مجله مهر: دوران مدرسه و سر کلاس درس رفتن برای همه ما خاطرات شیرین و تلخی را زنده میکند. دوران ۱۲ ساله تحصیل پر است از روزهای درس خواندن و نخواندن، شیطنتها و گریهها و حتی اخراج شدنها!
حتی اگر بهترین دانشآموز مدرسه و کلاس هم بوده باشیم، حتما در کارنامه تجربیمان شیطنتهای کوچکی پیدا میشود، البته این موضوع جدای از آن دانشآموزهایی است که شیطنت با خونشان عجین بود!
۱۲ اردیبهشت روز معلمهاست، تنها روزی که سعی میکنیم بهترین باشیم و اندکی و فقط اندکی دست از شیطنتهای معمول برداریم، زود سر کلاس حاضر میشویم و البته بماند که اگر امتحانی در آن روز باشد، حتما لغو میکنیم؛ آخر مگر روز معلم امتحان میگیرند؟!
شیطنتها و خاطراتی هستند که همه ما در ۹ ماه تحصیل یکباری انجام دادهایم؛ از خیار و نارنگی خوردن سر کلاس درس تا چسباندن آدامس و گذاشتن پونز روی صندلی معلم، از موشک دُرُست کردن و پرتاب پوست پرتغال با لوله خودکارهای بیک، از آشغال پاککن دُرُست کردن تا ایستادن کنار سطل آشغال برای تراشیدن مدادی که انگار هیچوقت تیز نمیشد، از فرار کردنهای یواشکی از کلاس و مدرسه تا ریز ریز حرف زدن دقیقا زمان درس دادن معلم و ...
بیشتر اینها خاطرات مشترکی هستند که دست کم هرکدام از ما یک باری تجربهاش کردهایم، اما بعضی شیطنتها هم هستند که مختص افراد خاصی میشد، شما چطور؟ شما هم از این خاطرات مشترک یا غیر مشترک دارید؟ برای ما از روزهای خوش و ناخوش مدرسه و درس خودتان بنویسید. (این خاطرات میتواند شامل بلاهایی که سر معلمها آوردهاید نیز بشود!)
قبلا از همه معلمهای محترم و دوست داشتنی دورههای مختلف تحصیلی عذرخواهی میکنیم!
شما هم می توانید خاطرات شیرین دوران مدرسه را در بخش نظرات ارسال کرده و آن را با مخاطبین ما به اشتراک بگذارید