به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «اقتصاد مکتب اتریش» نوشته خسوس هورتا دسوتو، به تازگی با ترجمه مشترک محمود متوسلی و مهرزاد سعیدی کیا توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شده است. عنوان فرعی این کتاب «نظم بازار و خلاقیت کارآفرینانه» است و اولین کتاب از مجموعه «توسعه و اندیشه» است که این ناشر چاپ می کند.
این ناشر تلاش دارد در مجموعه «توسعه و اندیشه»، مکاتب مختلف اقتصادی از جمله مکاتب اتریشی، نهادی، ساختاری، انتقادی، شناختی و رفتاری را معرفی و مورد بحث قرار بدهد. در کتاب های این مجموعه همچنین موضوعات مختلفی چون عدالت، آزادی، توسعه، کارآفرینی، اقتصاد دانش محور، مباحث بازار پول و سرمایه، نقش دولت در توسعه و ... از نگاه مکاتب مذکور بررسی شود.
در سال های اخیر، توجه به مکاتب مختلف علوم انسانی از جمله مکتب اتریش، در ایران افزایش پیدا کرده است. با این حال کمبود منابع فارسی در این مکتب را به صورت مختصر و مفید معرفی کند، به خوبی در بازار نشر احساس می شود. نویسنده کتاب پیش رو، مباحث اصلی مکتب اتریش را تشریح و تمایز آن را با اقتصاد نئوکلاسیک بین کرده است.
نویسنده در مقدمه کتابش آورده است: در این کتاب، ما یک شرح کلی از ایده های اصلی مکتب اتریشی اقتصاد و ویژگی های متمایزکننده آن از پارادایمی که سال ها بر اقتصاد غالب بوده است [نئوکلاسیک]، ارایه خواهیم کرد؛ همچنین توسعه مکتب اتریش را از ریشه ها و منشا اصلی آن دنبال نموده و حوزه هایی را برجسته خواهیم نمود که در آن مکتب اتریش می تواند با قابلیت آینده نگرانه خود، توسعه آتی اقتصاد را غنا بخشد.
کتاب «اقتصاد مکتب اتریش» ۷ فصل دارد که عناوین شان به ترتیب عبارت است از: «اصول اساسی مکتب اتریش»، «دانش و کارآفرینی»، «کار منگر و بنیانگذاران مکتب اتریش»، «بوهم باورک و نظریه سرمایه»، «لودویگ فون میزس و مفهوم پویای بازار»، «هایک و نظم خودجوش بازار» و «احیای مکتب اتریش».
در قسمتی از این کتاب می خوانیم:
با این وجود شایان ذکر است که مولینا اولین نظریه پردازی بود که نشان داد به طور کلی، سپرده ها و پول بانک همانند پول نقد بخشی از نقدینگی را تشکیل می دهند. در واقع، در ۱۵۹۷، مولینا این ایده بنیادین پنینگتون در ۱۸۲۶ را سال ها قبل مطرح کرد: اگر پولی که بانک ها با ثبت سپرده و صدور چک، توسط سپرده گذاران تولید می کنند نبود، حجم کل تراکنش پولی بازار، قابل پرداخت با میزان پول نقدی که در دست ها جابه جا می شود هم نمی بود. در نتیجه، در اثر فعالیت مالی بانک ها کمیت جدیدی از پول در شکل سپرده از هیچ درست می شود و این پول در مبادلات استفاده می شود (مولینا، ۱۹۹۱، ۴۷)
نهایتا، مارینا کتاب دیگری نوشت که پس از مرگش در ۱۶۲۵ منتشر شد. در این کتاب ماریانا به تحلیلی کاملا اتریشی گونه درباره امکان ناپذیری این امر روی آورد که دولت به علت کمبود اطلاعات بتواند یک جامعه متمدن را براساس فرامین اجباری سازماندهی کند. به واقع، برای دولت ممکن نیست که اطلاعات لازم برای بهبود کیفیت فرامین خود را به دست آورد. در نتیجه، دخالت آن منجر به ایجاد بی نظمی و آشوب می شود. ماریانا درباره حکومت مینویسد اشتباه بزرگی است که نابینا بخواهد بینا را هدایت کند. او اضافه میکند که دولت حداقل از نظر اوضاع و احوال، نه مردم را می شناسد و نه اتفاقات را، چیزی که برای موفقیت لازم و ضروری است. لاجرم مرتکب خطاهای جدی فراوانی می شود و در نتیجه مردم گرفتار می شوند و چنین حکومت بیبصیرتی را سرزنش میکنند. ماریانا نتیجهگیری می کند که قدرت و فرمان گیجکننده هستند و وقتی که قوانین خیلی زیادی وجود دارد که قابل تبعیت یا حتا قابل فهم نیستند، احترام به تمام آنان از بین می رود (ماریانا، ۱۷۶۸، ۱۵۵ _ ۱۵۱، ۲۱۶)
اسکولاست های عصر طلایی اسپانیا توانستند، آن چه را تبیین کنند که بعدا اصول کلیدی نظری مکتب اتریش اقتصاد بود. از جمله نظریه ذهنی بودن ارزش (کوواروبیاس)، رابطه صحیح میان قیمت و هزینه (کاله)، ماهیت پویای بازار و امکان ناپذیری تحقق مدل تعادل (لوگو و سالاس)، مفهوم پویای رقابت به معنی فرآیندی از رقابت میان فروشندگان (بوادیلا و مولینا)، اصل ترجیح زمانی (کشف مجدد توسط کوئتا)، تاثیر اختلال زای عمیقی که تورم روی اقتصاد واقعی می گذارد (ماریانا، کوواروبیاس و کوئتا)، تحلیل انتقادی بانکداری ذخیره جزئی (کاله و کوئتا)، درک این که سپرده های بانکی بخشی از نقدینگی را تشکیل می دهند (مولینا و لوگو)، غیرممکن بودن سازماندهی جامعه از طریق فرامین اجباری، چرا که اطلاعات ضروری برای بهبود کیفیت چنین فرمان هایی در دست نیست (ماریانا) و سنت طرف داری از آزادی های فردی که هر مداخله غیرضروری در بازار نقض حقوق طبیعی است (ماریانا).
این کتاب با ۱۳۴ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۰۰ هزار ریال منتشر شده است.