خبرگزاری مهر-گروه هنر: فیلم سینمایی «چهارشنبه» به کارگردانی سروش محمدزاده در بخش «هنر و تجربه» سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد و محمدزاده توانست تندیس ویژه این بخش را از آن خود کند.
در این فیلم سینمایی بازیگرانی چون شهاب حسینی، نسیم ادبی، آرمان درویش و هستی مهدوی حضور دارند. «چهارشنبه» در اکران نوروزی بخش «هنر و تجربه» روی پرده رفته که به همین منظور با سروش محمدزاده کارگردان و نسیم ادبی و آرمان درویش بازیگران این فیلم در خبرگزاری مهر میزگردی داشتیم.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: دو سال قبل در مراسم نامزدی اکرم پدر او طی یک درگیری توسط یکی از اقوام نزدیک داماد کشته میشود و مدتی بعد از آن هم قاتل به اعدام محکوم میشود. امروز، روزی است که پس از مدتها انتظار حکم اعدام او تایید شده و اکرم به همراه خانواده اش یعنی خواهر و دو برادرش بایستی برای تایید درخواست قصاصشان به دادسرا بروند اما گویا مشکلی پیش آمده است که اکرم و خواهرش را مردد کرده است. آنها موضوع را به سلیم هم میگویند اما ترجیح میدهند برادر کوچکتر طاهر چیزی از قضیه نداند. سلیم به او می گوید که بهتر است رضایت بدهند و بجای اعدام تقاضای دیه کنند ولی طاهر بر می آشوبد و اعلام می کند به هیچ وجه رضایت نمی دهد...
در بخش اول این گفتگو سروش محمدزاده از چگونگی شکل گیری این فیلم صحبت می کند. او می گوید که از ابتدا قرار نبود فیلمی با موضوع قصاص جلوی دوربین ببرم بلکه طرح این فیلم خود به سوی من آمد. این کارگردان در بخش دیگری از صحبت های خود به این مسأله اشاره می کند که برای بازیگر نقش اول مرد به دنبال یک چهره جدید در سینما بودیم که تاثیرگذاری بیشتری بر مخاطب داشته باشد و در نهایت به پیشنهاد شهاب حسینی بازیگر مورد نظر خود را انتخاب کردیم.
نسیم ادبی نیز در بخشی از این مصاحبه به تجربه همکاری خود با کارگردانان فیلم اول اشاره می کند و می گوید معمولا کارگردانان فیلم اولی سوژه های جدیدتری برای کارکردن در سینما دارند.
آرمان درویش بازیگر این فیلم نیز با اشاره به اولین تجربه خود در زمینه بازیگری بیان کرد که خوشحالم که از طریق شهاب حسینی برای بازی در این فیلم انتخاب شدم.
با ما در بخش اول این مصاحبه همراه شوید:
* با توجه به سوژهای که فیلم «چهارشنبه» دارد، ایده اولیه آن چگونه شکل گرفت؟
سروش محمدزاده: از ابتدا تصمیم نداشتم که چنین فیلمی را جلوی دوربین ببرم بلکه فیلم خودش به سمت من آمد. ماجرا از این قرار بود که یوسف وجداندوست تهیه کننده فیلم یک طرح دو خطی داشت که قصه آن بیرون از خانه می گذشت. این طرح، داستان یک پیک موتوری بود که در سطح شهر به دنبال پول می گشت که بعدها این طرح تکمیل تر شد. ابتدا قرار بود این پول و تلاش شخصیت اول داستان برای تأمین دیه باشد اما برای اینکه بتوانیم از کلیشه خارج شویم تصمیم گرفتیم تا این داستان را برعکس کنیم و شخصیت اول داستان جزو خانواده مقتول باشد و برای اینکه بتواند قاتل را اعدام کند به دنبال پیدا کردن پول باشد. اردیبهشت ماه سال ۹۳ روی این طرح کار کردم و تیر ماه همان سال پیمان ناجی به عنوان فیلمنامه نویس به ما ملحق شد و با همکاری هم فیلمنامه را نوشتیم. در نهایت فیلمنامه به سمتی رفت که داستان اعضای خانواده ای را شکل داد که برای بخشیدن و نبخشیدن قاتل در برابر هم قرار می گیرند. در ابتدا کاراکتر اصلی این فیلم یک جوان ۴۰ ساله، مجرد و سرخورده بود و چیدمان بازیگران نیز بر همین اساس انجام شد.
