خبرگزاری مهر، گروه بین الملل ـ رامین حسین آبادیان: خبرهای تکان دهنده ای که در روزهای گذشته در صدر اخبار رسانه ها قرار گرفت و اصطلاح «اوراق پاناما» را بر سر زبان ها انداخت، از همان لحظات ابتدایی پس لرزه های خود را به سراسر جهان ارسال کرد و واکنش دولت های مختلف را به دنبال داشت.
این اسناد که تعداد آنها به بیش از ۱۱ میلیون نسخه می رسد، پرده از فعالیت هایی برداشت که با توسل به آنها در چهار دهه گذشته شرکت پانامایی «موساک فونسکا» -چهارمین شرکت حقوقی بزرگ جهان- با ایجاد مجموعه ای متشکل از ۲۴۰ هزار شرکت خارجی راه های فرار مالیاتی، دور زدن تحریم ها و پولشویی را برای مشتری های ثروتمند خود در اقصی نقاط جهان هموار کرده است.
این اوراق افشاگر از حدود یک سال پیش از سوی روزنامه آلمانی «زوددویچه سایتونگ» در اختیار کنسرسیوم بین المللی روزنامه نگاران تحقیقی قرار گرفت و تا این لحظه ۱۰۷ رسانه در ۷۸ کشور جهان آنها را بررسی کرده اند.
اما آنچه که این اسناد محرمانه را جذاب و در خور توجه می کند نام های آشنایی است که هر از گاه در لابه لای ۱۱ میلیون اوراق افشا شده به چشم می خورد و نشان می دهد که ۱۲۰ سیاستمدار و مقام رسمی از سراسر دنیا پول های خود را به طور مخفیانه به حساب هایی در نقاطی غیر از کشور خود انتقال داده اند.
در همین ارتباط، خبرنگار مهر گفتگویی را با «عبدالله شهبازی» نویسنده و پژوهشگر ایرانی انجام داده است که مشروح آن از نظر می گذرد؛
۱ـ به نظر شما هدف از انتشار اوراق پاناما چیست؟ آیا انتشار چنین اوراقی از پیش برنامه ریزی شده بوده و اگر چنین است، چه کسانی پشت پرده قرار دارند؟
البته پدیده پولشویی مسأله جدیدی نیست. بیش از ۵ سال پیش این مسأله را «نوام چامسکی» در یکی از مصاحبه های جنجالی اش مطرح کرد. طبق آمار رسمی خود دولت آمریکا بخش مهمی از پول هایی که از این کشور خارج می شود، به شبه جزیره های «باهاما» و «برمودا» می رود.
چامسکی بر این باور بود که این پول ها در مکان هایی که به آنجا انتقال می یافتند، صرف تجارت مواد مخدر می شدند؛ تجارتی که در آن زمان یعنی حدود ۲۵ سال پیش سازمان ملل حجم گردش مالی آن را چیزی حدود ۵۰۰ میلیارد دلار در سال تخمین می زد.
بنابراین پدیده پولشویی مانند تجارت هایی پنهان از جمله تجارت مواد مخدر از جمله مسائل مرسوم در دنیا محسوب می شود. پیشتر نیز برخی بانک ها به دلیل پولشویی های گسترده ده ها میلیون دلار جریمه شده اند.
با این حال، ما در حال حاضر شاهد بزرگترین افشاگری اطلاعاتی اسناد محرمانه هستیم. ده ها روزنامه از جمله روزنامه انگلیسی «گاردین» و روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» اقدام به انتشار این اسناد کرده اند. نمی توان در حال حاضر به طور دقیق از انگیزه اصلی منتشر کنندگان این اسناد سخن گفت.
این نکته را هم باید در نظر گرفت که حجم اسناد منتشر شده تحت عنوان «اوراق پاناما» بسیار بیش از حجم اسنادی است که توسط ویکی لیکس و یا «ادوارد اسنودن» فاش شد. تعداد اسناد منتشر شده به ۱۱/۵ میلیون سند می رسد که متعلق به یک دوره تقریبا ۴۰ ساله یعنی از سال ۱۹۷۵ تاکنون است.
در این ارتباط، جنبه دیگری نیز وجود دارد و آن این است که از آنجایی که دنیای امروز دنیای نویی بوده و در این دنیا گرایش آزاداندیشی در روزنامه نگاران وجود دارد. بنابراین یک بخش مهمی از موضوع ممکن است به همین گرایش آزاداندیشی و جنبش اطلاعات آزاد و مبارزه با فساد باز گردد.
