماریهای مشترک و …) کاملاً نادیده گرفته شده است. بیشترین مطالعات مربوط به status یا وضعیت بوده است یعنی اینکه آیا اینجا پلنگ هست یا نیست یا قبل از این بوده است یا خیر.
در ایران چند پلنگ داریم؟
به گفته فرهادینیا هنوز حتی درباره آمار جمعیت اینگونه ارزشمند نیز هیچ آمار درستی نداریم. جمعیت اینگونه از ۲۰۰ تا ۴۰۰۰ (بر اساس گفته برخی شکارچیان) اعلام شده است که در این میان عدد ۵۰۰ تا ۸۰۰ مورد پذیرش جامعه علمی ایران و اتحادیه جهانی حفاظت IUCN است.
به گفته وی الگوی طعمه خواری پلنگهای قلادهگذاری شده در حدود ۱۵۰ نقطه بررسی شده است که نشان داد هر یک از پلنگها به الگوی تغذیه خاص خود علاقه دارند برای مثال یکی بیشتر کَل میخورد و دیگری بیشتر قوچ شکار میکند و یکی دیگر از گونههای مختلف تغذیه میکند اما همه طعمههایش جوان هستند. به این ترتیب همه چیز در حیات وحش طعمه یک فرد خاص از پلنگهاست و بنابراین جایی برای شکار باقی نمیماند.
فرهادینیا با اعلام اینکه بر اساس برآورد آماری هفتهای یک پلنگ در ایران کشته میشود با توجه به الگوی تلفات پلگ در نقاط مختلف کشور گفت: طی صد سال آینده احتمال انقراض پلنگ در خراسان با وجود جمعیت کمتر آن نسبت به زاگرس و البرز کمتر است. زیرا خراسان از نظر شکار امنتر است و البرز و زاگرس باید افزایش نیروی حفاظتی در دستورکار قرار گیرد اما در خراسان بیشتر کریدورها را باید حفظ کرد.
هیچ آسیبی به پلنگها نزدیم
دامپزشک پروژه نصب ردیاب روی پلنگ ایران شمال شرقی با تشریح اقدامها انجام شده برای پروژه روی پلنگها گفت: روشهای زندهگیری حیات وحش به دو شکل گروهی و فردی متفاوت است و ما به دنبال روشی بودیم که هم بتواند حیوانی به بزرگی پلنگ ایرانی را بگیرد و هم تا حد ممکن به او آسیب نزند. روشی انتخاب شد که کمترین آسیب را برساند و تمام پلنگهایی که ما گرفتیم طی زندهگیری کوچکترین آسیبی ندیدند.
ایمان معماریان درباره خود ردیابهای نصب شده نیز تصریح کرد: بهترین گردنبند موجود در دنیا، که بیشترین پوشش ماهوارهای برای ارسال داده را داشت نیز به کار گرفته شد.
به گفته وی گردنبندها با ارسال داده در ۲۴ نقطه در شبانهروز (هر یک ساعت یک بار) تا یک سال جواب میدهد و پس از یک سال به طور خودکار از گردن حیوان باز میشد. زاویه گردن حیوان نسبت به زمین هم هر ۵ دقیقه برداشت میشود و با مقایسه این دادهها با دادههای به دست آمده از باغ وحشها میتوان فهمید که حیوان آن لحظه چه کار میکرده است.
این دامپزشک حیات وحش با تأکید بر اینکه در فرایند بیهوشی نیز پلنگها آسیبی ندیدند گفت: بعد از زنده گیری نیاز به بیهوشی است. وقتی به حیوان در تله افتاده میرسیم فقط یک لحظه نزدیک میرویم تا پلنگ را ببینیم و وضعیت او را حدس بزنیم. اینکه آیا غذا خورده یا نه، وزن او چقدر است، آبستن است یا خیر؟ بعد طبق آن وضعیت پروتکل دارویی را انتخاب میکنیم و سرانجام بهترین گزینه را با دوز مشخصی برای پلنگ ایرانی که خودمان انتخاب کردیم به کار بردیم. در کل مدت بیهوشی تعداد تنفس، شرایط دمایی بدن و نمونه خون برای کنترل بیماری و … را ثبت میکنیم و با اینکه ممکن است حیوان در این فرایند آسیب جدی ببیند و بارها هم این موضوع در جهان رخ داده است اما در این پروژه در هیچ موردی حیوان کوچکترین آسیبی ندید.
فرهادینیا نیز با اشاره به عکسی که یک عکاس محلی به نام علی سیفالدین از «بردیا» پلنگ ردیابگذاری شده در حین جفتگیری با یک پلنگ ماده گرفته بود گفت: این عکس به طور معجزهواری نشان داد که پلنگ ها در این مدت زندگی عادی خودشان را دارند و جفتگیری و شکار میکنند که به این ترتیب هم طعمه خواری و هم زادآوری طبیعیشان را دارند.