خبرگزاري مهر - گروه دين و انديشه: امروز پنجشنبه 15 رجب 1427 هجري قمري سالروز وفات حضرت زينب(س) است، بزرگ بانويي كه اسارت وي در كربلا تجديد حيات اسلام را در پي داشت، حضرت زينب (س) عالي ترين نمونه از شهامت و دليرى، دانش و بينش، كفايت و خردمندى است .

به گزارش خبرگزاري مهر، حضرت زينب (س) در ساده‏ ترين و بى‏آلايش ‏ترين ‏زندگى‏ ها رشد كرد و در تمام شئون زندگى، پيوسته با واقعيت و حقيقت روبه رو بود ،هرگز با زندگى خيالى ارتباطى نداشت و در مكتب مقدسى ‏كه در جهان بشرى‏ نظير نداشت، عالى ‏ترين تعليمات را فراگرفت و مورد عنايت مخصوص موجد مكتب واستادان بزرگ آن كه بزرگ‏ ترين مربيان بشر بوده ‏اند قرار داشت و هر روز درس جديدى ازدانش، بينش ، تقوا و فضيلت مى‏ آموخت و با هوش سرشار و استعداد فوق‏العاده، همه آن‏ تعليمات مقدس را در خزينه دل مى ‏اندوخت و پياپى، خود را براى گرفتن درس‏ هاى بالاتر، آماده  مي كرد .

خردمند بانويى كه از آغاز عمر در مركزحوادث بزرگ و پيش ‏آمدهايى كه در تحولات زندگى بشر، داراى بزرگ ‏ترين تأثير بوده ، جاى داشت و از نزديك ، با هوشى سرشار و نظرى دقيق به ‏حقيقت آن حوادث پى ‏مى‏برد وموقعيت‏ شخصيت‏ هاى رحمانى و شيطانى را، كه در برابر يكديگر قرار گرفته بود ،  تشخيص ‏مى‏داد و تأثير هركدام را بخوبى درك مى‏ كرد.

يكتا زنى كه نه تنها در زنان، بلكه در مردان عالم، كمتر نظيرش را مى ‏توان ديد. توانا بانويى‏ كه عالى ‏ترين نمونه‏ اى از شهامت و دليرى، دانش و بينش، كفايت و خردمندى، قدرت ‏روحى و تشخيص موقعيت ‏بوده وهر وظيفه ‏اى از وظايف گوناگون اجتماعى را كه به‏ عهده‏ گرفت، به خوبى انجام داد.

بانوي دانشمندي ‏كه بايد مردان جهان از خوان تعليماتش بهره گيرند و از خرمن‏ كمالاتش خوشه‏ ها بچينند.

او بانوى بانوان، زينب، دختر اميرالمؤمنين (ع)  است .

تاريخ، خانواده‏اى مانند خانواده كوچك على‏عليه السلام سراغ ندارد، كه تمام افراد آن‏ شخصيت‏ هايى باشند كه در سير تاريخ تأثيرى عميق داشته و تحولى فوق‏ العاده ايجاد كرده ‏باشند.

زينب، ماهى است كه از پنج ‏خورشيد تابان كسب ‏نور كرده و ازهر كدام به طورشايسته‏ بهره  گرفته و آن گاه جهانى را روشنايى بخشيده است.

خون پاك، ريشه پاك، شير پاك، ذكاوت سرشار، مربيان بزرگ، شركت در بزرگ‏ ترين‏انقلاب ‏هاى بشرى، تجربه حوادث و تحولات بزرگ جهان، زينب را، آنطوركه شايسته ‏بود، پرورش داد و او را نمونه ‏اى از عالى‏ ترين مراتب انسانيت قرار داد.

زنان جهان بطور عموم و بانوان مسلمان بطور اخص ، بايد از گفتار و رفتار زينب سرمشق بگيرند و از تعليمات عاليه اين بانوى بزرگ بهره ‏مند گردند و از افتخار شاگردى مكتب زينب، برخود ببالند.

دختر زهرا در دوره زندگى ساده و كوتاهش، كمتر خوش بوده و بيشتر با رنج و غم همراه‏ بود، ولى اين رنج و اندوه به جاى آن كه او را از اداى وظيفه باز دارد، بر استقامتش افزوده وقواى روحى ‏اش را فشرده ‏تر و نيرومندتر كرده است.

بانوى بانوان در زندگى، وظايف گوناگونى بر عهده گرفته است.

هنگام كودكى، اداره خانه پدر را به ‏عهده داشته و از برادران ارجمندش پرستارى مى‏كرده ‏و بار فراق مادر را بردوش آن ها سبك مى ‏كرده است.

آن دم كه به خانه شوهر رفته، همسرى گرانبها براى شوهر و مادرى بى‏ نظير براى‏ فرزندانش بوده است.

در كربلا نيز، وظايف بزرگي را انجام داده است.

از برادر نگه‏ دارى مى‏كرد، بيوه‏ زنان و داغ ‏ديدگان را غمگسار بود ، آن دم كه وظيفه‏ ايجاب كرد، كه از خيمه بيرون آيد و سپاه پيروزمند كوفه را سرزنش كند و سپس كاروان‏ دل‏شكسته و مصيبت ‏كشيده را قافله سالار باشد، اين وظيفه را نيز به خوبى انجام داد . دختر زهرا معناى زيربار ظلم نرفتن و در برابر ظالم استقامت ورزيدن را نشان داد وبا قدرت روحى خود، كاخ ستمگران را ويران ساخت و به جهانيان اعلام ‏كرد كه با از خودگذشتن مى‏توان قدرتمندترين ستمكاران راكوبيد.

