به گزارش خبرنگار مهر، محمدباقر قالیباف طی سخنانی در همایش ساماندهی سیاسی فضا و اداره بهینه شهر تهران که در محل دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد، به تاثیرگذاری سازماندهی سیاسی فضا بر نظام اداری و اجرایی اشاره کرد و گفت: موضوعی که همه در کشور به عنوان عنصر وحدت بخش از آن یاد میکنیم بحث عقب ماندگی در کشور است و ما مرتب عنوان می کنیم کشوری در حال توسعه هستیم. در این میان مساله کلیدی که باید به آن توجه کنیم آن است که از چشم انداز دانش جغرافیای سیاسی چگونه می توان به چالش عقب ماندگی و توسعه نیافتگی نگریست؟
وی ادامه داد: همیشه به توسعه از منظر اقتصاد نگاه کرده ایم و احساس کرده ایم اگر وضعیت اقتصادی قابل قبول باشد، به توسعه دست پیدا کرده ایم اما در دهه های اخیر خصوصا از اواخر دهه ۸۰ – ۷۰ میلادی به بعد به این موضوع پرداخته شده که نگاه یکجانبه گرایانه از بعد اقتصادی راه برون رفت نیست؛ بلکه توسعه یک موضوع چند وجهی است و باید به عوامل، موانع و زمینه های محرک شکل دهنده توسعه بپردازیم.
شهردار تهران عنوان داشت: اگر به تجربه دنیا در دو دهه اخیر نگاه کنیم شاهد هستیم که بحث میان رشته ای در شناخت و حل مسایل به دستور کار جدی محیط های علمی و اجرایی تبدیل شده است چرا که استفاده از یک رشته خاص برای حل یک موضوع کارایی خودش را از دست داده است.
قالیباف در ادامه با اشاره به ورود جغرافیای سیاسی به عرصه مطالعات توسعه و کاوش در موانع تحقق توسعه، تاکید کرد: در حوزه جغرافیای سیاسی بیش از هر چیزی به تحلیل روابط محیط جغرافیایی و قدرت سیاسی معطوف هستیم. طبیعتا ورود این دانش به حوزه مطالعات توسعه باید ناگزیر از منظر تحلیل نقش حکومت، قدرت، عملکرد و حکمرانی در مجموعه ساختار مورد توجه قرار گیرد. درواقع باید نگاه کنیم که حوزه سرزمینی در فرایند توسعه چه تاثیری می تواند داشته باشد.
شهردار تهران در ادامه سخنان خود به آسیب شناسی از عوامل عدم تحقق توسعه و راههای برونرفت از آن پرداخت.
وی از «توسعه و پیشرفت به عنوان ضرورت قطعی و حتمی مرحله کنونی انقلاب اسلامی» به عنوان اولین عامل یاد کرد و گفت: چالش توسعه نیافتگی یک مساله کلیدی کشور ما است، همانطور که از دوران راهنمایی در مدارس میشنیدیم که ایران کشوری در حال توسعه است و هم اکنون نیز عنوان می کنیم که در حال توسعه هستیم، اما در این مرحله باید به این مساله کلیدی در نظام اسلامی جواب داده و پاسخ روشنی برای این موضوع داشته باشیم.
شهردار پایتخت تصریح کرد: اگر کارآمدی دین در اداره جامعه که تبلور آن در نظام اداری و اجرایی کشور ما است نتواند پاسخگو باشد، ما به اهداف انقلاب هم نرسیدیم. در کنار آن هم رسالت ملی و هم وظیفه دینی ما اقتضا میکند که کشور را به این سمت ببریم و این موضوع را عینیت ببخشیم.
قالیباف با بیان اینکه این توسعه و پیشرفت در قدرت ملی ما هم اثرگذار است، اظهار داشت: اگر می خواهیم کاهش آسیب پذیری در بحث های داخلی و خارجی داشته باشیم، پیشرفت می تواند ما را در قدرت ملی بالا ببرد و این آمادگی را در ما ایجاد کند.