با ورود شهاب حسینی به این پروژه، او پیشنهاد داد که بهتر است شخصیت اصلی داستان سن پایین تری داشته باشد و خود او نقش برادر بزرگ را بازی کند. در نهایت و باز به پیشنهاد این بازیگر، آرمان درویش به عنوان بازیگر نقش اصلی انتخاب شد. شهاب حسینی در نظر داشت تا این بازیگر در یکی از فیلم های او بازی کند ولی با حضور او در این پروژه آرمان درویش برای اولین بار در پروژه ما جلوی دوربین رفت.
این را هم باید بگویم که با تغییر سن شخصیت اصلی داستان، فیملنامه یک بار دیگر بازنویسی شد تا بتوانیم داستان را بر اساس شخصیتی که حالا یک جوان ۳۰ ساله بود، پیش ببریم.
*این روزها خیلی از کارگردانان به دنبال ساخت فیلم های آپارتمانی هستند و سراغ فیلم های خیابانی که پردردسر هستند نمیروند. چطور شد برای اولین تجربه سینماییتان سراغ چنین فیلمی که بخش اعظم آن در خیابان میگذرد رفتید؟
محمدزاده: حتی یادم نمیآید چرا چنین ریسکی برای ساخت این فیلم انجام دادیم. فکر می کنم وقتی یک کارگردان در حال ساخت فیلم است نمی داند چه کاری انجام می دهد. حتی به این مسأله هم فکر نکرده بودیم که شهاب حسینی از جمله بازیگران شناخته شده در کشور است و ممکن است کار در خیابان بسیار سخت باشد. البته گریم این بازیگر بسیار متفاوت بود و کمتر کسی شهاب حسینی را در خیابان می شناخت اما زمانی که مردم این بازیگر را می شناختند مشکلات ما تازه شروع می شد.
زمانی که می خواستیم فیلم را شروع کنیم اصلا به سختی آن فکر نمی کردم اما امروز بعد از تمام شدن فیلم و نمایش آن به این فکر می کنم که همه تیم در کنار هم به خوبی کار و از یکدیگر حمایت کردند. بازیگران به قدری فیلمنامه را خوب خوانده بودند که حتی یک بار هم با بازیگران چالشی درباره فیلمنامه نداشتیم و همه در مسیر فیلمنامه بودند. هر چند ما با مشکلات زیادی در زمینه بودجه روبرو بودیم اما در طول ساخت با همراهی عوامل فیلم با مشکلات فیلم به خوبی مواجه شدیم.
*خانم ادبی، معمولا بازیگران کمتر با کارگردانانی که فیلم اول سینمایی خود را کار میکنند همکاری می کنند، اما شما بازی در فیلمی را پذیرفتهاید که پروانه ساخت ویدیویی داشت. چه چیز باعث شد تا بتوانید سروش محمدزاده را در «چهارشنبه» همراهی کنید؟
نسیم ادبی: زمانی که یوسف وجداندوست با من تماس گرفت تا پیشنهاد بازی در این فیلم را به من بدهد از همان ابتدا اعلام کرد که این فیلم قرار نیست سینمایی باشد. البته این مسأله برای من چندان مهم نبود چرا که من سال گذشته با هوتن زنگنه پور برای فیلم «ذوب شدن پادشاه» تجربه همکاری داشتم که او هم کار اول سینمایی اش بود. من تجربه کارکردن با کار اولی ها را در تئاتر دارم و از این نوع همکاری ها خیلی استقبال می کنم. سروش محمدزاده هر چند اولین کار خود را کارگردانی می کرد اما در حوزه سینما کم تجربه نبود چرا که سال ها در زمینه تدوین و تولید فیلم کوتاه فعالیت کرده بود. به نظر من همکاری با کارگردانانی که اولین تجربه خود را پشت سر می گذارند معمولا خروجی بهتری دارد چرا که این کارگردانان پر از ایده های جدید در سینما و یا تئاتر هستند و با خود چیزهای تازه ای به همراه می آورند.
