خبرگزاری مهر، گروه بین الملل- مهدی پورحسنی: ديپلماسي را علم و هنر انجام مذاكره و مديريت آن به منظور پيشبرد اهداف خارجي دولت در نظر مي گيرند.
با گسترش بكارگيري فناوري هاي اطلاعاتي و ارتباطاتي و به قول الوين تافلر موج سوم تمدني درقالب تمدن اطلاعاتي بسياري از فعاليت هاي بشر امروزي با درجات گوناگون به فضاي مجازي منتقل شده است.
ورود فضاي مجازي به عرصه هاي گوناگون فعاليت اجتماعي و ظهور مفاهيمي مانند بانك داري مجازي، دولت مجازي،سلامت مجازي، آموزش مجازي، رسانه ها و شبكه هاي اجتماعي از جمله اين فعاليت ها است.
مجازي و شبكه اي شدن ارتباطات در سطح جهاني باعث دسترسي متقابل دولت ها به فعاليت هاي اجتماعي يكديگر دردرون مرزهاي ملي شده و فرصت ها وچالش هاي گوناگوني را براي دولت ها به وجود آورده است كه مي توان پاسخ دولت ها به اين پديده را در قالب همكاري، منازعه و رقابت بين دولت ها در عرصه فضاي مجازي مشاهده نمود.
بنابراين يكي از هنرهاي دستگاه ديپلماسي كشورها استفاده از فضاي مجازي در جهت تحقق اهداف ديپلماتيك و همچنين انجام مذاكره و مديريت روابط سياسي در جهت تحقق اهداف فضاي مجازي در دنياي وابستگي متقابل مجازي است.
در مجموع مي توان دو رويكرد كلي را در ديپلماسي سايبري از هم متمايز نمود. رويكرد اول استفاده از فضاي مجازي براي پيشبرد اهداف ديپلماسي است.
در اين رويكرد فضاي مجازي ابزاري براي تحقق ديپلماسي كشور است كه عموما در ذيل ديپلماسي عمومي تعريف مي گردد به عنوان مثال در اين رويكرد استفاده رهبران كشورها از شبكه هاي اجتماعي براي تاثيرگذاري بر افكار عمومي ملت هاي ديگر و يا ايجاد سفارت خانه هاي مجازي براي پيشبرد منافع ملي به معني ديپلماسي سايبري تلقي مي گردد.
رويكرد دوم در ديپلماسي سايبري استفاده از امكانات و ابزارهاي ديپلماسي براي پيشبرد منافع سايبري كشورها است.
دراين رويكرد ديپلماسي ابزاري براي تحقق منافع كشورها در عرصه فضاي مجازي است. در اين نوع از ديپلماسي اهدافي مانند تامين نيازمندي دولت، شركت ها و ساير ذي نفعان در عرصه زير ساخت هاي فناوري اطلاعات از ساير كشورها، كمك به شركت هاي داخلي براي بازاريابي خدمات فني و مهندسي فناوري اطلاعات و ارتباطات، حمايت از كاربران فضاي مجازي در برابر تهاجم فرهنگي بيگانه، جلوگيري از حملات سايبري و همكاري هاي كشورها در مجامع بين المللي براي ايجاد هنجارها، قواعد و رژيم هاي بين المللي در عرصه فضاي مجازي ديپلماسي سايبري تلقي مي شود.
در جهان امروز اين نوع از ديپلماسي نيز در حال گسترش است به عنوان مثال ديپلماسي سران سايبري و برگزاري اجلاس سران جامعه اطلاعاتي سال 2003 در ژنو و سال 2005 در تونس، ديپلماسي دوجانبه سايبري چين و آمريكا و توافق در عرصه فضاي مجازي براي ايجاد خط تماس فوري براي حوادث سايبري و جلوگيري از سرقت هاي سايبري در سال 2015 ، ديپلماسي چند جانبه سايبري در قالب سازمان امنيت و همكاري اروپا و دستيابي به «تفاهم نامه اعتماد و امنيت سازي سايبري» بين كشورهاي عضو اين سازمان درسال 2013، تلاش آلمان براي نهادينه سازي مفهوم حقوق بشر ديجيتال كه حاوي مسائلي مانند جلوگيري از سانسور، نظارت شبكه اي (مانند اقدامات آژانس امنيت ملي آمريكا) و تقويت قوانين كپي رايت، تلاش اتحاديه اروپا براي كاربردي كردن حقوق بين الملل در حوزه فضاي مجازي، اختلاف نظر ميان ايالات متحده آمريكا با بسياري از كشورها مانند روسيه و چين در خصوص انحصار طلبي اين كشور در حكمراني و مديريت يكجانبه اينترنت درقالب شركت نام ها و نشانه هاي اينترنتي(آيكان)، همكاري هاي چين و اندونزي در فناوري هايي مانند پزشكي قانوني ديجيتال، امنيت اطلاعات، امنيت شبكه، تحليل داده هاي عظيم، اقتصاد ديجيتال و تحقيقات مشترك در خصوص امنيت مجازي (نظام رمز نگاري، قوانين سايبري، تروريسم سايبري و مبارزه با جاسوسي سايبري)؛ از جمله نمادها و نشانه هاي شكل گيري اين نوع از ديپلماسي فضاي مجازي است.
آمارها نشان مي دهد حدود نيمي از جمعيت جهان به فضاي مجازي متصل هستند. با گسترش بكارگيري فضاي مجازي در بين انسانها و تسري استفاده از اينترنت براي متصل شدن اشيا به يكديگر در قالب اينترنت اشياء (موسسه گارتنر تخمين زده كه تاسال 2020 بيش از 25 ميليارد شي بااستفاده از فضاي مجازي به هم متصل مي گردند) پيش بيني مي شود ديپلماسي سايبري با هر دو مفهوم يعني به هم عنوان ابزار وهم به عنوان هدف در آينده توسعه بيشتري يابد.