از سوی دیگر، می توان اینگونه تحلیل کرد که یک موجی در میان روزنامه نگاران وجود دارد مبنی بر اینکه آنها خواهان استقلال بوده و به همین دلیل نمی توانند در رسانه های رسمی حرف خود را بزنند و از طریق وب سایت دیدگاه های خود را مطرح می کنند. در طرف مقابل، کانون هایی در پشت پرده وجود دارند که این دسته از روزنامه نگاران را به سمت و سوی اهداف خود سوق می دهند.
بنابرآنچه که گفته شد در حال حاضر زود است که در این خصوص قضاوت کرد، اما آنچه که تاکنون مشخص شده، این است که این اسناد فرضا برای ضربه زدن به پوتین، ایران یا سوریه ساخته و پرداخته نشده اند. عمدتا در این اسناد اسامی اشخاصی همچون کامرون، ملک سلمان و ولیعهدش و شیوخ دیگر خلیج فارس به چشم می خورد.
می توان در میان اسامی موجود در «اوراق پاناما» نخست وزیر ایسلند، نخست وزیر انگلیس و وزیر سابق بودجه فرانسه است. این در حالی است که حدود ۳ ماه پیش بحثی پیرامون فساد مالی وزیر سابق بودجه فرانسه مطرح شده بود که این مسأله هم اکنون نیز با انتشار این اسناد مطرح شده است.
۲ـ همانگونه که اشاره کردید در «اوراق پاناما» اسامی شخصیت هایی همچون ملک سلمان و پدر دیوید کامرون به چشم می خورد. با این وجود، رسانه های غربی بیش از هر شخص دیگری روی «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه تمرکز کرده اند. این رویه ای که رسانه های غربی در قبال «اوراق پاناما» پیش گرفته اند را چگونه ارزیابی می کنید؟
بدون شک اگر رسانه های غربی سندی از فساد احتمالی پوتین در دست داشتند، منتشر می کردند. آنچه که در «اوراق پاناما» آمده است، نام یکی از موسیقی دانان مشهور روسی است که از دوستان نزدیک پوتین است و البته شخصیت مهمی هم به شمار می رود.
البته این نکته را هم باید در نظر گرفت که نام «لیونل مسی» فوتبالیست مشهور آرژانتینی هم در این اوراق دیده می شود. بر همین اساس مشخص می شود که انگیزه های تبادل پنهان مالی از شخصی تا شخصی دیگر متفاوت است. انگیزه برخی می تواند معاملات غیرقانونی باشد و برخی دیگر هم تمایل ندارند که ثروتشان علنی شود؛ بنابراین انگیزه تمام این افراد لزوما فرار مالیاتی نیست.
از جهتی نیز طبیعی به نظر می رسد که حساسیت ها روی موسیقی دان روسی که بسیار نیز معروف و مشهور است به دلیل نزدیکی وی به ولادیمیر پوتین بیش از دیگرانی همچون لیونل مسی بیشتر باشد.
از سوی دیگر، نام پسرخاله های بشار اسد هم در اسناد منتشر شده دیده می شود که هیچ ربطی به خود رئیس جمهوری سوریه ندارد و رسانه ها هیچ فضاسازی در این زمینه نمی توانند انجام دهند، چراکه از بشار اسد شخصا سندی در اختیار ندارند.
در مجموع باید گفت که تکیه رسانه های غربی بر نام موسیقی دان مشهور روسی در حالی صورت می گیرد که بر اساس اسناد منتشر شده نام ۶ نفر از اعضای مجلس اعیان انگلیس در این اسناد وجود دارد.
در میان رهبران فعلی که هم اکنون نیز در رأس قدرت هستند، نام ملک سلمان، خلیفه بن زاید آل نهیان رئیس امارات، پروشنکو رئیس جمهور دست نشانده غرب و ناتو، نخست وزیر ایسلند، رئیس جمهور جدید آرژانتین به چشم می خورد. علاوه بر این نام ولیعهد سعودی که وزیر کشور نیز هست، به چشم می خورد. تنی چند از مقامات قطری و اردنی نیز نام آنها در اسناد دیده می شود. در عراق نیز نام «ایاد علاوی» به چشم می خورد.
در هر صورت، رسانه های رسمی غربی مانند بی بی سی تلاش می کنند با زوم کردن روی ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه بر روی رسوای خانواده کامرون یا ۶ عضو مجلس اعیان انگلیس سرپوش نهند. این بدین معناست که آنها به دنبال دادن اطلاعات غلط برای در حاشیه قرار گرفتن مسأله اصلی هستند.