در این پروژه اولین مساله برای من فیلمنامه بود که خوشخبتانه فیلمنامه این اثر بسیار خوب بود، علاوه بر آن در اولین دیدار با سروش محمدزاده متوجه شدم که او به خوبی کار خود را بلد است و برای پروژهاش برنامه ریزی دارد، به همین دلیل کار در فیلم «چهارشنبه» را قبول کردم.
*آقای درویش این اولین تجربه شما در یک پروژه سینمایی است، حضور شما در دنیای سینما تنها به واسطه شهاب حسینی صورت گرفت؟
آرمان درویش: پیش از هر چیز باید بگویم که من در زمینه کارگردانی تحصیل کرده ام و سال ها با شهاب حسینی دوست هستم که این دوستی تبدیل به برادری شده است. او همیشه نسبت به من لطف داشته و معتقد بود که ما باید با هم در یک کار بازی کنیم. تا اینکه شهاب حسینی پیشنهاد بازی در این فیلم را به من داد و من از این طریق با سروش محمدزاده آشنا شدم و در این فیلم بازی کنیم.
*آقای محمدزاده سپردن نقش اول به فردی که اولین تجربهاش را رقم میزند برای شما که اولین تجربه سینماییتان را میساختید یک ریسک نبود؟
محمدزاده: واقعیت این است که در همان جلسه اول به آرمان درویش اعتماد کردیم و تصمیم گرفتیم تا این نقش را به او بدهیم. پیش از هرچیز معتقد بودیم که باورپذیر بودن چنین داستانی بستگی به این دارد که مخاطب کاراکتر اصلی را باور کند، در چنین شرایطی اگر بازیگر مورد نظر شناخته شده نباشد و اولین حضور او جلوی دوربین باشد، مخاطب می تواند بهتر آن را باور کند؛ چراکه مخاطب هیچ پیش زمینه ای نسبت به بازیگر ندارد و خوشبختانه بعد از تمام شدن فیلم به این نتیجه رسیدیم که ایده ای که دنبال می کردیم کاملا درست است.
ادبی: زمانی که ما با هم برای حضور در این فیلم صحبت کردیم، هیچ کدام از بازیگران مشخص نبودند و حتی حضور شهاب حسینی نیز در این پروژه مطرح نبود. در آن زمان وقتی متوجه شدم که نقش اصلی «چهارشبنه» قرار است توسط فردی بازی شود که هیچ تجربه ای در این زمینه ندارد، بسیار استقبال کردم زیرا معتقدم سینمای ایران نیازمند نیروهای جوان است که تجربه های جدیدی را در سینما رقم بزنند. مانند اینکه در این دوره از جشنواره فیلم فجر سعید روستایی در اولین تجربه خود در سینمای بلند داستانی با «ابد و یک روز» توانست بیشترین جایزه ها را به خود اختصاص دهد.
ما باید در سینما بنا را بر اعتماد بگذاریم. در حال حاضر افراد با استعدادی پشت درهای بسته قرار دارند که می توانند از جمله بازیگران درجه یک سینما باشند. باید به این گروه اعتماد کرد و کار را به دست آنها سپرد. مهمترین نکته بازی آرمان درویش در این فیلم، این بود که نقش خود را به سمت کلیشه نبرد. ما نیازمند نیروهای جوان و تازه نفس هستیم. نباید فراموش کرد که کسانی که تبدیل به سوپر استار شده اند، افرادی هستند که زمانی یک نفر به آنها اعتماد کرد و مسئولیت بازی در یک فیلم را به آنها سپرد.
محمدزاده: بازی آرمان درویش در جشنواره فیلم فجر به خوبی دیده شد و مورد توجه منتقدان قرار گرفت و این مساله نشان می دهد که سیستم سینما به سمتی رفته است بازیگران جوان پا به عرصه می گذارند و مورد توجه قرار می گیرند.