شهردار تهران خاطر نشان ساخت: معنی کارآمدی دین در اداره جامعه در گفتمان انقلاب اسلامی این است که از دو لبه قیچی تحجر و سکولاریسم عبور کنیم. اگر نتوانیم این کارآمدی را به اثبات برسانیم حتما در این دولبه قیچی گیر خواهیم کرد و با چالش جدی روبرو می شویم.
قالیباف یادآور شد: دانش ژئوپولیتیک نقطه ثقل ماجرای توسعه و توسعه نیافتگی است و تمرکز ما را بر تحلیل قدرت به صورت طبیعی به اصلی ترین نهاد اعمال کننده قدرت - یعنی حکومت و نهادهای آن - معطوف می کند. همچنین در چشم انداز دانش ژئوپولیتیک باید مساله توسعه و توسعه نیافتگی در ذیل نقش حکومت و حکمرانی مورد بررسی قرار گیرد.
وی «اولویت حکومت و بوروکراسی کارآمد در فرایند توسعه و پیشرفت در کشورهای مشابه» را به عنوان عامل دوم یاد کرد و گفت: وقتی رابطه بین قدرت سیاسی و بقیه ابعاد اجتماعی نگاه می کنیم، شاهد هستیم در بعضی کشورها همچون فیلیپین، الجزایر و روسیه موفق نیستند و در کنار آن کشورهایی همچون کره جنوبی، چین و برزیل توانسته اند مرحله ای را به درستی در این بخش بگذرانند.
شهردار تهران تصریح کرد: از میان نظریات متاخر، نظریه نهاد گرایی به بحث های بومی و ارزشی ما نزدیک تر است چرا که منطبق با آخرین رویکرد ها بوده و بیشتر بعد ایجابی و نگاه سیاستگذارانه بر موضوعات تاکید دارد. همچنین محوریت این نظریه نیز بیشتر متوجه بحث های کیفیت در نظام اداری، اجرایی و حکمرانی خوب است.
قالیباف عامل سوم را «تمرکزگرایی به عنوان چالش کلیدی نظام اداری و اجرایی» دانست و گفت: در بعد نظری عمدتا وقتی الگوی تاریخی خودمان را نگاه می کنیم، همیشه توصیه ها بر تمرکز گرایی در حکومت بوده است. حتی در اوایل قرن گذشته وقتی دولت های جدید شکل گرفتند، نوع کار ما عمدتا در سازماندهی از بالا به پائین اتفاق افتاده است و رابطه منطقی بین مردم و حکومت به درستی برقرار نشده است. خصوصا در اوایل قرن گذشته و بعد از مشروطه به خاطر اقتضائات اقتصادی و سیاسی این موضوع شتاب بیشتری گرفته است.
وی به فرهنگ سیاسی حکومت گرای تثبیت شده در ایران اشاره کرد و گفت: ما در مجموعه حکومت یک ضعف ساختاری داریم که همیشه به حق از حوزه امنیت ملی هراس داشته ایم. در حوزه اقتصادی نیز درآمد های نفتی بر این تمرکز گرایی اثرگذار بوده است که نمونه های روشن و مشخص آن وجود دارد.
قالیباف به تمایل نهادینه بروکرات ها و مسئولان نظام اداری و اجرایی کشور بر بسط حوزه اقدام خود در تمرکز اشاره کرد و گفت: در شهرداری تهران نیز همه موضوعات را متمرکز در شهرداری مرکز می بینیم؛ حتی اصل هفتم قانون اساسی وقتی از رده ها نام می برد، در شهرها محلات را هم می بیند. بنابر این در قانون اساسی نشان داده شده که اینگونه نیست یک شهر هشت میلیون نفری اعضای شورای شهر خود را به صورت مستقیم انتخاب کنند بلکه اول شوراهای محله هستند و بعد شورای شهر به عنوان شورای بالا دستی خواهد بود. ساختار و سازمان این موضوع نیز باید در قانون مجلس تصویب شود.