۳ـ به نظر شما انتشار «اوراق پاناما» چه تبعات و پیامدهایی می تواند داشته باشد؟
پیش از پاسخ به این سؤال باید به این مطلب اشاره کنم که متأسفانه یک روزنامه ایرانی در یک رفتار کاملا غیراخلاقی و غیرحرفه ای وجود نام آقای احمدی نژاد را در تیتر اخبار خود آورده بود که این موضوع فاقد صحت است. این در حالی است که دویچه وله فارسی نیز چنین اقدامی را انجام داده بود اما پس از مراجعه به گزارش های «دویچه ولی انگلیسی» یا «دویچه وله آلمانی» نامی از احمدی نژاد مشاهده نشد.
در واقع، در «اوراق پاناما» که منتشر شده است، نامی از ایران دیده نمی شود. تنها ۳۳ شرکت به دلیل نقض تحریم هایی که علیه روسیه، ایران، زیمبابوه و کره شمالی اعمال شده بود، نامشان در اوراق پاناما آمده است که البته اشاره به ایرانی بودن برخی از آنها هم نشده است.
با این حال، برخی با انگیزه های سیاسی تبلیغاتی را آغاز کرده اند و این روزنامه این مسأله (وجود نام آقای احمدی نژاد در اوراق پاناما) را تیتر کرده است. متأسفانه تنها روزنامه های زرد چنین اقدامی را انجام می دهند.
نام هیچیک از شخصیت های ایرانی در اوراق پاناما وجود ندارد. مطمئنا اگر نامی از آنها در این لیست بود اعلام می شد، چراکه انتشار این اسناد حاصل مدت ها کار و پردازش است و اینگونه نیست که یک سِری اسامی را به طور مثال از گونی بیرون ریخته باشند و حالا ما به دنبال برخی اسامی بگردیم.
یک روزنامه نگار سابق ایرانی نیز که هم اکنون مقیم آمریکاست در پست تلگرامی خود بدون هیچ پشتوانه اطلاعاتی اعلام کرده که نام احمدی نژاد هم در اوراق پاناما وجود دارد. باز هم تکرار می کنم که نام هیچ شرکت یا شخصیت ایرانی در اوراق پاناما وجود ندارد.
در خصوص پیامدها و تبعاتی هم که انتشار این اسناد دارند، اولین واکنش ها را در ایسلند شاهد بودیم. پس از انتشار نام نخست وزیر این کشور در اوراق پاناما، مردم این کشور علیه وی دست به تظاهرات زدند و هم اکنون وی استعفا داده است. مطمئنا این اولین جرقه از سلسله پیامدهای انتشار اوراق پاناما است.
در هر صورت، مجموع اوراق پاناما به شدت علیه شیوخ منطقه خلیج فارس و همچنین حکومت های وابسته به آمریکا است.
۴ـ برخی بر این باورند که انتشار «اوراق پانامایی» واکنش به انتشار اسناد ویکی لیکس است. دیدگاه شما در خصوص این فرضیه چیست؟
واقعیت این است که اسناد ویکیلیکس، اسناد افشا شده توسط اسنودن و همچنین اوراق پاناما برای شخص بنده هم معماست. پاسخ من به این سؤال در واقع همان پاسخی است که به سؤال اول دادم و احتمالاتی که مطرح شد. در واقع ما شاهد حقیقت جویی و آزادی طلبی در دنیای ژورلناسیم چه در ایران و چه در غرب هستیم.
از سوی دیگر شاهد افزایش موج اعتراضات به رسانه هایی همچون «سی ان ان» و «فاکس نیوز» هستیم؛ رسانه هایی که حاضر نیستند بر خلاف منافع افراد پشت پرده مسأله ای را مطرح سازند. بنابراین یک جریانی تحت عنوان روزنامه نگاری مستقل و آزادی خواه و حقیقت جو در دنیا وجود دارد و گنجاندن مسأله انتشار اسنادی همچون ویکی لیکس و اوراق پاناما در این چارچوب دور از ذهن نیست.
از سوی دیگر، اینکه آدم هایی در پشت پرده قرار گرفته باشند و با اهداف سیاسی در اسناد دست برده و سپس آن را در اختیار منتشر کنندگان آن قرار دهند، مسأله دیگری است و تمامی این احتمالات به طور قوی وجود دارند.