*در «چهارشنبه» خانواده ای را می ببینیم که در شرایط سختی مقابل یکدیگر قرار می گیرند، خانواده ای که هیچ پیش زمینه ای از آنها برای مخاطب وجود ندارد و همین مساله سبب می شود تا مخاطب نتواند برداشت درستی از شخصیت ها داشته باشد.
محمدزاده: داستان این اثر در سه روز روایت می شود در نتیجه نمی توان توقع داشت که به همه آن چیزی که در این خانواده وجود دارد پرداخته شود. اگر قرار بود اینگونه سراغ مسایل و پیشینه یک خانواده برویم فیلم تبدیل به یک اثر باسمه ای می شد و ممکن بود مخاطب فکر کند که همه چیز در این فیلم چیده شده تا همه چیز را مستقیم در اختیار او قرار دهیم.
در واقع ما می خواستیم سه روز از بحران یک خانواده را نشان دهیم که از دل آن بحران دریافت هایی را از اعضای خانواده داشته باشیم. به عنوان مثال در یکی از درگیری هایی که بین اعضای خانواده صورت می گیرد، متوجه می شویم که خواهر بزرگ با بازی نسیم ادبی به دلیل بچه دار نشدن، همسرش او را طلاق داده است و گذشته این شخصیت برای مخاطب توضیح داده می شود. همچنین در طول سه روز داستان متوجه می شویم که طیبه خواهری است که می خواهد همه چیز را مدیریت و خانواده را حفظ کند و حریم خانواده برای او بسیار با اهمیت است.
اگر می خواستیم وارد انگیزه های طاهر با بازی آرمان درویش برای اعدام قاتل شویم باید بسیاری از انگیزه های شخصی طاهر را به تصویر می کشیدیم که این امر مساله ما در این اثر نبود. ما می خواستیم به این مساله اشاره کنیم که اگر اتفاقی این چنین برای هر یک از بینندگان فیلم رخ دهد آنها چه تصمیمی می گیرند.
عمده ایراداتی که کارشناسان و منتقدان نسبت به این فیلم گرفته اند، این است که چرا ما انگیزه های طاهر برای اصرار در اعدام قاتل پدرش را نشان نمی دهیم. حرف ما این است که چه انگیزه ای بالاتر از این که طاهر پدر خود را از دست داده است. بی شک اگر فردی پدرش به قتل رسیده باشد، می داند که همین مهمترین و بیشترین انگیزه برای اصرار در اعدام قاتل است. اگر برادر و خواهر بزرگ تر به دلیل مصلحت اندیشی خانواده از اعدام بگذرند و دیه را بگیرند، به دلیل سن و سال و عقل و بینش این افراد است اما کاراکتر طاهر به دلیل خصوصیات اخلاقی که برای او در فیلمنامه چیده شده است، دلش نمی خواهد از خون پدرش بگذرد. شاید اگر چند روز طول می کشید و او نمی توانست پول جور کند خسته می شد، اما در فیلمنامه چنین فرصتی به او داده نمی شود. در واقع این اصرار حاصل یک آتش درونی است که در درون این جوان شعله ور شده است و قبل از اینکه این شعله خاموش شود، همه چیز از بین می رود.
درویش: در ابتدای فیلم به این مساله اشاره می شود که همه خانواده می خواهند که قاتل اعدام شود، اما بعد از اینکه متوجه می شوند خواهر کوچکتر حامله شده است به دلیل سن و سال و عقلانیتی که دارند رضایت می دهند، اما برادر کوچکتر به دلیل اقتضای سنی و کل شق بودن اصرار در اعدام دارد. من که خود نقش طاهر را بازی می کردم فکر می کردم که این شخصیت به دلیل کوچکتر بودن، پدر خود را جور دیگری دوست داشته است. شاید چنین چیزی در فیلم دیده نمی شود اما مهم این است چنین مساله ای برای مخاطب حس شود.
ادامه دارد...