وی در ادامه «تمرکز زدایی به عنوان چاره جویی برای اصلاح نظام اداری و اجرایی و ارتقای کیفیت حکمرانی حکومتی» را به عنوان عامل چهارم مطرح کرد و گفت: از قضا تاکید قانون اساسی بر عدم تمرکز گرایی است و به اضافه اینکه در زیر ساخت ها هم ضعف داریم.
شهردار تهران «الگوی متمرکز»، «الگوی غیرمتمرکز» و «الگوی نیمه متمرکز» را به عنوان سه الگو مطرح در این زمینه یاد کرد و گفت: در حدود ۲۰ سال قبل دائما بر موضوعات حکومت های محلی و تمرکز زدایی بحث می شد و بنده در موضوع پایان نامه دکترای خود نیز به این نتیجه رسیدم که نه می توانیم الگوی متمرکز امروز را ادامه دهیم و نه قادر هستیم الگوی کاملا غیرمتمرکز که منطبق بر نظام فدرالی است را دنبال کنیم.
قالیباف ابراز داشت: خیلی از کشورهای فدرالی در سیستم های کاملا غیرمتمرکز خود، استقلال هایی داشته اند و بعد حکومت فدرال روی سر آن ها قرار گرفته است به همین جهت ساختار آن ها عمدتا از پائین به بالا شکل گرفته است اما این الگو در کشور ما پاسخگو نیست.
وی افزود: در کشور ما بحث قومیت ها، مذاهب و ... وجود دارد و در کنار آن باید توجه داشت که ما در خاور میانه زندگی می کنیم و در اینجا دخالت مستقیم قدرت های خارجی را بی پروا و به دور از همه قوانین و مقررات می بینیم. همچنین اقتصاد ملی ما متکی به نفت است و درکنار آن فرهنگ سیاسی نشان می دهد نباید به سمت نظام فدرالی برویم.
شهردار تهران افزود: طبیعی است که نظام متمرکز فعلی نیز ما را از کارآمدی انداخته است و اگر با این نظام متمرکز پیش رویم، نمی توانیم به یک رشد، توسعه و پیشرفت قابل قبول دست پیدا کنیم. به همین جهت پیشنهاد روشن این است که باید به سمت یک نظام اداری و اجرایی نیمه متمرکز پیش رویم که در سال آینده آن را به صورت مشخص از مرحله اولیه مباحث نظری تا پیاده سازی در محیط های اجرایی ارایه خواهم داد تا به این ترتیب نقش دانش جغرافیای سیاسی برای توسعه کشور از منظر قدرت سیاسی و تاثیرات جغرافیایی مشخص شود.
وی در ادامه یادآور شد: در این الگو که در سال آینده در این همایش ارایه خواهم کرد ما در سیستم دولت مرکزی کاملا غیر متمرکز هستیم و تفکیک قوا داریم تا هر قوا کار خودش را انجام دهند اما وقتی به سمت شهرها می رسیم، این تمرکز را در اداره محلی شاهد هستیم.
شهردار تهران در بخش پایان خود به تشریح الزامات و پیش شرط های لازم برای تحقق تمرکز زدایی و موفقیت الگوی نیمه متمرکز پرداخت.
وی با تاکید بر وجود اراده حاکمینی و اجماع سیاسی عنوان داشت: باید از یک نگاه تهدید محور به مقوله تمرکز زدایی گذر کنیم و حتما واقعیت ها را هم ببینیم. در کنار آن باید آمایش سرزمینی و توزیع متوازن تر فرصت ها و امکانات اقتصادی توجه داشته باشیم.
قالیباف بر ضرورت تقویت نهادهای مردمی و محلی، اصلاح تدریجی ذهنیت های مرکز گرا و تقویت فرهنگ مشارکتی در اجماع محلی از طریق آموزش شهروندی و ارتقای مهارت های مشارکتی تاکید کرد.