خواهر حسين (ع) در اين جهاد مقدس، ترس و بيمى به‏ خود راه نداد و با نهايت دليرى، ابن ‏زياد شوم سركش بى‏رحم،  يزيد پليد مقتدر را مفتضح ساخت.

بانوى خردمند بنى‏هاشم، كوفيان را كه دوستان دغل‏باز بودند، رسوا كرد، دوستانى‏ كه‏ هنگام خوشى و سيادت يارند، موقع سختى خار و با دشمن همگام.

زينب، تا برادر والامقامش در حيات بود، او را خدمتگزار و فرزندانش را پرستار بود، هنگامى‏ كه به عرصه نبرد واردشد ،  زينب هر چه در قدرت داشت، براى حفظ جان‏ برادر نثار كرد.

فرزند دلبندش را در راه برادر بزرگوارش فدا كرد. براى برادر در فكر جمع‏ آورى سپاه ‏بود. روحيه سربازان برادر را تقويت مى‏كرد. هنگاميكه جوان برومند برادرش در خاك وخون غلتيد و پدر داغديده ايستاده مى‏نگريست، زينب خود را رساند كه توجه برادر را به جاى ديگر منعطف سازد، مبادا در اثر اين مصيبت جانفرسا، نيروى برادر كاسته شود. وقتى كه برادر تنها ماند و يك تنه به نبرد ادامه ‏مى داد، زينب، جان خود را در كف دست‏ گرفت و به سوى عمر سعد و سپاه بى‏رحم كوفه‏ روان شد ، شايد ساعتى، شهادت برادر رابه‏ تأخير اندازد.

شب يازدهم محرم، زينب بى ‏كس شد.

در ساعتى چند به ‏قول خودش جدش و پدرش و مادرش و برادرانش و همه كسانش ازدستش رفتند، و همگى در خاك ‏و خون غلتيدند. زينب در شب دهم همه كس داشت، ولى در شام دهم هيچكس نداشت!

زينب در شب دهم، خواهر بود، مادر بود، عمه بود، سرور بود، ولى در شام دهم نبود! در شب دهم، خيمه و خرگاه داشت، جامه نو برتن داشت، چراغ داشت، بستر خواب‏ داشت، ولى در شام دهم نداشت!

اما در شام دهم زينب چيزى داشت كه ‏در شب ‏دهم‏ نداشت! زينب در شام دهم آب داشت، ولى درشب دهم نداشت!

زينب، با پليدترين مرد روى زمين يعنى ابن‏زياد طورى سخن گفت و نوعى رفتار كرد و با يزيد كه شومترين امپراطوران فاتح‏ بود، جور دگر سخن گفت ‏و رفتار دگر داشت.

وقتى كه ابن‏زياد تصميم به‏ كشتن امام‏ سجاد (ع) گرفت، خواهر حسين‏ (ع)چنان فداكارى ‏و از خودگذشتگى نشان داد، كه آن ناپاك را از آن تصميم شوم منصرف ساخت.

پس از بازگشت از شام، خواهر يكسره به سوى قبر برادر رفت تا مطمئن شود كه آن‏  پيكر مقدس و يارانش دفن شده‏اند، آنگاه به مدينه بازگشت .

در ميان اين همه فشار و مصيبت، چيزى كه نمايان شد، بزرگى و عظمت زينب بود ومعلوم شد كه نواده رسول خدا (ص) چقدر نيرو دارد؟ و خداوند به آن پيكر ستم‏ كشيده و آن‏روح رنج ‏ديده، چقدرتوانايى داده است!

بزرگترين مصيبت ناگوارى ‏كه در تاريخ بشر كمتر نظير داشته، بر اين پيكر رنجور و آن‏روح نازنين وارد آمد، ولى وى دست و پاى خود را گم نكرد و از هدف خود منحرف نشد ومانند كوه استوار ماند.

تاكنون نشده از نظر سياسى براى گفتار و رفتار زينب در سفر اسارت ، يك اشتباه سياسى‏ گرفته شود ، عقل هر چه بينديشد كه درآنجايى‏ كه زينب سخنى گفته و يا رفتارى كرده، سخنى ‏بهتر و يا رفتارى خردمندانه ‏تر بجويد، نخواهد يافت.

اگر اسارت بانوان كربلا نبود ، دشمنان آل محمد پرده ‏اى برجنايات كربلا مى‏كشيدند ونمى ‏گذاشتند كسى از آن آگاه شود و كسانى را كه اطلاع داشتند، زبانشان‏را بوسيله پول و يا زور مى‏بستند و اين جنايت هولناك و اين فداكارى بزرگ را از صفحات تاريخ محومى‏ كردند.

اسارت زينب موجب زنده شدن پدرش علي (ع) و جدش‏ رسول خدا (ص) و تجديد حيات اسلام بود، زيرا بنى ‏اميه با زور و پول و حيله ‏گرى مى‏خواستند همه را محو و نابود كنند و اثرى از رسالت رسول خدا باقى نگذارند.

شهادت امام حسين‏ (ع) اين نقشه پليد را برباد داد و اسارت ‏زينب، كشته شدن حسين(ع) را برملا ساخت. زينب، عمر زيادي نكرد و در جوانى از دنيا رفت. ولى اين حقيقت از وى به‏ يادگار بماند.